محصولات مرتبط
دربارهی کتاب 35 کیلو امیدواری آنا گاوالدا
کتاب 35 کیلو امیدواری اثر آنا گاوالدا با ترجمهی آتوسا صالحی توسط نشر افق به چاپ رسیده است. گرگوری پسر سیزده ساله و تنها فرزند خانواده است. او مدرسه رفتن را کسالتآور میداند و اعتقاد دارد که با مدرسه رفتن عمرش تباه میشود و مانع از انجام کارهای مفید مورد علاقهاش است. او توانایی خاصی در درست کردن کاردستیهایی مثل سفینهی فضایی و دستگاهی مکانیکی برای فشار دادن خمیردندانهای لولهای و... دارد.
والدین گرگوری با هم اختلاف دارند اما این اختلاف بعد از مدرسه رفتن گرگوری بیشتر شده است چرا که او هیچ وقت نمرات خوبی کسب نکرده و مادرش، پدر را سرزنش می کند که برای او وقت نگذاشته است اما پدر با تندی و خشونت مادر را مقصر می داند و او را به توجه بیش از حد به گرگوری متهم می کند. تنها لحظات شاد زندگی او اوقاتی است که با پدربزرگش و در کارگاه او می گذراند و از ابزارهای درون کارگاه برای ساختن اختراعاتش استفاده می کند.
پدربزرگ لئو هم مثل گرگوری مهارت خاصی در درست کردن کارهای دستی دارد؛ پدربزرگ باهوش و نابغه است و همیشه در تمام دروس مدرسه بهترین نمرات را کسب می کرد و شاگرد اول می شد. در هجده سالگی وارد بهترین دانشگاه کشور شد و طراحی پروژه های سنگینی مثل پل ها، اتوبان ها، تونل ها و سدها را در کارنامه کاری خود دارد. او تنها کسی است که گرگوری را درک می کند و به توانایی های او واقف است. اخیرا مادر گرگوری به پدربزرگ خبر داده که پسرش در پایه ششم مردود و از مدرسه اخراج شده است. پدربزرگ به نوه اش می گوید باید به صورت جدی به زندگی آینده اش فکر کند. او به گرگوری پیشنهاد می کند به مدرسه شبانه روزی برود...
بخشی از کتاب 35 کیلو امیدواری؛ نشر افق
وضع خانه مان بحرانی شد. بحرانی تر از دفعات قبل. اواخر ماه ژوئن بود و هیچ مدرسه ای مرا برای ماه سپتامبر ثبت نام نمی کرد. پدر و مادرم توی سرشان می زدند و موهایشان را می کندند. و من هر روز که می گذشت، بیش تر در خودم فرو می رفتم. به خودم می گفتم اگر می توانستم آن قدر کوچک شوم که دیگر کسی مرا نبیند چه خوب می شد. آن وقت تمام مشکلاتم هم با من ناپدید می شدند.
یازدهم ژوئن بود که از مدرسه اخراج شدم. اوایل، تمام روز در خانه دور خودم می چرخیدم. صبح یا میزگرد تلویزیونی تماشا می کردم یا آگهی تبلیغاتی. (باورت می شود آن ها با تبلیغ بتوانند آن چیزهای مزخرف را بفروشند؟) و بعدازظهرها هم کتاب های کمیک قدیمی ام را برای چندمین بار دوره می کردم، گاهی هم پازل هزار تکه ای را که خاله سوزی برایم آورده بود، جور می کردم. اما خیلی زود خسته شدم. مجبور بودم چیزی را پیدا کنم که بتوانم با دست های خودم بسازمش. بنابراین تصمیم گرفتم در خانه بگردم و وسیله ای را پیدا کنم که بشود روی آن کار کرد.
بیش تر وقت ها می شنیدم که مادرم موقع اتو غرغر و آه و ناله می کرد. از ایستادن خسته می شد و دلش می خواست بتواند بنشیند و لباس ها را اتو کند. تصمیم گرفتم این مشکل را حل کنم. فکر کردم پیچ های زیر میز اتو را باز کنم، همان قسمتی که نمی گذاشت مادر پاهایش را زیر آن بگذارد. وزن میز را محاسبه کردم و بعد چهارپایه ای چوبی پیدا کردم و آن را زیر میز گذاشتم تا مثل میزهای معمولی شود. آن وقت چرخ های ساک خرید قراضه ای را که هفته ی پیش توی پیاده رو پیدا کرده بودم، باز کردم و به پایه های صندلی کهنه ای که مدت ها یک گوشه افتاده بود و خاک می خورد، پیچ کردم. حتی جااتویی میز را هم برای اتوی نویی که مادر تازه خریده بود، تنظیم کردم. همه ی این کارها را دو روزه تمام کردم.
بعد رفتم سراغ چمن زن از کار افتاده ی پدر. موتورش را باز کردم، قطعات را تمیز کردم و دوباره آن ها را سوار کردم. همان بار اول که دکمه اش را زدم، به کار افتاد. قبلا هم گفته بودم، اما پدر حرفم را قبول نکرده بود، ولی من مطمئن بودم ارزشش را ندارد که آن را برای تعمیر به فروشگاه لوازم باغبانی ببریم. فقط به یک سرویس ساده احتیاج داشت.
آن شب، موقع شام فضای خانه مثل همیشه بحرانی نبود. مادر برای تشکر از من، غذای مورد علاقه ام را درست کرده بود: ساندویچ پنیر تست شده، و پدر اصلا تلویزیون نگاه نمی کرد.
اول، او سر صحبت را باز کرد: "پسرم، خودت می دانی که غصه ی من بیش تر از این مسئله است که تو خیلی با استعدادی. با این وضع چه طور می توانیم کمکت کنیم؟ تو از مدرسه خوشت نمی آید، خودمان این را می دانیم. اما رفتن به مدرسه تا شانزده سالگی اجباری است."
سرم را تکان دادم.
- نویسنده: آنا گاوالدا
- مترجم: آتوسا صالحی
- انتشارات: افق
مشخصات
- نویسنده آنا گاوالدا
- مترجم آتوسا صالحی
- سال انتشار 1398
- انتشارات افق
آنا گاوالدا
آنا گاوالدا کیست؟
آنا گاوالدا نویسنده و معلم فرانسوی است. بیشتر آثار او از پرفروشترین کتابهای سراسر اروپا هستند. رمانها و داستانهای کوتاه گاوالدا به بیش از 40 زبان زندهی دنیا ترجمه شدهاند و از تعدادی از آثار او در سینما و تلویزیون اقتباس شده است. در ایران نیز آنا گاوالدا یکی از نویسندههای شناختهشدهی فرانسوی است و آثار او توسط مترجمان مختلف ترجمه شده و ناشران مختلف آن را چاپ کردهاند.
زندگینامه آنا گاوالدا
آنا گاوالدا در 9 دسامبر 1970 در محلهای در حومهی پاریس به دنیا آمد. او یک رماننویس و معلم است. در بیوگرافی آنا گاوالدا، در «مجلهی وواسی» (Voici) وی به عنوان یکی از نوادگان «دوروتی پارکر» معرفی شده است. زمانی که مجموعهای از داستانهای کوتاه او در سال 1999 منتشر شد، به عنوان معلم فرانسوی در یک دبیرستان فعالیت میکرد. البته او مشاغل مختلفی را تجربه کرده است. این مجموعه داستان کوتاه با نام دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد منتشر شد که هم نظر منتقدان را جلب کرد و هم از نظر تجاری موفق بود. این اثر در فرانسه بیش از سهچهارم میلیون جلد فروش رفت و در سال 2000 موفق به دریافت جایزهی «Grand prix RTL-Lire» شد. این کتاب به زبانهای متعددی از جمله انگلیسی ترجمه شده است و در 27 کشور دنیا فروخته شده است و تحسین بسیاری از مردم و منتقدان را برانگیخته و در برخی از زبانهای دنیا وارد کتابهای درسی شده است. اولین رمان آنا گاوالدا با نام دوستش داشتم در فرانسه و در فوریهی سال 2002 منتشر شد و بعداً در همان سال به زبان انگلیسی ترجمه شد. این کتاب با الهام از شکست خود نویسنده در ازدواجش نوشته شده است. این کتاب موفقیت زیادی برای او به دنبال داشت و به یکی از پرفروشترین کتابها تبدیل شد. تا اینکه به دنبال آن کتاب 35 کیلو امیدواری را روانهی بازار نشر کرد. او این کتاب را برای ستایش شاگردانش نوشته است. در سال 2004، سومین رمان او با نام با هم، همین و بس منتشر شد. این رمان در ایران با نام با هم بودن ترجمه شده است. این کتاب دربارهی زندگی 4 نفر است که در یک آپارتمان با هم زندگی میکنند. این کتاب 600 صفحهای در فرانسه به پرفروشترین کتاب تبدیل شد و به زبانهای دیگر هم ترجمه شده است. از دو کتاب او برای ساخت آثار سینمایی استفاده شده است. در سال 2007 کتاب با هم همین و بس به فیلمی با بازیگری «آدری توتو» و «گیوم کانه» تبدیل شد. کتاب دوستش داشتم نیز در سال 2009 به کارگردانی «Zabou Breitman» بر پردهی سینما به نمایش درآمده است. آنا گاوالدا تجربهی ترجمهی کتاب هم در کارنامهی فعالیتهای خود دارد. او کتاب استونر نوشتهی «جان ویلیام» را به زبان فرانسه ترجمه کرده است. در مارس سال 2018، آنا گاوالدا به عنوان یکی از فینالیستهای جوایز « Grand Prix of Literary Associations» انتخاب شد. در بخش «Belles-Lettres»، برای مجموعه داستان کوتاهش به نام پس پرده که در سال 2017 منتشر شد، در فهرست نهایی قرار گرفت. آنا گاوالدا در «Eure-et-Loire» بزرگ شد و در سن 14 سالگی بعد از جدایی والدینش از یکدیگر به یک پانسیون فرستاده شد. در سال 1990 از «دبیرستان مولیر» فارغالتحصیل شد و در «سوربن» در رشتهی ادبیات مدرن تا مقطع کارشناسی ارشد تحصیل کرد. او در طول زندگی شغلهای مختلفی را تجربه کرده است؛ دستیار آموزشی در کالج، دستیار دامپزشک و ستوننویس در رسانهها و مجلات مثلاً ژورنال دوشنبه و بعد در «مجلهی ELLE». آنا گاوالدا از همسرش جدا شده و مادر دو فرزند است. در شهر Melun در 50 کیلومتری جنوب شرقی پاریس به زندگی مشغول است. علاوه بر نوشتن رمان، آنا گاوالدا در «مجلهی Elle» هم نویسندگی میکند. وی عضوی از هیئت ژوری فستیوال بینالمللی کمیک «Angoulême» است.
مطالعهی بیشتر: آثار و زندگینامه اونوره دو بالزاک
سبک نگارش آنا گاوالدا
سبک نگارش آثار آنا گاوالدا اگرچه در کتابهای مختلفش دارای تفاوتهای جزئی است ولی معمولاً ویژگیهای یکسانی در تمام آثارش دارد. مثلاً در کتاب دوستش داشتم که در سال 2002 چاپ شد، ماجرا را از زبان یک زن جوان و پدرشوهرش روایت میکند. پدرشوهرش برای او تعریف میکند که چطور اشتباهاتش باعث شده که عشق زندگیاش را از دست بدهید. ماجرا در خلال گفتوگوهای طولانی آنها میگذرد.
درگیریهای روحی و کندوکاو در زندگی یک مرد سالخورده که برای همدردی با عروسش روزگار جوانی خود را توصیف میکند، بهخوبی به تصویر کشیده میشود. در آثار این نویسنده، عشق جایگاه مهمی دارد. از نظر او عشق درعینحال که میتواند باعث رشد فرد شود، میتواند به او آسیب هم بزند. نوشتههای آنا گاوالدا به زندگی امروزی آدمها بسیار نزدیک است. شاید به این دلیل باشد که او برای نوشتن و قبل از شروع خلق شخصیتها و ماجراها، آنها را از نزدیک تجربه میکند. اگر قرار است در مورد یک رانندهی کامیون بنویسد، به پمپبنزین یا تعمیرگاه میرود و این افراد را از نزدیک ملاقات میکند و زندگی آنها را زیر نظر میگیرد. سؤالاتی از سر کنجکاوی میپرسد و دقیقترین و ریزترین جزئیات را یادداشت میکند. حتی در مورد ساعت خواب و بیداری، رژیم غذایی و سبک زندگی آنها تحقیق میکند تا شخصیتی که میسازد، کاملاً دقیق و منطبق با دنیای واقعی باشد. به همین دلیل است که خواننده با شخصیتها و ماجراهای کتابهای او ارتباط عمیقی برقرار میکند و آنها را باور میکند. کتابهای او یک برش از زندگی واقعی آدمهای مختلف است. او در آثارش به افراد سرخورده، سرکیسه شده، افرادی که خود را شکستخورده میپندارند میپردازد. البته این افراد لزوماً در دستهی فقرا جای نمیگیرند و میتوانند از هر قشر و با هر سن و سالی باشند. شخصیتها را همان گونه که در دنیای واقعی میبینیم به تصویر میکشد. هیچکس بدون نقطهضعف نیست و همه در زندگیشان اشتباهات و تزلزلهایی را تجربه میکنند. سبک نوشتار آنا گاوالدا بسیار ساده و سلیس است. بدون زیادهگویی و استفاده از جملات پرطمطراق منظورش را به بهترین و سادهترین شکل منتقل میکند. در واقع او همانطور که همهی ما فکر میکنیم و حرف میزنیم، مینویسد. او وسواس عجیبی برای نوشتن جملات ساده و روان دارد. به همین دلیل نوشتههای خود را بارهاوبارها میخواند و بازنویسی میکند. در کنار سادگی و صمیمیت میتوانید بذلهگویی و شوخی را در نوشتههای او ببینید. حتی واقعیتهای بسیار تلخ و غمگین روزگار را بسیار ساده تصویر میکند تا فضای غمگین آن کمی صمیمانهتر شود. درست مثل خود زندگی که گاهی در لحظات بسیار سخت و غمگین، چیزی باعث میشود که لبخند به لب بیاوریم. یکی از ویژگیهایی که باعث میشود آثار آنا گاوالدا برای مخاطب قابلدرک باشد این است که او در بسیاری از اوقات از حوادث واقعی زندگی خود و شخصیتهای اطرافش برای الهام گرفتن استفاده میکند. به همین دلیل شخصیتها و ماجراها از زندگی روزمرهی ما دور نیستند.
کتابهای آنا گاوالدا
- کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد/ کتاب دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد
- کتاب من او را دوست داشتم/ دوستش داشتم
- کتاب گریز دلپذیر
- کتاب با هم بودن
- کتاب پس پرده
- کتاب زندگی بهتر
- کتاب زیر پوست زندگی
- کتاب 35 کیلو امیدواری/ کتاب پسری با 35 کیلو امید
آثار برجسته و معروف آنا گاوالدا
حدود بیست سال از آغاز نویسندگی آنا گاوالدا گذشته و او توانسته آثار جذاب و محبوبی خلق کند. تقریباً همهی آثار او به زبانهای دیگر ترجمه شدهاند و مردم سراسر دنیا با کتابهای او آشنایی دارند. در ادامه لیست کتاب های آنا گاوالدا و توضیحات مختصری در مورد هرکدام را بخوانید.
کتاب دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد
کتاب دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد (انتشارات قطره) مجموعهای از 12 داستان کوتاه است که توسط آنا گاوالدا به رشتهی تحریر درآمده است. این اثر در سال 1999 منتشر شده است و اولین کتاب منتشرشدهی آنا گاوالدا محسوب میشود. این کتاب در سال 2001، برندهی جایزهی «Prix Contrepoint» شده است. این اثر هم تحسین منتقدان را به همراه داشت و هم از نظر تجاری موفقیتآمیز بود. میلیونها نسخه از آن در سراسر دنیا به فروش رسیده است و در سال 2000 نیز برندهی جایزهی Grand prix RTL-Lire شده است.
کتاب دوستش داشتم
دومین کتاب و اولین رمان گاوالدا، یعنی کتاب دوستش داشتم (انتشارات ماهی)، ماجرای زندگی یک زن جوان و ترکشده را روایت میکند. این رمان دیالوگ محور است. «کلوئه» شخصیت اصلی ماجرا است. دو فرزند دارد و بعد از اینکه همسرش، «آدرین»، او را بهخاطر عشق یک زن دیگر ترک میکند، در بهت و حیرت فرومیرود. در اقدامی غیرمحتمل، پدرشوهر کمحرف او، به نام «پیِر»، او را نجات میدهد و کلوئه و دخترانش را به خانهاش در یک منطقه روستایی منتقل میکند؛ جایی که آنها چند روز را برای ترمیمی شگفتآور از این زخم، با هم میگذرانند. در همین سفر، پیِر شرح مفصلی از روابط خارج از ازدواج خود به کلوئه میدهد. این ماجرا از قضا باعث آرامش کلوئه میشود. سبک نثر گاوالدا کوتاه و مستتر است. در بهترین لحظات کتاب، جزئیات دنیوی ماجرا با ناامیدی کلوئه مخلوط میشوند و غم و اندوه عمیقتری ایجاد میکنند. اما نثر او همچنین در بعضی مواقع بین حقانیت و طعنه، چرخشی سریع دارد. این کتاب شاید الهام گرفته از رابطهی شکستخوردهی او در ازدواجش باشد.
کتاب با هم بودن
یکی دیگر از آثار آنا گاوالدا کتابی به نام با هم، همین و بس است که در ایران با نام کتاب با هم بودن نیز ترجمه شده است. این رمان در سال 2004 منتشر شد. فیلمی با همین عنوان به کارگردانی کلود بری در سال 2007 از این رمان اقتباس شده است. کتاب با هم بودن بیانگر روابط انسانی میان آدمها و داشتن زندگی سرشار از محبت در کنار هم است. این روابط لزوماً به روابط عاشقانه محدود نمیشود. این رمان دربارهی پسر جوانی از یک خانوادهی اشرافی است که در یک خانهی بزرگ و قدیمی زندگی میکند و سعی دارد همان آداب و رسوم اشرافی را همچنان دنبال کند. در طرف دیگر داستان، ماجرای یک دختر جوان روایت میشود که کار نظافت و خدمتکاری انجام میدهد. او به شکلی کاملاً تصادفی همخانهای پیدا میکند و کمکم افراد دیگری هم وارد زندگی او میشوند. شیوهی روایت آنا گاوالدا در این رمان، رمانتیک، احساسی و کمی شاعرانه است. منظور او از با هم بودن تمرکز بر روابط انسانی است و همین مسئله باعث شده که این رمان محبوبیت خاصی در بین آثار او داشته باشد. در این کتاب روابط جالبی میان آدمها شکل میگیرد که در کمتر کتابی میتوانید شبیه آن را ببینید. روابطی فراتر از دوستیهای ساده یا روابط عاشقانه. برخلاف بسیاری از رمانهایی که این روزها منتشر میشوند، تمرکز آن بر روابط عاشقانه، طلاق و جدایی و روابط خشونتآمیز نیست. ماجرای چند انسان است که سعی میکنند در موقع نیاز همراه هم باشند و اهمیت با هم بودن را یادآوری میکنند. این کتاب تقریباً حجیم و طولانی است اما گفتوگو محور بودن آن باعث شده که اصلاً خستهکننده نباشد و خیلی زود بتوانید آن را تمام کنید و برای خواندن ادامه آن اشتیاق داشته باشید. بهاندازهای غرق ماجراهای این کتاب میشوید که متوجه نمیشوید چقدر زود تمام میشود. اگر این کتاب را خواندید و از آن خوشتان آمد میتوانید اقتباس سینمایی آن را نیز تماشا کنید و با رمان اصلی مقایسه کنید.
کتاب گریز دلپذیر
کتاب گریز دلپذیر یک رمان کوتاه و از دیگر آثار محبوب آنا گاوالدا است. ماجرای این رمان دربارهی چند خواهر و برادر است که به بهانهای در یک آخر هفته دور هم جمع میشوند. این رمان کمحجم است ولی بسیار جذاب است و خواننده را قدمبهقدم همراه خودش تا آخر داستان میکشد. آن را میتوان سفری شادمان به دوران کودکی توصیف کرد. این چند خواهر و برادر از جشن عروسی یکی از اقوام میگریزند تا بتوانند دوباره مثل بچگی کنار هم جمع شوند. خاطرات قدیمی را بهخاطر آوردند و از دنیای پردغدغهی بزرگسالی فاصله بگیرند. این احساسی است که شاید بسیاری از ما دوست داشته باشیم تجربه کنیم. اینکه چند ساعتی را از بزرگسالی مرخصی بگیریم و به کودکی برگردیم و سرخوشی آن ایام را تجربه کنیم. با خواندن این کتاب مطمئنا دلتان میخواهد جای یکی از شخصیتهای اصلی بودید. در این کتاب هم مثل بسیاری از آثار دیگر گاوالدا میتوانید لحن صریح و جملههای کوتاه را مشاهده کنید. با همین لحن و به مختصرترین حالت ممکن، نویسنده حقایق و جزئیاتی را به تصویر میکشد که از نظر ما بیاهمیت است. همان جزئیاتی که در زندگی روزمرهی ما گم شده و دیگر به آن توجه نمیکنیم. با هم بودن مثل بسیاری از آثار دیگر گاوالدا شخصیتمحور و در بعضی قسمتها موقعیتمحور است. در تمام سطرها، زندگی واقعی روزمره و لحظههای شیرین آن را تحسین میکند و با کلماتی که نه کم هستند نه زیاد، دلتنگیهای انسان را به تصویر میکشد. درعینحال که روایتگر تجربههای شیرین است، غم ازدستدادن آنها را هم یادآوری میکند. در واقع در بخشهایی از کتاب، همزمان که از یادآوری لحظههای شیرین لذت میبرید، حقیقت تلخ زندگی به شما یادآوری میشود. این کتاب پرفروش آنا گاوالدا به بیش از 40 زبان دنیا ترجمه شده است. این کتاب داستانی جذاب و بانشاط و ستایشی از روابط خواهر و برادری است و بهخوبی هنر با هم بودن را به تصور میکشد.
کتاب زندگی بهتر
کتاب زندگی بهتر مجموعهای از دو داستان است. «ماتیلد»، دختری 24 ساله که تحصیلات خود در رشتهی تاریخ هنر را رها کرده و در خانهای زندگی میکند که آن را با دو خواهر دوقلو شریک است. یک روز او کیفش را در یک کافه جا میگذارد و یک هفته بعد، یک مرد ناشناس کیفش را به او برمیگرداند. در ادامهی همین آشنایی، ماتیلد تصمیم میگیرد که زندگیاش را بهکلی تغییر دهد. «یان» پسری فارغالتحصیل شده از دانشگاه، 26 ساله و بیکار است. اما شاید روزهای بهتری در آینده در انتظارش باشد. درحالیکه منتظر روزهای خوب آینده است، بهعنوان دستیار فروش در یک فروشگاه لوازمخانگی کار میکند. نمیخواهد بپذیرد که خوشحال نیست اما گاهی اوقات که از پلی روی رود سن در تاریکی شب عبور میکند، تصور میکند که داخل رودخانه پریده است. یک روز به یکی از همسایگان خود لطفی میکند و از او میخواهند برای تشکر و قدردانی یک شب مهمان آنها باشد. صبح روز بعد او هم تصمیم میگیرد بدون ترس از خطرات ریسککردن، زندگی کاملاً جدیدی را تجربه کند و زندگیاش را بهکلی تغییر دهد. این دو رمان کوتاه از آثار آنا گاوالدا را میتوان تأثیرگذارترین و الهامبخشترین آثار او نامید. عشق در این کتاب، یک احساس شکننده است که بهراحتی ویران میشود و تا ابد تابع انتخابهایی است که در زندگی انجام میشود. استعداد بینظیر گاوالدا و توانایی وی دستیابی به عمق احساس خوانندگانی است که احساس میکنند او مستقیماً با صدایی مبتکرانه، نیرومند و درعینحال صمیمی آنها را خطاب قرار میدهد. زندگی بهتر در واقع کتابی است هوشمندانه در مورد انتخابها و عواقب آن. در این کتاب آنا گاوالدا ما را با زندگی دو جوان درگیر میکند که هیچکدام احساس خوشبختی نمیکنند و یک روز بر اثر تجربهای متفاوت، تصمیم میگیرند همه چیز را در زندگی خود تغییر دهند. دو شخصیت اصلی داستانها در واقع ترجیح میدهند که به جای ترس از عواقب اشتباهات و انتخابها، زندگی کنند و آن را به بهترین شکل تجربه کنند. آنها به این باور میرسند که زندگی همین تجربیات است و اگر اشتباهی کردند میتوانند دوباره تجربهی جدیدی داشته باشند و دوباره مسیر جدیدی را شروع کنند. زندگی بهتر روایتگر زندگی بسیاری از جوانان امروز است. کسانی که از داشتههای خود راضی نیستند و دلشان میخواهد زندگی بهتر و ماجراجویانهتری را تجربه کنند. شاید به همین دلیل است که این کتاب محبوبیت زیادی پیدا کرده است.
کتاب پس پرده
کتاب پس پرده یکی از پرطرفدارترین آثار گاوالدا در سراسر اروپا است. این کتاب پرفروش هم مثل بسیاری از آثار او به زبانهای مختلف ترجمه شده و در کشورهای مختلف دنیا منتشر شده است. در این مجموعه داستان کوتاه که همگی از زبان اولشخص نوشته شدهاند، گاوالدا پرترههایی صمیمانه و الهامبخش از افراد را به تصویر میکشد و آسیبپذیریها و نقاط ضعف آنها را نشان میدهد. این داستانها اهمیت عبور از ورای زخمهای گذشته را برای در آغوش گرفتن عشق، دوستی، بخشش و خانواده نشان میدهد.
بهترین کتاب آنا گاوالدا
مجموعه داستان دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد بررسی میکند که چگونه فقط در یک لحظهی سرنوشتساز زندگی به شکل غیرقابلبازگشتی قابل تغییر است. در لحظات مهم و سرنوشتساز داستانها، گاوالدا مهارت تقریباً جادویی خود را در انتقال عشق، هوس، آرزو و تنهایی را نشان میدهد. این کتاب یک مجموعه جذاب داستان کوتاه است که بر فراز و نشیبهای زندگی روزمره در فرانسه تمرکز دارد. سبک نوشتن و نشاط گاوالدا در روایت داستانها، هر داستان و شخصیتهای آن را زنده و ملموس میکند و جرقههای احساسی و داستانهای عاشقانهی پراکنده در این مجموعه مطمئناً هر طرفدار داستان عاشقانه را به وجد میآورد.
ترجمه آثار آنا گاوالدا به زبان فارسی
آثار آنا گاوالدا به زبانهای مختلف ترجمه شده و در کشورهای سراسر دنیا پرفروش بوده است. در ایران نیز مترجمان متعددی آثار وی را ترجمه کردهاند و با نامهای زیر در بازار نشر میتوانید به آنها دسترسی داشته باشید: «الهام دارچینیان» مترجم کتابهای دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد و گریز دلپذیر «ناهید فروغان» مترجم کتابهای دوستش داشتم، دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد و با هم بودن «شهرزاد سلحشور» مترجم کتاب زندگی بهتر و «عاطفه حبیبی» مترجم کتاب پس پرده
چرا باید آثار آنا گاوالدا را بخوانیم؟
آثار آنا گاوالدا آینهای از زندگی پیرامون ما است. تمام شخصیتها به آدمهای اطراف ما و خود ما شباهت دارند. غم و اندوه، شادی و غرور و تمام احساسات خودمان را میتوانیم در شخصیتها و ماجراهای آثار او پیدا کنیم. علاوه بر این، نثر گاوالدا بسیار ساده و قابلفهم است. گفتوگوها درست مثل مکالمات روزمرهی ما است. هرکدام از کتابهای او، برشی از زندگی واقعی آدمهای اطراف و حتی خود ما است که خواندن آنها را لذتبخش کرده و از جمله بهترین رمانهای خارجی است که میتوانید بخوانید.
تقویم زندگی آنا گاوالدا
- 1970: تولد
- 1999: چاپ کتاب دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد
- 2000: کسب جایزهی Grand prix RTL-Lire
- 2001: کسب جایزهی Prix Contrepoint
- 2002: چاپ کتاب دوستش داشتم
- 2004: انتشار کتاب با هم بودن
- 2014: انتشار کتاب پس پرده
- 2017: انتشار کتاب زندگی بهتر
خرید کتابهای آنا گاوالدا از کتابانه
اگر به نثرهای ساده و دلپذیر و داستانهای واقعی از آدمهای واقعی علاقه دارید، آثار گاوالدا را میتوانید از کتابانه خریداری کنید. از جمله آثار آنا گاوالدا که در کتابانه موجود است میتوان به زندگی بهتر، دوستش داشتم، پس پرده، با هم بودن، گریز دلپذیر، 35 کیلو امیدواری و... اشاره کرد. از هر جای ایران میتوانید آثار این نویسنده و سایر نویسندگان مشهور ایران و جهان را از فروشگاه اینترنتی کتابانه سفارش دهید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران