کتاب یادداشتهای زیرزمینی | داستایفسکی؛ آتشبرآب
- انتشارات : علمی و فرهنگی
- مترجم : حمیدرضا آتش برآب
محصولات مرتبط
دربارهی کتاب یادداشتهای زیرزمینی اثر فیودار داستایفسکی
کتاب یادداشتهای زیرزمینی به قلم داستایفسکی و ترجمهی حمیدرضا آتشبرآب از انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است. در کتاب یادداشتهای زیرزمینی ما با ادبیات اعتراف مواجهایم. نویسنده ماییم. نقش اول داستان نیز ما هستیم. اما به صورتی که نمیخواهیم دیگران آن را ببینند. شخصیت خسته و منزجر از دنیا که حالا تصمیم گرفته تنفرش از دنیا و زندگی را به قلم بیاورد و افکار وحشتناکش را ثبت کند. در واقع در یادداشتهای زیرزمینی ما با خود مخوفمان مواجه میشویم که همواره قصد سرکوبش را داشتهایم.
اگر انسان نیکی در جامعه هستیم، به خوبی توانسته ایم شرارتمان را سرکوب کنیم و اگر نه، در سرکوب افکار منفی خود ناکام بوده ایم. کتاب یادداشت های زیرزمینی از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول زیرزمین (که به معرفی شخصیت اصلی داستان می گذرد) و بخش دوم در برف نمناک نام دارد (که شامل تجربه های شخصیت اصلی داستان می شود). وجود ویژگی های پارانوئید و برخی خصایص دیگر باعث شده برخی ویژگی های شخصیتی قهرمان داستان را ویژگی های خود داستایوسکی بدانند که البته قابل تردید است. یادداشت های زیرزمینی اثری فلسفی و اخلاقی است که با قلم جاودانه ی داستایوسکی به شاهکاری ادبی نیز تبدیل شده است.
یادداشت های زیرزمینی را می توان اثری اگزیستانسیالیستی دانست که به وجود و ماهیت وجود انسان می پردازد و علم گرایی انسان ها را مورد نقد قرار می دهد. یادداشت های زیرزمینی اثر تامل برانگیزی است که هیچ از سایر شاهکارهای داستایوسکی کم ندارد و مطالعه ی آن ما را به کنه افکار این اندیشمند بزرگ روس نزدیک می کند.
بخشی از کتاب یادداشتهای زیرزمینی؛ ترجمهی حمیدرضا آتشبرآب
در خاطرات هر انسانی چیزهایی وجود دارد که او با همه در میان نمی گذارد، دست بالا به دوستانش می گوید. اما چیزهایی هم وجود دارد که او حتی به دوستانش هم اعتراف نمی کند. بلکه تنها به خودش می گوید و آن هم زیر مهر خاموشی. سرانجام چیزهایی وجود دارد که انسان از اقرار آن ها حتی به خود هراس دارد و چیزهایی از این دست در وجود هر انسان شریفی به صورت انبوه جمع می شوند. حتی چنین است که: هرچه انسان شریف تر باشد بیش تر از آن ها دارد.
در هر حال من خودم چندی پیش توانستم تصمیم بگیرم چند تا از ماجراهای زندگی ام را بخاطر بیاورم تا آن موقع دورشان چرخ می زدم حتی با نوعی اشمئزاز. اما حالا نه تنها به خاطرشان می آورم حتی تصمیم گرفته ام بنویسمشان، حالا می خواهم آزمایش کنم: آیا می توان دست کم در مقابل خود کاملا صادق بود بی آنکه از حقیقت عریان با وحشت گریخت؟ در این رابطه: هاینه مدعی است که زندگی نامه ی قابل اعتماد وجود ندارد، انسان در باره ی خود هرگز حقیقت را نخواهد گفت.
او معتقد است که روسو در اعترافاتش بی تردید دروغ گفته است. من معتقدم هاینه حق دارد؛ کاملا می فهمم که چطور انسان گاهی تنها از سر جاه طلبی جنایتی کامل را به خود نسبت دهد و این را هم کاملا می فهمم که این جاه طلبی از چه دست است. اما هاینه درباره ی انسانی قضاوت می کرد که برای مخاطبانی گزارش می کرد. اما من فقط برای خودم می نویسم و این جا یک بار برای همیشه می گویم: اگر چه طوری می نویسم که انگار خواننده، مخاطب من است این را برای ظاهر کار می کنم به خاطر این که این گونه نوشتن برایم آسان تر است. این ظاهر قضیه است، فقط ظاهر. خواننده هرگز نخواهم داست. این را قبلا هم یک بار گفته ام...
- با چهارده تفسیر
- نویسنده: فیودار داستایفسکی
- مترجم: حمیدرضا آتشبرآب
- انتشارات: علمی و فرهنگی
نظرات کاربران درباره کتاب یادداشتهای زیرزمینی | داستایفسکی؛ آتشبرآب
دیدگاه کاربران