کتاب بانوی دایناسورها
180,000 تومان
تعطیلات زمستانی بود. نارگیل کوچولو، یعنی اژدهای آتشی همراه جوجه تیغی، یعنی ماتیلدا و اسکار یعنی اژدهای گوشت خوار کوچولو با قایق بادبانی شان برای گردش به ساحل شمالی جزیره ی اژدهاها رفتند.
آن ها توی خلیج کوچک، نزدیک یک غار لنگر انداختند و بعد از هیزم جمع کردن برای شام تا چند تا ماهی شکار کردند. ماتیلدا که مثل بید می لرزید، گفت:«این جا خیلی سرده.»
اسکار گفت: «آن پایین یک پوست خرس قطبی دیدم. اگر خشکش کنی، یک پتوی گرم و نرم قشنگ گیرت می آید.»
نارگیل گفت:«گفتی پوست خرس قطبی؟! می روم ببینم.»
روی ماسه های ساحل یک پوست خرس قطبی افتاده بود؛ با کله ی خرس قطبی و همه ی چیزهایش. یک تکه یخ هم نزدیک آن روی زمین افتاده بود. ماتیلدا و اسکار بدو بدو پیش نارگیل رفتند و ...
(برشی از متن کتاب)
نظرات کاربران درباره کتاب کشف در ساحل - پرنده آبی
دیدگاه کاربران