loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم | نادر ابراهیمی

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
140,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم

کتاب "چهل نامه‌ی کوتاه به همسرم" مجموعه‌ای خواندنی از چهل نامه‌ی پرمحتوا می‌باشد که توسط آقای "نادر ابراهیمی"، خطاب به همسرش نوشته شده است.

آقای ابراهیمی، یکی از نویسندگان توانا و شناخته‌شده‌ی معاصر ایرانی است که با استفاده از قلم شیوا و سلیس خویش، داستان‌های زیادی را خلق نموده؛ آثاری که همواره مورد استقبال دوستداران ادبیات قرار می‌گیرد. وی با تکیه بر همین گفتار و قلم تاثیرگذار، به برقراری ارتباط با همسرش و ابراز احساسات درونی و شخصی خود پرداخته؛ احساساتی عاشقانه و دل‌انگیز که در قالب تعدادی نامه‌ها درآمده است.

متن این مجموعه‌ی زیبا، موضوعات مختلف زندگی از جمله مشکلات متعدد، روابط حساس زناشویی، چگونگی ایجاد و مدیریت ارتباط با دیگران و نحوه‌ی رویارویی با مسائل گوناگون و بسیاری موارد دیگر را دربرمی‌گیرد؛ به بیانی ساده‌تر، نویسنده در مکاتبات خویش، به موضوعاتی اشاره می‌نماید که به احتمال زیاد، هر زوجی در زندگی با آن روبه‌رو گشته و یا در آینده با آن‌ها مواجه خواهد شد. وی در ابتدای تمامی نامه‌ها، با استفاده از عبارات و واژگانی عاشقانه و زیبا، همسر خود را مورد خطاب قرار داده؛ موضوعی که بر تاثیرگذاری و جذابیت بیشتر متن مورد نظر افزوده است و از سویی دیگر نیز بیانگر روح لطیف و عاطفی گوینده می‌باشد.

به عنوان مثال در نامه‌ی سوم، نویسنده، به مدح و ستایش ویژگی‌های برجسته‌ی همسرش و قناعت جویی و تواضع او، می‌پردازد؛ خصیصه‌ای که در اغلب بانوان ایرانی به چشم می‌خورد و آن‌ها را برای سازش در زندگی مشترک و و همدلی با شوهران‌شان یاری می‌رساند؛ عاملی که آقای ابراهیمی را به شدت متاثر ساخته و همسرش را برای او دلخواه‌تر و دوست‌داشتنی‌تر کرده است.

در بخشی دیگر از کتاب نیز، وی از تلاش بی‌وقفه‌اش، برای جلوگیری از ایجاد ناراحتی و غم‌وغصه در قلب زنش سخن می‌گوید؛ موضوعی حساس که آسیب بزرگ و گاهی غیر قابل جبران را به روح شکننده‌ی زنان وارد ساخته و به دنبال آن، کانون گرم خانواده و روابط زناشویی را نیز تحت شعاع قرار می‌دهد.

 

برشی از متن کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم

نامه‌ی بیست‌ویکم

عزیز من!

خوشبختی نامه‌ای نیست که یک روز، نامه‌رسانی، زنگ در خانه‌ات را بزند و آن را به دست‌های منتظر تو بسپارد. خوشبختی، ساختن عروسک کوچکی‌ست از یک تکه خمیر نرم شکل پذیر...به همین سادگی، به خدا به همین سادگی؛ اما یادت باشد که جنس آن خمیر باید از عشق و ایمان باشد نه هیچ چیز دیگر...

خوشبختی را در چنان هاله‌ای از رمز و راز، لوازم و شرایط، اصول و قوانین پیچیده‌ی ادراک ناپذیر فرو نبریم که خود نیز درمانده از شناختنش شویم...

خوشبختی، همین عطر محو و مختصر تفاهم است که در سرای تو پیچیده است..

 

نامه‌ی بیست‌ودوم

عزیز من!

گاهی که از روند روزگار، زیر لب، شکایت می‌کنی، و اظهار تعجب از این که زندگی، با من و تو نیز ، گهگاه، سر مدارا نداشته است، اینگونه به نظر می‌رسد که تو هنوز هم، زندگی را چیزی مستقل از زندگان می‌بینی، که به راه خود می‌رود و آنچه خود می‌خواهد انجام می‌دهد؛ و این، البته خوب می‌دانی که درست نیست. ما بر سر این مسأله، سالهاست که به وحدت نظر رسیده‌ایم و اراده به تردید نیز نکرده‌ایم:

زندگی، در بسیاری از لحظه‌ها، عاری از هر نوع معنا و مفهومی ست. این، ما هستیم که با مجموعه‌ی عملکردهایمان به زندگی معنا و مفهوم می‌بخشیم. زندگی، به خودی خود، نه بد است نه خوب، نه تلخ است نه شیرین، نه ظالمانه و نه سرشار از عدالت...

انسان، فقط یک موجود زنده نیست؛ بلکه خود، هم زنده است و هم زندگی‌ست.

می‌دانم...راست می‌گویی... این سخنان را بارها و در هر جا که توانسته‌ام گفته‌ام؛ و نیز گفته‌ام که این حوادث نیستند که انسان را امیدوار یا ناامید می‌کنند؛ این طرز نگاه کردن ما به حوادث است و زاویه‌ی دید ما، که مایه‌ی اصلی یأس و امید را می‌سازد.

انسان هنوز یاد نگرفته آنگونه به حوادث نگاه کند که تلخ‌ترین و دردناک‌ترین آنها را هشیارکننده، نیرودهنده، تجربه‌بخش، برانگیزنده و آینده ساز ببیند.

استخراج قدرت از درون ضعف، استخراج ایمان از قلب بی‌ایمانی، بیرون کشیدن آرامش از اعماق آشفتگی‌ها، و تراشیدن و سخت تراشیدن سنگ حجیم و بی قواره‌ی سرخوردگی‌ها، آنگونه که از درون آن، پیکره‌ی صیقل و سنگی و استوار دلبستگی به آینده بیرون کشیده شود - این، وظیفه‌ی انسان عصر ماست، و این وظیفه‌ی من و توست به عنوان آدمهایی که ناگزیر، عصر خویش را پذیرفته‌ایم و با آن درگیر شده‌ایم...

کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم به قلم نادر ابراهیمی در انتشارات روزبهان به چاپ رسیده است.


فهرست


اشاره: آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم

نامه اول: راست می‌گویم. من هرگز یک قدم جلوتر از آنجا که هستم را ندیده‌ام

نامه دوم: بانوی بزرگوار من! عطرآگین باد و بماناد فضای امروز خانه‌مان

نامه سوم: بانو، بانوی بخشنده‌ی بی‌نیاز من! این قناعت تو، دل مرا عجب می‌شکند

نامه چهارم: همقدم همیشگی من! مطمئن باش هرگز پیش نخواهد آمد

نامه پنجم: عزیز من! «شب عمیق است؛ اما روز از آن هم عمیق‌تر است

نامه ششم: همراه همدل من! در زندگی، لحظه‌های سختی وجود دارد

نامه هفتم: عزیز من! مدتی است می‌خواهم از تو خواهشی کنم

نامه هشتم: عزیز من! بی پروا به تو می‌گویم که دوست داشتنی خالصانه

نامه نهم: عزیز من! روزگاری است که حتی جوان‌های عاشق نیز

نامه دهم: عزیز من! دیروز، به دلیلی چه بسا بر حق، از من رنجیده بودی

نامه یازدهم: بانوی بالا منزلت ما! به یاری اراده و ایمانی همچون کوه

نامه دوازدهم: بانوی بزرگوار من! چرا قضاوت‌های دیگران در باب رفتار، کردار

نامه سیزدهم: عزیز من! زندگی مشترک را نمی‌توان یکبار به خطر انداخت

نامه چهاردهم: عزیز من! باور کن که هیچ چیز به قدر صدای خنده‌ی آرام

نامه پانزدهم: بانوی من! دیروز عصر که دیدم رنجیده و برافروخته درباره‌ی

نامه شانزدهم: همگام من در این سفر پر خاطره‌ی پرمخاطره‌!

نامه هفدهم: عزیز من! گهگاه، در لحظه‌های پریشان حالی، می‌اندیشم که

نامه هجدهم: بانوی ارجمند من! دیروز، شنیدم که در تایید سخن دوستی

نامه نوزدهم: بانوی بزرگوار من! به راستی که چه درمانده‌اند آن‌ها که چشم تنگ‌شان

نامه بیستم: عزیز من! فردا، یک بار دیگر، سالروز ازدواج ماست

نامه بیست و یکم: عزیز من! خوشبختی، نامه‌ای نیست که

نامه بیست و دوم: عزیز من! گاهی از روند روزگار، زیر لب، شکایتی می‌کنی

نامه بیست و سوم: عزیز من! زندگی بدون روزهای بد نمی‌شود

نامه بیست و چهارم: عزیز من، همیشه عزیز من!

نامه بیست و پنجم: عزیز من! امروز روز تولد توست

نامه بیست و ششم: عزیز من! چندی پیش برایت نوشتم که چه خوب است

نامه بیست و هفتم: بانو! همسفر همیشه‌ بیدار دلسوزی چون تو داشتن، موهبتی‌ست

نامه بیست و هشتم: بانوی بسیار بزرگوار من! عجب سال‌هایی را می‌گذرانیم

نامه بیست و نهم: عزیز من! از اینکه می‌بینی با این همه مساله برای سخت و جان‌گزا

نامه سی‌ام: عیب گرفتن آسان است بانو، عیب گرفتن آسان است

نامه سی و یکم: عزیز من! از اینکه این روزها، گهگاه، و چه بسا غالبا به چشم می‌آیی

نامه سی و دوم: بانوی من! واقعه‌ی دیروز، بر خلاف پیش‌بینی هردومان

نامه سی و سوم: عزیز من! بیا کمی پیاده راه برویم!

نامه سی و چهارم: همسفر! در این راه طولانی – که ما بی‌خبریم و چون باد می‌گذرد

نامه سی و پنجم: بانوی من! در طول سالیان دراز زندگی مشترک، من به این باور

نامه سی و ششم: یادبان روزهای خوب! آیا آن گلدان کوچک سفال لعاب‌خورده‌ی آبی

نامه سی و هفتم: ای عزیز! انسان، آهسته آهسته عقب‌نشینی می‌کند

نامه سی و هشتم: بانو! خوشبختی را در چنان هاله‌یی از رمزوراز فرو نبریم که خود

نامه سی و نهم: عزیز من! امروز، باز، به دام گذشته‌ها افتادم

چهلمین نامه: بانوی من یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست – یک روز عاقبت



  • نویسنده: نادر ابراهیمی
  • انتشارات: روزبهان

درباره نادر ابراهیمی نویسنده کتاب کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم | نادر ابراهیمی

«نادر ابراهیمی» داستان‌نویس، روزنامه‌نگار، ترانه‌سرا و فیلم‌ساز معاصر ایرانی در 14 فروردین سال 1315 در تهران متولد شد. یک عاشقانه آرام، بهترین و معروف‌ترین اثر نادر ابراهیمی، روایتی شاعرانه و سرشار از جملات ناب از یک زندگی عاشقانه است که برای نخستین بار در سال  1374 منتشر شد. ...

نظرات درباره کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم | نادر ابراهیمی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم | نادر ابراهیمی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل