محصولات مرتبط
دربارهی کتاب چراغ سبزها
کتاب چراغ سبزها به قلم متیو مک کانهی، اثری خواندنی است که از فرازونشیبهای مختلف و متعدد در زندگی سخن میگوید. فرازونشیبهایی که گاه موجب شکست و ناامیدی میشود و گاهی نیز افراد را به سوی موفقیت و شادی سوق میدهد.
متیو مککانهی، بازیگر نامآشنای امریکایی است. مردی موفق که در سرتاسر دنیا، دوستداران و علاقهمندان فراوانی دارد. درواقع، کتاب چراغ سبزها، روایتگر جزئیات زندگی واقعی همین بازیگر است. روایتی که توسط خود متیو و به قلم او، بیان میگردد. وی در طول کتاب، علاوه بر تشریح زندگینامهی خویش، از نکاتی آموزنده و روانشناسانه نیز سخن میگوید؛ نکاتی کابردی و تاثیرگذار که ابعادی تازه از زندگی را در برابر دیدگان خواننده نمایان میسازد. بهکارگیری از همین شیوهی متفاوت در تدوین چراغ سبزها، موجب جذابیت و افزایش محبوبیت آن، در میان اذهان عمومی شده است.
به عنوان مثال، در صفحات ابتدایی، با پدر و مادر متیو و چگونگی رابطهی میان آنها، آشنا میشویم. این زوج، دو بار از همدیگر طلاق گرفته و سه بار نیز، ازدواج نمودهاند. علیرغم مشاجرههای دائمی و پرکشش، همچنان به یکدیگر عشق میورزند و زندگی زناشوییشان را دوست میدارند. در این میان، فرزندان آنها، شاهد تمامی رفتارها و واکنشهای والدینشان هستند. آنها میدانند که پس از هر مشاجرهی به ظاهر جدی و شدیدی، مجددا آرامش در خانه برقرار خواهد شد و پدر و مادرشان، با یکدیگر صلح خواهند کرد.
متیو در حین شرح این موضوع، از زوایهای دیگر نیز، به رویدادهای خانوادگیاش مینگرد؛ آنها را یکبهیک میسنجد و سپس، نتیجهی افکار خود را با مخاطب در جریان میگذارد؛ نتایجی آموزنده که میتوان آن را در زندگی به کار برد.
بخشی از کتاب چراغ سبزها
ساعت 9:30 صبح، جشن سیودوونیمساعتهام به خماری تبدیل شده بود. گوشهی سلول نشسته بودم که دو نفر سمت دیگر میلهها ظاهر شدند.
«آقای مککانهی! من قاضی پنی ویلکوف هستم و ایشون هم وکیل جو ترنر.» یکی از پلیسها در سلول را باز کرد.
«اصلا نمیدونم چطور تماس یکی از همسایهها به خاطر بههمزدن آرامش به جرم درجه یک مقاومت در برابر پلیس و جرم درجه دو همراه داشتن کمتر از شصت گرم ماریجوانا تبدیل شده. یا اینکه چرا دو تا از پلیسهای ما به زور و بدون اخطار وارد خونهی شما شدهن. من جرم بههم زدن آرامش و همراه داشتن مواد رو نادیده میگیرم و به خاطر مقاومت در برابر بازداشت، بهتون آزادی به قید ضمانت شخصی میدم. اصلا نمیفهمم چرا کار به اینجا کشیده! و با اتفاقاتی که افتاده موافق نیستم.»
گفتم: «خب قاضی پنی... نمیدونم این چیزایی که گفتین دقیقا یعنی چی... اما منم نمیدونم چرا الان اینجام!»
جو ترنر – همان وکیلی که چند سال پیش با موفقیت از ویلی نلسون بابت در اختیار داشتن مواد مخدر دفاع کرده بود – خطاب به قاضی گفت: «همه موافقیم که اوضاع از دست پلیسها در رفته. اما شما هم باید متوجه باشید که اونا بدون اجازه وارد خونهی این مرد شدهن، در حالیکه داشته لخت واسه خودش بانگو میزده! مقاومت در برابر بازداشت نوعی دفاع از خود بوده! بهنظرم همه رو رد اتهام کنید و موکل منم اتهام درجه سه – یعنی بههمزدن آرامش با ایجاد سروصدا – رو میپذیره. چون به هر حال ساعت 2:36 دقیقهی شب بوده و ظاهرا موکلم واسه اون ساعت از شب زیادی محکم میکوبیده رو سازش!»
قاضی گفت: «قبوله. پرونده بسته شد.»
سوال کردم: «این یعنی چی؟»
جو یک اسکناس پنجاه دلاری از کیفش درآورد، کمی تکانتکاناش داد و گفت: «یعنی من پولی رو که برای آزادی نیاز داری پرداخت میکنم و تو بهم پنجاه دلاری بدهکار میشی. حالا هم آزادی. یه ماشین جلوی در پشتی منتظرته. البته اگرم بخوای میتونی از در اصلی بری، فقط باید بگم همهی رسانهها اونجا منتظرتن! اینم یه سری لباس تمیز که همسایهت برات آورده.»
از هر دو تشکر کردم. رفتم توی دستشویی لباسم را عوض کردم. کمی آب سرد به صورتم زدم و سعی کردم حزن و اندوهی را که داشت ...
کتاب چراغسبزها به قلم متیو مککانهی و ترجمهی سمانه پرهیزکاری در نشر میلکان به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب چراغ سبزها
مقدمه
برای زندگی
چطور به اینجا رسیدم؟
چراغسبز چیست؟
بخش اول: منطق بی قانونی
بخش دوم: فرکانسات را پیدا کن!
بخش سوم: جادهخاکیها و اتوبانها
بخش چهارم: هنر دویدن در سراشیبی
بخش پنجم: ورق بزن!
بخش ششم: تیر نیست که هدف را میجوید، هدف است که تیر را بهسمت خودش میکشد
بخش هفتم: شجاع باش و بلندیها را فتح کن!
بخش هشتم: حالا دیگر میراث خودت را زندگی کن!
مؤخره
قدردانیها
دربارهی نویسنده
پینوشتها
- نویسنده: متیو مککانهی
- مترجم: سمانه پرهیزکاری
- انتشارات: میلکان
مشخصات
- نویسنده متیو مککانهی
- مترجم سمانه پرهیزکاری
- نوع جلد جلد سخت (گالینگور)
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 3
- سال انتشار 1399
- تعداد صفحه 320
- انتشارات میلکان
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران