loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب پس پرده | آنا گاوالدا

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب پس پرده اثر آنا گاوالدا

کتاب "پس پرده" مجموعه‌ی هفت داستان کوتاه و جذاب تحت عناوین "عشق مودبانه"، "ماکیزارد"، "سگم دارد می‌میرد"، "یک وعده غذای خوشمزه"، "جان های من"، "پیاده نظام" و "پسر" می‌باشد که آنا گاوالدا با گفتاری ساده و روان، روایت‌هایی خواندنی در رابطه با موضوعات متعددی همچون عشق، موفقیت، شکست، تنهایی و ارتباطات عاطفی از شخصیت‌های مختلف را به خواننده ارائه می‌دهد.

به عنوان مثال در داستان عشق مودبانه می خوانیم که دختری جوان در حال روایت قصه ی زندگی خویش می باشد. او در یک مرکز نگهداری از حیوانات، به تمیز کردن قفس های موجود در آن جا پرداخته و با ورودش به این کسب و کار و اضافه نمودن مشتریان جدید، اثر مثبتی را بر میزان درآمد و فروش این مرکز گذاشته است. علی رغم این موارد، رئیس سخت گیر و عبوسش هیچ گاه با وی قرارداد استخدامی نبسته و نمی بندد. اما خود دخترک هم کاملا بر این موضوع واقف می باشد که رئیس به او و عملکرد موثرش نیاز داشته و هیچ گاه او را اخراج نخواهد کرد.

وی دوستی به نام "سامیا" نیز دارد که اوقات بیکاری اش را در کنار او سپری می نماید. در یکی از روزها، دخترک قصه به دیدار سامیا رفته و با سماجت فراوان، از او می خواهد تا با هم در یک مهمانی شرکت کنند. با پذیرش این درخواست از سوی سامیا، هر دو با یک دیگر به سوی مهمانی مورد نظر رهسپار شده و با ماجراهایی خواندنی رو به رو می گردند.

بخشی از کتاب پس پرده آنا گاوالدا

عشق مودبانه

«بس کن بهت می گم! الکی این قدر اصرار نکن.»

اصلاً دلم نمی خواست بروم آن جا. خیلی خسته بودم، حس می کردم خیلی زشتم و تازه اپیلاسیون هم نکرده بودم. در این مواقع هیچ قولی نمی دهم و چون می دانم که چیزی گیرم نمی آید، آخرش حسابی مست می شوم.

می دانم، می دانم که خیلی حساسم اما خب، کاری اش نمی شود کرد، به هر حال من هم آدم آهنی یا سگ هار نیستم، بدم نمی آید با کسی آشنا شوم.

گذشته از این، رئیس احمقم هم موقع تمیز کردن قفس ها پدرم را درآورده بود و حسابی عصبانی ام کرده بود.

ماجرا سر محصولات جدید پروکانینا بود، حیوان حساس.

«نمی فروشمش. هزار بار گفتم نمی فروشمش. افتضاح بود. کمک به بهبود عملکرد مغز و بینایی، وقتی داشتم بسته کروکت مسخره اش، که سه کیلوش بیست و هفت یورو بود، رو پسش می دادم دوباره این جمله رو خوندم. بهبود عملکرد مغز، یا حالا هرچی، هه، اگر راست می گین خودتون این آشغالا رو بخورین.»

رئیسم همان طور که راجع به گزارشش، سرووضع و طرز حرف زدن من، قرارداد استخدام رسمی که هیچ وقت نخواهم داشت و فلان و بهمان بد و بیراه می گفت، دور شد، اما برایم هیچ اهمیتی نداشت. من را اخراج نمی کند و خودش هم این را بهتر از من می داند. از وقتی که آمدم اینجا سودشان دو برابر شده است و مشتری های قبلی ام در فروشگاه فورو را هم آورده ام. پس معلوم است دیگر...

برو گورت را گم کن. برو گم شو!

نمی دانم چه پدر کشتگی ای با این شرکت دارد. فکر کنم که بازاریابشان کلی وعده ووعید الکی به او می دهد. قاب گوشی شبیه کروکت، خمیردندان برای سگش یا آخر هفته کنار دریا... یا شاید از این از این هم بهتر، هفته ای الکی به بهانه سمینار فروش بروند کنار دریا و دور از چشم زنش، که بیش از هرچیزی حواسش به کارهای خانه بود، عشق و حال کنند.

حتماً همین طور است...

خانه دوستم، سامیا، بودم. شیرینی های مادرش را می خوردم و سامیا را نگاه می کردم که موهایش را صاف می کرد. یک تکه مو، بعد تکه دیگر و دوباره تکه دیگر. چندین ساعت طول می کشید. انگشت های عسلی ام را لیس می زدم و فکر می کردم چه حوصله ای دارد.

پرسید: «خب حالا... شما از کی تا حالا غذای بابابزرگا رو می فروشین؟»

«ها؟»

«اون کروکتا رو می گم، اون جا...»

«نه. اونا غذای توله سگه. به انگلیسی پاپی یعنی توله سگ»

پوزخندی زد: «آها ببخشید، خب؟ مشکل چیه؟ از مزه شون خوشت نمیاد؟»

«...»

«خب حالا. اخماتو تو هم نکن. اصلاً دیگه هیچ حرفی نمی زنیم. بعدش با من بیا مهمونی. بیا دیگه... تو رو خدا... بیا لولو جونم... یه بارم شده حرف منو زمین ننداز.»

«خونه کی هست؟»

«همخونه قبلی داداشم.»

«من اصلاً نمی شناسمش.»

«منم نمی شناسم، ولی مهم نیست. یه دیدی می زنیم، یکی رو پیدا می کنیم، یه کم بازی می کنیم و حرف می زنیم.»

«داداشت رو می شناسم دیگه، قراره پولدارا دوباره دور هم جمع شن.»

«خیلی خب بابا! پولدارا خیلی هم خوبن! لازم نیست به چهارده تا پسرخاله زنگ بزنی که دم و دستگاه آهنگ رو جور کنن و صبح هم کسایی هستن که چند بار برات کروسان میارن.»

واقعاً خیلی راضی نبودم. جرئت نمی کردم بگویم اما کلی از قسمت های سریال نیکی جذاب مانده بود که می خواستم ببینم و دیگر از...

کتاب پس پرده اثر آنا گاوالدا با ترجمه‌ی عاطفه حبیبی توسط نشر چترنگ به چاپ رسیده است.


فهرست


فهرست کتاب پس پرده

عشق مودبانه

ماکیزارد

سگم دارد می میرد

یک وعده غذای خوشمزه

جان های من

پیاده نظام

پسر



  • نویسنده: آنا گاوالدا
  • مترجم: عاطفه حبیبی
  • انتشارات: چترنگ

درباره آنا گاوالدا نویسنده کتاب کتاب پس پرده | آنا گاوالدا

آنا گاوالدا نویسنده و معلم فرانسوی است. رمان‌ها و داستان‌های کوتاه گاوالدا به بیش از 40 زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده‌اند. سبک نگارش آثار آنا گاوالدا معمولاً در تمام کتاب هایش ویژگی‌های یکسانی داشته و مفهوم عشق از جایگاه مهمی برخوردار است. از نظر او عشق درعین‌حال که می‌تواند باعث رشد فرد شود، می‌تواند به او آسیب هم بزند. ...

سایر آثار نویسنده

مشاهده بیشتر

نظرات درباره کتاب پس پرده | آنا گاوالدا


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پس پرده | آنا گاوالدا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل