کتاب ویلیام شکسپیر عاشق (مشاهیر خفن)

کتاب ویلیام شکسپیر عاشق از مجموعه مشاهیر خفن نوشته ی اندرو دانکین و ترجمه ی علی رمضانی مقدم توسط نشر پیدایش به چاپ رسیده است.

" ویلیام شکسپیر " در حدود 400 سال پیش از دنیا رفت و اکنون شهرت او از همیشه بیش تر شده است. او در شرایطی نمایش نامه هایش را می نوشت که هیچ هواپیما، تلویزیون و کامپیوتری وجود نداشت. با وجود این، شخصیت های نمایشی را آفرید که چهار صد سال تمام، نظر مردم را به خودشان جلب کرده اند. امروزه بسیاری از فیلم هایی که در هالیوود ساخته می شوند و یا کارتون های تلویزیونی، فیلم های طنز، هم چنین برنامه های موسیقی و اُپرا، از روی آنها ساخته می شود. در این کتاب، شما با مشهورترین نویسنده و شاید هم عجیب ترین آدم تاریخ تا حدودی آشنا می شوید. لازم به ذکر است برخلاف خیلی از مشاهیر، عده ی کمی شکسپیر را می شناسند و خیلی چیزها در مورد او هنوز هنوز شگفت انگیز و بی جواب مانده است. در قسمت های " مرد اعجوبه " نکته هایی معمایی و مرموز درباره ی این نویسنده ی مشهور وجود دارد که تا حالا کسی نتوانسته به آنها پاسخ بدهد. این بخش های کوتاه به شما کمک می کند تا بفهمید چه مطالبی درست هستند و چه مطالبی واقعیت ندارد. چرا شکسپیر به مدت هفت سال تمام غیب شده بود؟ به چه دلیل در اجرای نمایش هایش به مردان لباس زنانه می پوشانده؟ دلیل این که ملکه می خواسته سرش را از تنش جدا کند چه چیزی می باشد؟ شما با مطالعه ی این کتاب به پاسخ بسیاری از سوالات، در رابطه با این مشاهیر مرده، که هنوز هم ما را شگفت زده می کند؛ دست پیدا خواهید کرد . ویلیام شکسپیر جلد دیگری از مجموعه ی مشاهیر خفن می باشد که در چند جلد از جمله آلبرت آینشتاین و فضای بادکنکی، مخترعان و ایده های داغ داغ، دانشمندان و آزمایش های حیررررت انگیز، لئوناردو داوینچی مغز قدرتمند، توتان خامون و گور گنجینه هایش و... به چاپ رسیده است. مطالب آمده در این مجموعه درباره ی مسائل ناگفته ی زندگی پر هیجان دانشمندان، عالمان و مخترعان بزرگ تاریخ می باشد که شاید کم تر کسی به آنها توجه کرده باشد. ...

 

برشی از متن کتاب

چه کسی به تئاتر می رفت؟ جواب این سوال واضح است، هرکس که می خواست. اربابان و همسران شان به همراه فقیرترین افراد شهر، همه و همه به تئاتر می رفتند. تئاتر یکی از اولین جاهایی بود که هم فقرا و هم ثروتمندان، در یک مکان باهم شرکت می کردند (البته جاهای خوب سالن مخصوص ثروتمندان بود.)یکی دیگر از دلایلی که طرفداران فرقه ی پیوریتن از تئاتر خوش شان نمی آمد، همین بود که ثروتمندان و فقرای شهر باهم ترکیب می شدند. افراد خیلی فقیری برای نگاه کردن به نمایش، در محوطه ای روبه روی صحنه ی تئاتر می ایستادند که به آن محوطه ی مترسک، (زیرا بعضی از آدم هایی که آن جا بودند، دقیقا شبیه مترسک بودند) یا محوطه ی بدبو می گفتند. (خودتان فکر کنید چرا این نام را انتخاب کرده بودند؟) اگر شما امروزه به تئاتر بروید، انتظار دارید نمایش در سکوت کامل برگزار شود، اما تماشاچیان زمان ملکه الیزابت، به شدت پر سر و صدا بودند. وقتی بازیگران بر روی صحنه حرکتی انجام می دادند، تماشاچیان ناگهان هیجان زده می شدند و قهرمان داستان را محکم تشویق می کردند و جیغ می کشیدند و از آن طرف، با صدای بلند تبهکار داستان را هو می کردند. تماشاچیان ضمن این که نمایش را نگاه می کردند، دوست داشتند احساسات شان را بروز دهند و سر و صدا کنند! اگر موقع تماشا کردن تئاتر از قسمتی از آن یا از بازیگری خوش شان نمی آمد، وسط تئاتر شروع می کردند به غرغر کردن و با صدای بلند به بازیگر یا آن قسمت از نمایش اعتراض می کردند. بعضی وقت ها هم اگر از بازیگری خوش شان نمی آمد، میوه ی گندیده و پوست گردو به طرف او پرتاب می کردند. تماشاچیان علاقه داشتند موقع تماشای نمایش، خوراکی هم بخورند؛ به خاطر همین در زمان اجرای تئاتر، عده ای دست فروش در اطراف سالن نمایش، دائما مشغول فروش تنقلات و میوه و آب و از این طور چیزها بودند. چیز دیگری که وجود داشت و لذت نگاه کردن به نمایش را کم می کرد، وجود جیب برها در بین جمعیت بود. شلوغی تئاتر، بهترین جایی بود که جیب برها می توانستند به کسب و کارشان برسند، زیرا در آن اوضاع تمام حواس ها به صحنه ی نمایش بود و کسی به اطرافش توجهی نداشت. (و یا حتی به جیب پشتی اش!) زن ها اجازه داشتند مثل بقیه ی تماشاچیان برای تماشای تئاتر بروند، اما نمی توانستند مانند مردها ر روی صحنه بازی کنند. هرگز! هیچ نقشی را برای زنان خوب نمی دانستند و تمام نقش های معروف زن در نمایش نامه های شکسپیر، مانند مکبث، یا رومئو و ژولیت، به وسیله ی مردان بازی می شد. تمام شرکت هایی که در زمینه ی تئاتر کار می کردند، عدهای پسر نوجوان از سنین هشت تا دوازده سال را استخدام کرده بودند تا نقش زنان را بازی کنند...      

فهرست

مقدمه شروع زندگی شکسپیر شکسپیر در مدرسه شکسپیر عاشق سال های گم شده شکسپیر در لندن ویلیام نویسنده می شود شکسپیر کارمی کند شکسپیر و کامیابی شکسپیر و سالن تئاتر گلوب ویلیام و سلطنت مردان پادشاه شکسپیرِ مشکوک نمایشنامه نویس حرفه ای پرده ی آخر شکسپیر در گذر زمان

• نویسنده: اندرو دانکین
• مترجم: علی رمضانی مقدم
• انتشارات: پیدایش