کتاب آسان بیاموزید، زیبا بخوانید - احمدرضا محسنی/ ضریح آفتاب
150,000 تومان
ما تازه به این خانه آمده ایم. خانه ی قبلی مان در یک روستا بود. آن جا هر روز عصر بچه ها به کوچه می آمدند و تا غروب با هم قایم موشک و بالا بلندی بازی می کردند. اما این جا، در شهر، خانه ی ما در یک خیابان شلوغ است. این جا بچه ها از ترس ماشین ها جرئت بیرون آمدن را ندارند. مامان می گوید: «خسته نشدی آن قدر جلوی پنجره ایستادی؟» می گویم:«منتظرم یک بچه بیاید بیرون.» بابا شانه هایش را بالا می اندازد و می گوید :«حالا شانس آوردی خانه ی ما حیاط دارد.» نمی دانم بابا چطور دلش می آید به آن یک ذره جا بگوید حیاط. حتی نمی شود تویش دوچرخه سواری کرد. (برشی از متن کتاب)
نظرات کاربران درباره کتاب هدیه ی آفتاب
دیدگاه کاربران