محصولات مرتبط
معرفی کتاب نیمه تاریک ماه اثر هوشنگ گلشیری
هر یک از داستانهای این کتاب هوشنگ گلشیری، شخصیتها و حکایتهایی مجزا و متفاوت با یکدیگر دارند که روایتی زیبا را برای مخاطب شرح میدهند. در داستان "ملخ"، نویسنده، قصهی هم سفر شدن شش مرد در بیابان را توضیح میدهد.
یکی از شخصیت های اصلی که راوی داستان است، حکایت سفر مذکور را با شرح جزئیات روایت می کند. وی به همراه دو تن از دوستان و همراهان همیشگی اش، "محمد" و "صادق" که از اهالی شهر اصفهان می باشند، در بیابانی خشک و گرم، در حال رفتن به سوی خانه ی فردی به نام "انوشیروان"، پسر "فرج" هستند و بین راه، در یک کافه اتراق می کنند.
پیرمرد کافه چی، رئیس و صاحب این کافه، از سه مرد هم آبادی و ترک خویش می خواهد تا آن ها را نیز جهت رسیدن به مقصد مورد نظر، همراهی نمایند؛ این سه تن، "کاظم"، "علی جون" و برادرش، "سهراب"، مردانی ترک زبان اند که در این بیابان ها روزگار می گذرانند و حالا نیز، قصد بازگشت به خانه ی خود را داشته و باید از کنار خانه ی انوشیران عبور کنند؛ با پذیرش این درخواست و همسفر شدن آن ها با یک دیگر، ماجرای جذاب داستان آغاز می گردد.
کتاب "نیمه تاریک ماه" مجموعه ی 36 داستان کوتاه و خواندنی می باشد که هر کدام از داستان ها به ترتیب تاریخ از سال 1329 تا 1377 به نگارش درآمده است. این مجموعه تحت عناوین «چنار»، «دهلیز»، «ملخ»، «پرنده فقط یک پرنده بود»، «شب شک»، «مثل همیشه»، «دخمه ای برای سمور آبی»، «عیادت»، «پشت ساقه های نازک تجیر»، «یک داستان خوب اجتماعی»، «مردی با کروات سرخ»، «عکسی برای قاب عکس خالی من»، «معصوم اول»، «معصوم سوم»، «هر دو روی سکه»، «گرگ»، «عروسک چینی من»، «نمازخانه ی کوچک من»، «بختک»، «به خدا من فاحشه نیستم»، «سبز مثل طوطی، سیاه مثل کلاغ»، «فتح نامه ی مغان»، «میر نوروزی ما»، «نیروانای من»، «نقشبندان»، «شرحی بر قصیده ی جمیله»، «خانه ی روشنان»، «دست تاریک، دست روشن»، «نقاش باغانی»، «انفجار بزرگ»، «حریف شب های تار»، «گنج نامه»، «زیر درخت لیل»، «بانویی و آنه و من»، «آتش زرتشت»، «زندانی باغان» ارائه گردیده است.
بخشی از کتاب نیمه تاریک ماه؛ انتشارات نیلوفر
ملخ
ساعت هفت صبح بود که راه افتادیم. بارها را که فقط سه ستا ساک بود گذاشتیم توی خورجین یکی از خرها و دنبال جاده را گرفتیم.
آن ها سه نفر بودند، یکی خرها را می برد به ایشوم، دو تای دیگر با هم برادر بودند و مثل ما بارهاشان را گذاشته بودند روی یک خر. برادر بزرگ تر چشم سبز و خنده رو بود و ان یکی جوان و بلند قد با چهره ای که مثل صخره سخت و گوشه دار بود. تازه زیر چشم های نیمه بسته و زیر پوست نیمه سوخته اش یک چیز وول می خورد که آدم مومورش می شد و می رفت توی نخ این که ساعتش را بگذارد توی جیبش و پول هایش را یک جایی گم و گور کند.
هر سه تاشان کلاه های دو گوشی سرشان بود و یکی یک چوب داشتند که می گذاشتند پشت گردن هاشان، و مثل وقتی که می خواهند چوب بازی کنند مچ دست هاشان را روی چوب دستی انداخته بودند.
راه افتادیم، آن ها پشت سر چهار تا خر بودند و ما به دنبال شان لابه لای یک پرده ی خاک، این طرف آب باریکه ی یک چشمه بود و یک بیشه ی کبوده و دست راست تپه های پوشیده از بوته های یوشن و گون. وقتی پیچیدیم پرده های خاک غلیظ تر شد و محمد راه افتاد از میان خرها و رفت جلو از همان جا بود که برادر بزرگ تر شروع کرد:
«کی گفت اصفهانو ول کنین، بیاین بیابون، خاک بخورین؟»
من گفتم: «می خواستیم ببینیم شما توی این بیابونا چیطو زندگی می کنین.»
خندید، بلند خندید، چوبش را از پشت گردنش برداشت و خرها را هونج کرد: «زندگی ترک دسته خره که بیاین ببینین. ترک که آدم نیست: همه ش راه برو، همه ش جون بکن»
راست می گفت از قدم هاشان می شد فهمید که راه ها چقدر طولانی است و سیاهی کوه ها چقدر دور از هم ایستاده اند.
چپقش را روشن کرد و شروع کرد به ترکی حرف زدن با کاظم که خرها را می راند.
برادر کوچک تر حرف نمی زد؛ اما گاه گداری موج خنده روی صورتش رها می شد و همان جا میان تخته سنگ های قالب صورتش رسوب می کرد. کلاه دو گوشیش نو نوار بود، اما سرشانه های کتش پاره شده بود و اپل کت زده بود بیرون. بدنش نرمش عجیبی داشت، مثل بازیکرانی راه می رفت که توی چوب بازی می خواهند حریف را غافل گیر کنند و چوب را روی مچ پایش بچسباند. روی انگشت های پایش بلند می شد و چوب را پشت گردن ستبر و سیاه شده اش تکان می داد.
محمد جلوتر می رفت، همیشه همین طور بود، اول جلو می رفت و پشت سرش را هم نگاه نمی کرد. وسط های راه که از نفس می افتاد کم کم می کشید عقب، آن وقت نوبت ما بود که بایستیم برسد یا فقط لندلندش را بشنویم: «دیوونه ها! مگه سر می برین! یکهم آهسته برین، آخه چند تا که با هم یه جا می رن، باهاس تا آخر کار با هم باشن...
خرید کتاب نیمه تاریک ماه هوشنگ گلشیری
کتاب نیمه تاریک ماه اثر هوشنگ گلشیری از انتشارات نیلوفر، به همراه سایر کتاب های رمان ایرانی را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.
فهرست
چند توضیح
در احوال این نیمه ی روشن
«چنار» (پیام نوین، 39)
«دهلیز» (زمستان43)
«ملخ» (مرداد 45)
«پرنده فقط یک پرنده بود»
«شب شک» (جنگ اصفهان، دفتر چهارم، بهار 46)
«مثل همیشه» (جنگ اصفهان، دفتر پنجم، تابستان 46)
«دخم های برای سمور آبی» (جنگ اصفهان، دفتر ششم، بهار 47)
«عیادت»
«پشت ساقه های نازک تجیر»
«یک داستان خوب اجتماعی»
«مردی با کروات سرخ» (جنگ اصفهان، دفتر هفتم، زمستان 47)
«عکسی برای قاب عکس خالی من»
«معصوم اول» (جنگ اصفهان، دفتر هشتم، تابستان 49)
«معصوم سوم»
«هر دو روی سکه» (شهریور 50)
«گرگ» (رودکی، ش10، 10 مرداد 51)
«عروسک چینی من» (شهریور 51)
«نمازخانه ی کوچک من» (رودکی، ش 17، نوروز 72)
«بختک» (رودکی، ش 17، نوروز 52)
«به خدا من فاحشه نیستم» (رودکی، ش 59، شهریور55)
«سبز مثل طوطی، سیاه مثل کلاغ» (احتمالا 58)
«فتح نامه ی مغان»(آذر 59)
«میر نوروزی ما» (خرداد 63)
«نیروانای من» (مهر 66)
«نقشبندان» (خرداد 68)»
«شرحی بر قصیده ی جمیله» (شهریور و مهر 69)
«خانه ی روشنان» (اسفند 70-شهریور 71)
«دست تاریک، دست روشن» (خرداد 72)
«نقاش باغانی» (شهریور 72)
«انفجار بزرگ» (آبان 72)
«حریف شب های تار» (آذر 73)
«گنج نامه» (آبان 73)
«زیر درخت لیل» (دی 74)
«بانویی و آنه و من» (فروردین 76)
«آتش زرتشت» (فروردین 76)
«زندانی باغان» (مهر 77)
- داستانهای کوتاه
- نویسنده: هوشنگ گلشیری
- انتشارات: نیلوفر
هوشنگ گلشیری
هوشنگ گلشیری کیست؟
«هوشنگ گلشیری» نویسنده، منتقد و روزنامهنگار معاصر ایرانی در 25 اسفند 1316 در اصفهان متولد شد. گلشیری یکی از اولین نویسندگان ایرانی بود که در آثار خود از تکنیکهای ادبی مدرن استفاده کرد. او یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان نثر فارسی قرن بیستم شناخته میشود. هوشنگ گلشیری عضو فعال کانون نویسندگان ایران بود.
مهمترین و برجستهترین اثر ادبی او با نام شازدهی احتجاب در اواخر دههی چهل خورشیدی منتشر شد. در ادامه نگاهی به بیوگرافی هوشنگ گلشیری و نحوه خرید اینترنتی کتاب های وی خواهیم داشت.
زندگینامه هوشنگ گلشیری
برای شروع شرح زندگی نامه هوشنگ گلشیری باید گفت که او در خانوادهای بزرگ و پرجمعیت متولد شد. پدرش سازندهی منارههای شرکت نفت بود. در کودکی همراه خانواده به آبادان رفت، اما بعدها مجددا به اصفهان بازگشت و در سالهای 1333 تا 1352 در این شهر سکونت داشت. در اصفهان در رشته ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان تحصیل کرد و پس از اتمام تحصیلات در اصفهان و شهرهای اطراف به تدریس در مدارس ابتدایی و دبیرستان پرداخت.
در همین دوران با انجمن ادبی صائب آشنا شد. در سال 1352 به دعوت «بهرام بیضایی» به تدریس در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول شد. پس از انقلاب با تشکیل جلسات و کارگاههای هفتگی داستانخوانی و نقد، به پرورش نسل نوینی از نویسندگان پرداخت. در طی این دوران برای شرکت در جلسات سخنرانی و داستانخوانی به چندین کشور سفر کرد.
فعالیت نویسندگی
هوشنگ گلشیری داستاننویسی را از دهه40 آغاز کرد. در ابتدا شعر میسرود، اما بعدها شعرسرائی را رها کرد و به داستاننویسی پرداخت. اولین اثر داستانی او، انتشار مجموعه داستانهای کوتاه مثل همیشه در سال 1347 بود. او که در مطبوعات نیز دستی داشت، برخی از داستانهای کوتاه خود را در نشریهی پیام نوین و برخی مجلات دیگر به چاپ رساند.
تأسیس حلقهی ادبی جنگ اصفهان، فعالیتهای ادبی و مشارکت در تلاش برای کاهش سانسورهای ادبی، باعث شهرت او در محافل ادبی شد. تا اینکه در سال 1348 اولین و مشهورترین رمانش با عنوان شازدهی احتجاب را منتشر ساخت. از دیگر آثار وی در آن سالها میتوان به انتشار مجموعه داستانهای کوتاه نمازخانه کوچک من در سال 1345 و رمان بره گمشده راعی 1356 اشاره کرد. گلشیری در سال 1357 به آمریکا سفر کرد. در اوایل سال 1358 در ایران با مترجم معاصر ایرانی «فرزانه طاهری» ازدواج کرد که حاصل این پیوند دو فرزند به نامهای غزل و باربد بود. کتابهای معصوم پنجم (1358)، حدیث ماهیگیر و دیو (1363)، پنج گنج (1368) و آینه های دردار (1370) از جمله آثار او پس از انقلاب است. گلشیری پنج گنج را در سفری به اروپا در استکهلم به چاپ رساند.
فعالیت در مطبوعات
در بیوگرافی هوشنگ گلشیری، فعالیت مطبوعاتی از جوانی آغاز شد. پس از انقلاب با همکاری با مجلات آدینه، دنیای سخن، مفید و فصلنامه زندهرود دور تازهای از فعالیت مطبوعاتی را آغاز کرد و در سال 1377 سردبیری ماهنامه ادبی کارنامه را به عهده گرفت. از جوایز و افتخارات او میتوان به دریافت جایزه صلح اریش ماریا رمارک در سال 1378 به دلیل تلاش برای ترویج دموکراسی و حقوق بشر در ایران و جایزه لیلیان هلمن / دشیل همت در سال 1376 اشاره کرد.
هوشنگ گلشیری یکی از روشنفکران معاصر ایرانی است که در طی چهار دهه فعالیت ادبی خود برای حل مسائل نویسندگان ایرانی و تحقق آزادی و انسانیت تلاش میکرد. تمرکز بر فنون خاص داستاننویسی همچون ساختار داستان، زوایای دید راویان، خلق شخصیتها و... در فعالیت نویسندگان بعدی تاثیرگذار بود. هوشنگ گلشیری سرانجام در 16 خرداد 1379 در سن 62 سالگی بر اثر ابتلا به مننژیت درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد. بنیاد هوشنگ گلشیری به پاس خدمات و حمایتهای او از فعالیتهای ادبی و ادامهی راه وی تشکیل شد. این بنیاد هر سال جوایزی را به آثار منتخب زبان فارسی اهدا میکند.
کتاب های هوشنگ گلشیری
- کتاب باغ در باغ
- کتاب شازده احتجاب
- کتاب حدیث ماهی گیر و دیو
- کتاب حدیث مرده بر دارکردن آن سوار که خواهد آمد
- کتاب نیمه تاریک ماه
- کتاب آینه های در دار
- کتاب جبه خانه
- کتاب ما و جهان اساطیری
- کتاب جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور
- کتاب در ستایش شعر سکوت
آثار مهم و برجسته هوشنگ گلشیری
زندگینامه هوشنگ گلشیری به عنوان یک نویسنده مطرح ایرانی سرشار از آثار فاخر است که در اینجا به بررسی و معرفی اجمالی برخی است برجسته ترین آنها میپردازیم:
کتاب نیمه تاریک ماه
مجموعه داستانی نیمه تاریک ماه مشتمل بر 36 داستان کوتاه است که از سال 1339 تا 1377 به نگارش در آمده است. این مجموعه که قرار بود در سه جلد مجزا با موضوع داستان کوتاه، رمان و نقد چاپ شود، پس از مرگ هوشنگ گلشیری و به کوشش فرزانه طاهری همسر وی به صورت یک مجموعه منتشر شد. این مجموعه را میتوان یکی از اولین تجربههای داستان مدرن زبان فارسی دانست. نیمه تاریک ماه به زبان های فرانسوی و انگلیسی ترجمه شده است.
کتاب آینه های دردار
رمان آینه های دردار روایت زندگی و تجربههای نویسندهای به نام ابراهیم است که بهمنظور شرکت در یک گردهمایی ادبی با ایرانیان خارج از کشور راهی اروپا میشود. در یک همایش، در میان یادداشتهای دریافتیاش، متوجه کاغذهایی میشود که حاکی از آشنایی قبلی او با فردی ناشناس است. ابراهیم موفق به کشف هویت این ناشناس میشود: دوست دوران کودکیاش صنم که همراه همیشگی جلسات داستانخوانی ابراهیم میشود. گفتگوهای خصوصی آن دو در کافههای مشهور پاریس ادامهی این داستان جذاب را رقم میزند. گلشیری در آینه های دردار به ارزیابی تضادهای فرهنگی ایران و اروپا و پارهای از مشکلات داستاننویسی سیاسی پرداخته است.
کتاب جبه خانه
کتاب جبه خانه مجموعه داستانی مشتمل بر 4 داستان کوتاه با عناوین جبه خانه، به خدا من فاحشه نیستم، بختک و سبز مثل طوطی، سیاه مثل کلاغ است که در سال 1362 منتشر شد. جبه خانه در اصفهان به معنی محل نگهداری البسه و اشیا عتیقه است که نام بهترین داستان این مجموعه است.
بهترین کتاب هوشنگ گلشیری
کتاب شازده احتجاب در فهرست شاهکارهای ادبی معاصر ایران قرار دارد که برای اولین بار در سال 1348 منتشر شد. این کتاب که به بهترین کتاب هوشنگ گلشیری مشهور است و به زبان های فرانسوی و انگلیسی ترجمه شده، روایت انحطاط زندگی اشرافی است که بر دوران سلطنت در ایران دلالت دارد. گلشیری اندکی پس از تولید فیلم سینمایی بر اساس این رمان، دستگیر و نزدیک به شش ماه زندانی شد.
داستان از این قرار است که در اواسط دهه 1920، در خانهای فرسوده در یکی از شهرهای ایران، آخرین بازمانده یک سلسله سرنگونشده بر اثر بیماری سل رو به موت است. قلمرو نفوذ این شاهزاده پیر اکنون به خانهای محقر محدود شده و در آنجا شکوه و جلال اجدادش او را آزار میدهد. شازده، سرگردان در گذشته، بخشی از گذشته شاد و اغلب بیرحمانه اجدادش را دوباره زنده میکند. دوران هولناکی از استبداد که در آن مردان، زنان و کودکان بیدلیل به قتل میرسند. تصاویر بستگانی که مدتها قبل مردهاند در ذهن توهمآمیز شازده زنده شده و او را تهدید میکنند....
خرید کتاب های هوشنگ گلشیری از کتابانه
کتابانه بهعنوان یکی از فروشگاهای اینترنتی باسابقه و مطرح در حوزهی فروش کتاب و محصولات فرهنگی در تلاش است تا امکان دسترسی سریع و آسان به مجموعهی کاملی از آثار هوشنگ گلشیری را برای مخاطبان و علاقهمندان مطالعهی آثار ایرانی فراهم سازد. برای مشاهده و خرید لیست کتاب های هوشنگ گلشیری به وبسایت کتابانه مراجعه نمایید. کتابانه کلیهی آثار جذاب، آموزنده و تأثیرگذار این نویسندۀ توانمند را بهتمامی علاقهمندان آثار داستانی عرضه میکند. کتاب های موردعلاقهی خود را بهصورت اینترنتی سفارش دهید و درب منزل تحویل بگیرید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران