loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب من حتی جوکترم | انتشارات پرتقال

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
204,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

معرفی کتاب من حتی جوکترم

این اثر جلد دوم از مجموعه ی " یک داستان نوجوانانه " می باشد که به زندگی نوجوانی به نام " جیمی گریم " می پردازد. جیمی چند سال پیش در اثر یک سانحه ی رانندگی از هر دو پا فلج شده است و از آن پس بر روی ویلچر می نشیند. او در آن حادثه پدر و مادر خود را از دست داده و بعد از آن در کنار خانواده ی خاله اش زندگی می کند، اما با داشتن روحیه ای قوی خود را سرحال نگه داشته و توانسته در مسابقات استند آپ کمدی مقام اول را کسب کند و تبدیل به نمکی ترین بچه ی ایالت نیویورک شود. حالا او این شانس را دارد تا در مسابقات بین المللی این رشته شرکت کند و قصد دارد تا با تمرینات بیشتر و آماده سازی خودش بتواند مقام بالاتری کسب کند. در مدرسه پسری به نام " استیو کازگرو " که پسر خاله ی جیمی نیز هست، مدام در حال اذیت کردن بچه های مدرسه به خصوص جیمی است و از موفقیت های او خوشحال نیست. یکی دیگر از هم کلاسی های او دختری به نام " گیلدا " است که سعی دارد تا به جیمی کمک کند و او را برای شرکت در مسابقات بین المللی آماده کند، جیمی برای حفظ آمادگی اش در اجرای برنامه به رستوران " عمو فرانکی " می رود که یکی از مشهورترین رستوران های شهر است، و با جک گفتن سعی می کند مشتریان آن جا را بخنداند. عمو فرانکی نیز سعی دارد تا در آماده کردن هر چه بیشتر جیمی به او همراه باشد و ... . تصویرگری این کتاب را " لورا پارک " بر عهده داشته و این اثر برای گروه سنی 12+ مناسب می باشد.

کتاب من حتی جوکترم (از مجموعه کتاب های من جوکم) اثر جمیز پترسون و کریس گرابنستاین و ترجمه ی بیتا ابراهیمی و بهشته خادم شریف از انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.


برشی از متن کتاب


فصل 20 پیش به سوی انتظار گاینور می ره و پشت در اتاق آقای ناظم که بهش می گن «اتاق انضباط» ناپدید می شه. من و پیرس هم توی دفتر مدرسه منتظرش می مونیم. کم کم داره خیالات ورم می داره که بالاخره گاینور برمی گرده یا نه. انگار دایم «دنیای اسلحه ها» بازی می کنیم؛ گاینور تنهایی رفته تو سیاه چال و آقای مک کارتی هم اژدهای سیاه چاله؛ بال مرگ تخریب گر. من و پیرس تو اتاق انتظار تنها نیستیم. رو به رومون خانوم منشی آقای مک کارتی نشسته؛ فکر کنم قبل از بیاد اینجا، نگهبان ندامتگاه مرکزی ایالت بوده. معتقدم قبلش هم توی میدون روستا حیوونای مزرعه رو بالا سرش می بره و وزنشون رو حدس می زده؛ الان هم داره با نفرت به من و پیرس نیگا می کنه. آخه به جرم همدستی محکومیم. اگه کسی رو می شناسیم که به دفتر مدیر احضار شده، پس حتما خودمونم مستحقیم چندتا به ماتحتمون بزنن. روی صندلی های پشت در اتاق آقای مک کارتی انواع و اقسام آدم های رنگ و وارنگ به صف نشسته ن: نیم دوجین بچه ی باهوش و با استعداد مدرسه ی لانگ بیچ که منتظرن آقای آبنبات ترش رو ببینن. باید کارشون خیلی درست باشه که هنوز زنگ تفریح اول نخورده، از اتاق معاون سردرآورده ن. یکی از بچه ها اون قدر بدنش رو خالکوبی کرده که مث کتاب مصور متحرک شده. یه پسر دیگه هم نشسته و همین طور از دماغش خون می چکه. داد می زنه: «من با کسی دعوا نکرده م؛ خون دماغ شده م!» از غرغز زیرلبی خانوم نگهبان معلومه گوشش از این حرفا پره. یه دختر هم اونجاس که یه جوریه؛ مث خون آشام می مونه. پیرس یواشکی می گه: «حتی از اتاق انتظار دکترها هم بدتره.» من پیش خودم فکر می کنم چقدر از عمرمون صرف این می شه که این طرف و اون طرف بشینیم تا اتفاقای بد بیفته. وقتی معلما دارن کلاس رو بالاپایین می کنن وورقه های تصحیح شده ی امتحانی رو پخش می کنن، باید بشینیم تا بالاخره نمره ی افتضاحمون رو بذارن جلومون. دکترها و دندونپزشک ها هم که کلا یه اتاق دارن که اسمش اتاق انتظاره. قبل از اینکه دندون پزشک با مته ش به جون دندونتون بیفته، مجبورین منتظر بشینین و به ویزویز مته ش که داره دندون یکی دیگه رو سوراخ می کنه، گوش بدین. تازه، فقط این که نیست؛ مجبورین هر مجله ای رو که دم دستتونه بخونین. اغلبشون هم چرت و پرت های سه ماه پیش و تبلیغ های دهان شویه ن. برای همینم هست که وقتی از دندون پزشکی بیورن میاین، بوی دهان شویه و پودر بچه می دین. بالاخره گاینور از دفتر آقای مک کارتی میاد بیرون؛ صورتش مث لبو سرخ شده و سرش رو انداخته پایین. آقای ناظم به دختری که شکل خون آشامه و رو نزدیک ترین صندلی به اتاق انضباط نشسته، می گه: «نفر بعد!» دختره یه وری یه وری طرف اتاق بازجویی و گاینور میاد طرف من و پیرس. گاینور می گه: «این مدتی که با هم بودیم، خوش گذشت رفقا؛ باعث افتخاره که مدتی در خدمتتون بودم.» پیرس می پرسه: «چی شده؟» «قرار شد برم کمیته ی انضباطی.» من می پرسم: «بعدش چی؟» گاینور شونه بالا می ندازه : «فکر کنم با اُردنگی پرتم کنن بیرون.» ...  

(یک داستان نوجوانانه) نویسنده: جیمز پیترسون - کریس گرابنستاین مترجمان: بیتا ابراهیمی - بهشته خادم شریف انتشارات: پرتقال

کریس گرابنستاین


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب من حتی جوکترم | انتشارات پرتقال" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل