محصولات مرتبط
دربارهی کتاب من او
کتاب "من او"، رمانی پرفرازونشیب و جذاب را روایت میکند که توسط "رضا امیرخانی"، نویسندهی توانای ایرانی، نوشته شده است. امیرخانی، یکی از محبوبترین نویسندگان از دیدگاه مخاطب ایرانی میباشد؛ این محبوبیت به حدی زیاد است که کتاب من او، در همان روزهای اولیهی انتشار، با استقبال بینظیری مواجه گردید.
شخصیت اصلی قصه، "علی فتاح" نام دارد؛ فردی که درون خانوادهای ثروتمند و صاحبنام متولد میشود. در واقع کلیت داستان این کتاب نشر افق، حول محور زندگی همین مرد میچرخد و جزئیات زندگی او، همچنین مسائل روز اجتماع را برای خواننده شرح میدهد. مسائلی پر از اتفاقات پیچیده و مختلف که سرنوشتی غیرقابل پیشبینی را برای علی فتاح رقم میزند.
داستان کتاب از سال 1312 آغاز میشود. روزهایی که علی، پسری دوازده ساله است و در کلاس ششم تحصیل مینماید. او به همراه پدر و مادر و همچنین خواهر بزرگترش، "مریم"، درون عمارت پدربزرگش، "حاج فتاح معروف"، زندگی میکند. پدربزرگی نیکوکار و بزرگمنش که همواره مورد احترام مردم شهر قرار میگیرد. حاج فتاح، و پسرش -پدر علی - به تجارت قند میپردازند و درآمد قابل توجهی را از طریق این شغل به دست میآورند.
"اسکندر" و همسرش، خدمتکاران منزل حاج فتاح هستند. زوجی زحمتکش و فقیر که دو فرزند به نامهای "کریم" و "مهتاب" دارند. کریم، همبازی و دوست علی است؛ شخصی که والدین پسر قصه، مخالف ارتباط دوستانهی او با فرزندشان هستند. اما، علی، علیرغم اطلاع از این موضوع، همواره بیشتر اوقاتش را با کریم سپری میکند. علاوه بر این رابطه، علی، نسبت به مهتاب، نیز، از احساس خاص و ویژهای برخوردار میباشد. احساساتی عاشقانه که در دورهی جوانی، شکوفا میشود و روایتهایی پرکشش را خلق میکند.
پدر علی، مدتی پیش، جهت تهیه و خرید قند، به کشور روسیه سفر کرده است. اعضای خانواده بیصبرانه در انتظار بازگشت او هستند و روزها را یکی پس از دیگری، پشت سر میگذارند. غافل از اینکه با خبری شوکبرانگیز و غمبار مواجه خواهند شد. این خبر، آغازگر زندگی پرفراز و نشیب و اتفاقات تاثیرگذار بر سرنوشت علی است و ماجرایی خواندنی را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
بخشی از کتاب من او
عزتی، خسته، خشمگین و افسرده به مغازهی دریانی برگشت. لیمونادی گرفت و آرام آرام مزمزه کرد. چیزی بیخ گلویش را گرفته بود. اندیشناک به کنار در رفت و شیشه را توی کوچه خالی کرد. انگار در ریزش مایع چیزی جدید میدید. عاقبت به حرف آمد و به دریانی که متعجب نگاهش میکرد، گفت:
- من که قانون را اجرا میکردم. واقعیت، موی این مردم را چه جوری آتش زدند؟ یکهو قشونکشی کردند نانجیبها... تو ندیدی این ضعیفکش را کی خبر کرد؟ اصلش... واقعیت، تو چرا نیامدی کمک من، دونبش؟
دریانی دستی به صورت سرخ و سفید و درست نتراشیدهاش کشید.
- من سنه یا سن منه؟! گیج شدم به خدا...
عزتی زیر لب فحشی داد و خشمگین از دکان دونبش دریانی بیرون رفت. دریانی جوری که پاسبان بشنود، گفت:
- تو محل برای من دشمن درست میکند که هیچ، مفت میخورد که هیچ؛ مشت در فلان هم میزند... الله وکیلی گیری کردیمها!
**
عزتی، خسته و آشفته به سمت خانهاش رفت. از کنار گود که رد میشد، نگاهی به آنجا انداخت. خانهشان تا همین چند ماه پیش توی گود بود. انگار از بالا خودش را میدید. سر خم کرده بود و به کورهی فردوس رفته بود. «واقعیت، شما که خیرتان به غریبهها میرسد، کاش میشد به این پاسبان حافظ قانون که میخواهد خانهاش را نو کند، کرمی کنید و ...» فتاح همهی مبلغ کسری خانهی جدید را یکجا پرداخته بود. خودش را میدید که ماهی یکبار میرفت و به میرزا قسط میداد. میرزا را میدید که به خودش گفت: «سرکار! آقا برای شما حسابی باز نکردهاند که! مبلغ را جزو مخارج زدهایم...» خودش را میدید که چه ذوقی کرده بود...
پیرزنی فکر پاسبان را برید. آرام و آهسته، عصازنان خیابان را میپیمود. پیرزن بیدندان که انگار چشمش درست نمیدید، به عزتی گفت:
- عزیز جان! من سمساری را رد کردهام یا نه؟ میخواهم بروم حمام عباس گلخنی. بلدی که ... توی گود. از روی بو، حمام را همیشه پیدا میکردم، اما وای از دست این عباس، از بس ناخن خشکی میکند... آب حمام را درست گرم نمیکند که ... برای همین بوی تون معلوم نمیشود... به حمام رسیدهام یا نه؟ میترسم گیر این نانجیبهای کلعنتری بیفتم. مادر جان! میدانی که...
کتاب من او به قلم رضا امیرخانی در نشر افق به چاپ رسیده است.
- نویسنده: رضا امیرخانی
- انتشارات: افق
رضا امیرخانی
رضا امیرخانی کیست؟
رضا امیرخانی نویسنده و پژوهشگر معاصر ایرانی است که به سبب تالیف رمانها و داستانهای چالشانگیز و واقعگرای اجتماعی و سیاسی شهرت دارد. کتاب های او از جزء آثار پرمخاطب ادبی کشور محسوب میشوند که برخی از آنها نیز به چندین زبان ترجمه شدهاند. رضا امیرخانی دارای گواهینامهی خلبانی نیز هست و در سال 1371 عنوان جوانترین خلبان ایرانی را از آن خود کرد. در ادامه به بررسی آثار و بیوگرافی رضا امیرخانی خواهیم پرداخت.
زندگینامه رضا امیرخانی
رضا امیرخانی در سال 1352 در تهران به دنیا آمد. پدرش محمدعلی امیرخانی از کارخانهداران تهرانی بود. دوران کودکی را در محله 25 شهریور تهران سپری کرد و در دبستان بهرستگان و دبیرستان علامه حلی تهران تحصیل کرد. در آخرین سالهای تحصیل در دبیرستان با دو تن از همکلاسیهایش در طراحی و ساخت یک هواپیمای تکسرنشین مشارکت کرد که این سازه در چهارمین جشنواره اختراعات و ابداعات خوارزمی به مقام اول دست یافت. رضا امیرخانی در سال 1370 در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد و در این رشته لیسانس گرفت. او در سال 1371 در زمان کار بر روی پروژهی هواپیمای دونفره آموزشی، گواهینامهی خلبانی گرفت و لقب جوانترین خلبان ایران را به خود اختصاص داد.
رضا امیرخانی و شروع نویسندگی
رضا امیرخانی از دوران نوجوانی به نویسندگی و ادبیات علاقهمند بود. مدتی نیز با هیات تحریریهی نشریهی روایت دانشآموزان و فارغالتحصیلان استعدادهای درخشان همکاری کرد. علاقهی او به نویسندگی و ادبیات با حضور در شبهای شعر انقلاب اسلامی دبیرستان علامه حلی تبلور یافت. در دوران تحصیل علاوه بر مشارکت در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دبیرستان و دانشگاه، به نویسندگی و مشارکت در فعالیتهای فرهنگی نیز میپرداخت. حاصل این علاقه انتشار اولین رمانش ارمیا در سال 1374 بود که علیرغم برخی ضعفهای تکنیکی، توانست عنوان رمان برگزیده جشنواره آثار 20 سال دفاع مقدس را به خود اختصاص دهد. رضا امیرخانی رمان بعدی خود با نام من او را در سال 1378 منتشر ساخت. این رمان به یکی از پرخوانندهترین رمانهای دههی هشتاد در بین مخاطبان آرمانهای انقلابی مبدل شد و او را در سراسر ایران به شهرت رساند. کتاب من او افتخاراتی نظیر کتاب برگزیده منتقدان مطبوعات و کتاب برگزیده سال 1379 را برای امیرخانی به ارمغان داشت. رضا امیرخانی در اواخر دهه هفتاد به آمریکا سفر کرد و برای مدتی در آن کشور باقی ماند. حاصل این سفر تالیف دو کتاب به نامهای نشت نشا، بیوتن و انتشار مقالاتی در سایت ادبی لوح بود. رمان بیوتن در ابتدا تائیدیهی وزارت ارشاد اسلامی را دریافت نکرد، اما با دخالت وزیر ارشاد وقت، محمد حسین صفار هرندی، بدون اصلاحیه منتشر شد. رضا امیرخانی دارای تجربه فعالیت در مشاغل متعددی چون آموزگاری، معاونت پژوهشی دبیرستان، سردبیری سایت لوح ارگان نویسندگان ادبیات پایداری در سالهای 1381- 1384 و ریاست هیئت مدیره انجمن قلم ایران در سالهای 1384 تا 1386 میباشد. رضا امیرخانی بیش از 15 اثر داستانی و سفرنامهای به تالیف رسانده که طبق اطلاعات موجود در سایت شخصی او، تا به حال بیش از 600 هزار نسخه از آنها به فروش رسیدهاند. مضامینی چون مذهب، انقلاب و دفاع مقدس در آثار رضا امیرخانی حضوری پر رنگ دارند. او با قلم ظریف و بیان روان، انتقادات خود به کاستیهای جامعه و سیاست را در در قالب داستان و رمان بیان میکند. رضا امیرخانی در کنار تالیف رمان، مقالات و یادداشتهایی نیز راجع به مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی امروز ایران به تحریر رسانده است. رضا امیرخانی در سال 1381 در سفر آیت الله خامنهای به سیستان و بلوچستان حضور داشت و وقایع این سفر را در کتابی با نام داستان سیستان به چاپ رساند. از افتخارات رضا امیرخانی علاوه بر موارد ذکرشده میتوان به دریافت جایزه بخش ادبیات سیوششمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال 1397 برای نگارش کتاب رهش، تقدیر ویژه دهمین دورهی جایزهی ادبی جلال آل احمد برای کتاب نفحات نفت و برگزیدگی بخش داستان بیستویکمین دورهی کتاب فصل برای کتاب قیدار اشاره کرد.
دیدگاههای رضا امیرخانی
رضا امیرخانی از نویسندگان معتقد و متعهد به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و نزدیک به نظام فکری حکومت است. او از چهرههای مؤثر جریان ادبی موسوم به جریان متعهد بود و خود را آرمانگرا و وفادار به آرمانهای انقلاب اسلامی مینامد. ردپای این تفکر انقلابی را میتوان در بسیاری از آثار او مشاهده نمود. هرچند در آثار خود انتقاداتی صریح به سیاستهای مسئولان هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب و نیز دولتهای دوران جنگ ایران و عراق و دولت سازندگی داشته است.
رضا امیرخانی و همسر و فرزندانش
رضا امیرخانی در سال 1384 ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند به نام های علی و حنیف است. رضا امیرخانی یک جهانگرد است که به تمامی استانهای ایران و بیش از 30 کشور جهان سفر کرده و برخی از نوارهای مرزی ایران را با پای پیاده طی کرده است.
کتاب های رضا امیرخانی
- کتاب نیم دانگ پیونگ یانگ
- کتاب رهش
- کتاب ارمیا
- کتاب جانستان کابلستان
- کتاب ناصر ارمنی
- کتاب قیدار
- کتاب نفحات نفت
- کتاب از به
- کتاب داستان سیستان
- کتاب من او
- کتاب بیوتن
- کتاب نشت نشا
- کتاب سرلوحهها
- کتاب مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت
بهترین کتاب رضا امیرخانی
کتاب من او؛ رضا امیر خانی شخصیت اصلی کتاب من او، «علی» نام دارد؛ داستان کتاب از سال 1312 آغاز میشود. روزهایی که علی، پسری دوازده ساله است و در کلاس ششم تحصیل مینماید. او به همراه خانوادهاش در عمارت پدربزرگش زندگی میکنند. «اسکندر» و همسرش، خدمتکاران منزل حاج فتاح هستند. زوجی زحمتکش و فقیر که دو فرزند به نامهای «کریم» و «مهتاب» دارند. کریم، همبازی و دوست علی است؛ شخصی که والدین پسر قصه، مخالف ارتباط دوستانهی او با فرزندشان هستند. اما، علی، علیرغم اطلاع از این موضوع، همواره بیشتر اوقاتش را با کریم سپری میکند. علاوه بر این رابطه، علی، نسبت به مهتاب، نیز، از احساس خاص و ویژهای برخوردار میباشد. احساساتی عاشقانه که در دورهی جوانی، شکوفا میشود و روایتهایی پرکشش را خلق میکند. پدر علی، برای تجارت به کشور روسیه سفر کرده است. و خانواده منتظر بازگشت او هستند. در همین احوالات، خبری به شوکه کننده به خانواده میرسد که سرنوشت آنها را برای همیشه تغیر میدهد.
خرید کتاب های رضا امیرخانی از کتابانه
فروشگاه اینترنتی کتابانه مرجعی کامل و مورداعتماد برای دسترسی کلیهی علاقهمندان به انواع کتابهای باکیفیت با قیمت است. برای مشاهده و خرید اینترنتی آثار رضا امیرخانی یا هر رمان ایرانی دیگری که مد نظر شماست، میتوانید به کتابانه مراجعه نمایید. کتابانه امکان دسترسی سریع و آسان به لیست کتاب های رضا امیرخانی را برای علاقهمندان در سراسر کشور فراهم ساخته است. دور از هیاهوی خریدهای حضوری، کتابهای موردعلاقه خود را در کتابانه سفارش دهید و در سریعترین زمان ممکن و با بهترین کیفیت بستهبندی در مکان دلخواه تحویل بگیرید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران