loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب مشت بر پوست | هوشنگ مرادی کرمانی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب مشت بر پوست هوشنگ مرادی کرمانی

کتاب "مشت بر پوست" یکی از خواندنی‌ترین کتاب های داستان و رمان ایرانی می‌باشد. کتاب مشت بر پوست از سرنوشت غم‌انگیز پسری جوان روایت می‌کند. شخصیت اصلی داستان "جعفر" نام دارد که همه او را با عنوان "موشه" خطاب می‌کنند. "جعفر" در خانواده‌ای فقیر و تنگ‌دست به همراه پدر و مادرش روزگار می‌گذرانند. پدرش تنبک می‌زند و از این راه امرار معاش می‌کند و مادرش نیز بر سر گورها آب ریخته و بابت آن از مردم دستمزد می‌گیرد.

از زمانی که جعفر به خاطر می آورد همیشه با پدر راهی خیابان ها شده و دوشادوش او به تنبک زنی می پرداخت. حتی در دوران کودکی نیز که طفلی بیش نبود، پدر او را بر روی شانه هایش می گذاشت و با خود همراه می کرد. روزها همین طور آرام و طبق روال همیشگی سپری می شد تا این که از قضا، پدر "جعفر" فوت می کند. با مرگ او، زندگی "جعفر" نیز وارد مرحله ای جدید می شود. او که از کودکی تنبک زدن را به صورت حرفه ای از پدرش آموخته بود، راه پدر را ادامه داده و مشغول همین کار می شود اما نحوه ی برخورد مردم او را به شدت می رنجاند چرا که "جعفر" را به چشم گدایی می دیدند که از آن ها طلب پول می کند.

بنابراین تصمیم می گیرد شغل جدیدی را برای خود دست و پا کند ولی هیچ کس حاضر نمی شود به یک تنبک زن، وظیفه ای محول کند. در ادامه ی داستان "جعفر" که در پی شغلی مناسب می باشد با اتفاقاتی غیر منتظره و جذاب روبه رو می گردد که به شدت ذهن خواننده را به خود جلب کرده و او را تا پایان با خویش همراه می سازد.


بخشی از کتاب مشت بر پوست

مادر قوطی های فراوان پر و خالی را دورش جمع کرده بود. در خانه را بسته بود و داشت توی قوطی ها را نگاه می کرد. صدای در خانه را که شنید، ترسید. داد زد «کی هستی؟... چی کار داری؟»

موشو در را کشید و تکان تکانش داد:

-در را باز کن

-چرا آمدی؟ ... چرا زود آمدی؟ همیشه آخر شب می آمدی. بیرونت کردند؟

-در را باز کن. من نمی خواهم آن جا کار کنم. دلم پوسید توی آن زیر زمین.

در را کشید و تکان تکانش داد تا مادر در را باز کرد.

مادر در میان قوطی ها گم شده بود. می لرزید، گریه می کرد. دور تا دورش نخود، لوبیا، عدس، ماش و قند و شکر ریخته بود. توی قوطی ها و لای نخود و لوبیا کرم بود. کرم های ریز راه افتاده بودند کف اتاق. تو چند تا قوطی خاک بود. از توی خاک ها هم کرم بیرون می زد. چند تا گربه میو میو می کردند و دنبال موش می دویدند.

مادر توی قوطی ها ولای خاک ها و نخود لوبیا ها را می گشت و گریه می کرد و می لرزید. می زد تو سرش. به گونه هایش چنگ می زد.

-چه شده، مادر؟

-پول، پول هایم. توی چندتا از این ها بوده حالا نیست. توی این ها قایم کرده بودم.

موشو به کوهی از قوطی ها نگاه کرد:

-تا به حال به من نگفتی که توی این ها پول قایم می کنی؟

-حرف نزن.

-می خواهی کمکت کنم؟

-نه، برو بیرون چرا کارت رو ول کردی؟

-دیگر داروخانه نمی روم. ان جا زندان است. داشتم خفه می شدم.

مادر توی خاک ها، توی نخودها، لوبیاها قندها و شکرهای کهنه ی زرد شده می گشت. اشک می ریخت. می لرزید. موهایش را می کند، گریه می کرد و با خودش حرف می زد.

-روی قوطی ها علامت گذاشته بودم. یادم رفت. طلا بود. پول بود نقره بود. چند سال جمع کرده بودم توی یکی شان گذاشته بودم، توی یکی از این قوطی ها بود. نه، توی چندتاشان بود. توی خاک ها؟ میان شکرها؟ قندها؟ کجا؟ کجا بود؟ نمی دانم، نمی دانم. این همه قوطی این همه پیت.

موشو قوطی ها را نگاه می کرد. قوطی ها نصف اتاق را پر کرده بودند.

-می خواهی ببرمشان توی حیاط، دانه دانه بگردیم.

-برو بیرون. بگذار ببینم چه خاکی به سرم بریزم. خواب دیدم که همه اش را برده اند. خواب دیدم مرده ام، قوطی ها را ریخته اند بیرون. برو بیرون. چرا منو نگاه می کنی؟

لای خاک ها برقی از طلا و چند سکه به چشم موشو خورد.

-اون ها، اون ها، دستبند طلا، پول!

مادر دست گذاشت روی دستبند، نفس راحتی کشید و لبخند زد.

موشو را نگاه کرد و زود لبخندش را خورد. پشتش را کرد به موشو و طلا و سکه ها را قایم کرد.

-یک وقت فکر نکنی این ها را می دهم به تو که بروی خرج های بی خود بکنی و به راه های ناجور کشیده بشی. من اون ها را توی قبرم نمی برم، مال تو. ولی حالا حالاها نصیب تو نمی شوند. مبادا...

کتاب مشت بر پوست اثر هوشنگ مرادی کرمانی توسط انتشارات معین به چاپ رسیده است.



  • نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
  • انتشارات: معین

درباره هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده کتاب کتاب مشت بر پوست | هوشنگ مرادی کرمانی

«هوشنگ مرادی کرمانی» از برجسته‌ترین و شناخته‌شده‌ترین نویسندگان معاصر ایرانی م‌باشد که آثارش سرشار از سادگی و شیرینی خاصی است که سبب محبوبیت آن‌ها در میان علاقه‌مندان به ادبیات فارسی گردیده است. مشهورترین اثر وی قصه‌های مجید است که در ذهن بسیاری از ایرانیان، به عنوان قابی شیرین و به‌یادماندنی نقش بسته است. ...

نظرات کاربران درباره کتاب مشت بر پوست | هوشنگ مرادی کرمانی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب مشت بر پوست | هوشنگ مرادی کرمانی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل