loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب ماسک نفرین شده (مجموعه ترس و لرز)

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره‌ی کتاب ماسک نفرین شده (مجموعه ترس و لرز)

کتاب ماسک نفرین شده از مجموعه‌ی ترس و لرز اثر آر. ال. استاین با ترجمه‌ی شهره نورصالحی توسط نشر پیدایش به چاپ رسیده است. جشن هالوین در پیش است و بچه‌های مدرسه‌ی راهنمایی مثل هر سال به فکر تهیه ماسک و لباس‌های عجیب برای جشن هستند. "کارلی بث" دختر یازده ساله‌ی ترسویی که از همه‌چیز حتی تاریکی و صدای بلند می‌ترسد. این نقطه ضعف کارلی باعث شده تا همکلاسی‌هایش به خصوص "استیو و چاک" سر به سرش بگذارند و او را کلی بترسانند.

کارلی از این وضعیت خسته و عصبی شده، تصمیم می گیرد هر طور شده بر ترسش غلبه کند و در جشن هالوین امسال ترسناک ترین ماسک را بزند تا شاید بتواند از دوستانش کمی انتقام بگیرد. او به مغازه ی ماسک فروشی می رود تا ترسناک ترین، زشت ترین و نفرت انگیزترین ماسک را بخرد. مرد فروشنده با شنل بلند سیاهی که روی شانه اش انداخته کمی ترسناک به نظر می رسد.

کارلی همه ی ماسک های روی دیوار را نگاه می کند اما به نظرش هیچ کدام آن چیزی نیست که او می خواهد. فروشنده سرگرم صحبت کردن با تلفن می شود و کارلی همان طور که مشغول تماشای ماسک های روی دیوار است به انتهای مغازه می رسد. دری نیمه باز که سوسوی نور نارنجی از آن بیرون می آید، توجه او را به خود جلب می کند. کارلی با خود فکر می کند شاید ماسک های دیگری هم در آن جا باشند. او وارد اتاق می شود و از تعجب جیغ بلندی می کشد ... چه چیزی در اتاق باعث ترس و تعجب کارلی شده؟ آیا او ماسک مورد نظرش را می یابد؟...

مجموعه ی ترس و لرز شامل داستان های ترسناکی است که در هر یک از آن ها دختر و پسرهای معمولی، ولی شجاع و کنجکاو درگیر ماجرایی هیجان انگیز می شوند و تجربیات ترسناکی را از سر می گذرانند. تا کنون بیش از 100 عنوان کتاب از مجموعه ی فوق به چاپ رسیده است.  "وحشت در اعماق" یکی از داستان های ترسناک و سراسر هیجان مجموعه ی "ترس و لرز" است که برای نوجوانان و جوانان علاقه مند به ماجراهای این چنینی چاپ شده است.

بخشی از کتاب ماسک نفرین شده (مجموعه ترس و لرز)

کارلی بث باز هم ماسک را دو دستی کشید: «یعنی چی؟» نوآ با صدای عصبانی، اما نگاهی که ترس از آن می بارید. سرش داد زد: «بس کن! این قدر مسخره بازی در نیار. با این کارت منو می ترسونی!»

کارلی بث با صدای خشن و گرفته اش گفت: «مسخره بازی در نمی آورم. واقعا نمی تونم درش بیارم!»

نوآ دوباره داد زد: «درش بیار! اصلا بامزه نیست!»

کارلی بث به زحمت انگشت هایش را فرو کرد زیر گردن ماسک و آن را از صورتش جدا کرد و با فشار از سرش بیرون کشید.

پف ف ف!

هوای اتاق به نظرش خنک و دلنشین بود. سرش را تکان داد و با شیطنت ماسک را پرت کرد برای نوآ: «ماسک توپیه نه؟»

نوآ صبر کرد ماسک بیفتد روی تخت. بعد آن را با ترس و دودلی برداشت و با دقت نگاه کرد. انگشتش را روی دندان های زشت ماسک و گفت: «اینو از کجا گیر آوردی؟»

«از مغازه ماسک فروشی که تازه باز شده.» کارلی بث جواب برادرش را داد، عرق پیشانی اش را پاک کرد و گفت: «واه! واه! توش خیلی داغه.»

نوآ انگشت هایش را توی سوراخ چشم ماسک فرو کرد و پرسید: «می شه امتحانش کنم؟»

کارلی بث با تشر گفت:«الان نمی شه دیرم شده ولی از قیاف ات معلوم بود حسابی کپ کرده بودی؟»

نوآ با اخم ماسک را پرت کرد طرف خواهرش: «نه خیر! ادا درآوردم می دونستم تویی.»

کارلی بث چشم هایش را چپ کرد و با طعنه گفت: «آره حتما! پس برای همین بود که مثل دیوونه ها جیغ کشیدی.»

ـ من جیغ نکشیدم. نمایش می دادم که دل تو نشکنه!

«آره بابا تو راست می گی.» کارلی بث این را گفت و رفت در.

نوآ پشت سرش صدا زد: «صدات رو چطوری عوش کرده بودی؟»

کارلی بث تو درگاه اتاق ایستاد و برگشت رو به او. لبخندش محو شد و قیافه ی متعجبی به خود گرفت.

نوآ به ماسکی که توی دست خواهرش بود زل زد و گفت: «ترسناک ترین قسمتش اون صدای کلفت بود، چطوری اون کارو کردی؟»

کارلی بث به فکر فرو رفت و گفت: «نمی دونم. واقعا نمی دونم.»

وقتی به اتاقش رسید دویاره خندخه به لبش آمده بود. آزمایش موفقیت آمیزی بود. با خودش فکر کرد شاید نوآ حاضر نباشد اعتراف کند، اما وقتی پریدم تو اتاقش و از پشت آن ماسک زشت و وحشت انگیز بهش غریدم، چیزی نمانده بود از لاک آقا سوسکه بپرد بیرون.

چاک، استیو، مواظب باشید! بعدش نوبت شماست!

روی تختش نشست و نگاهی به ساعت انداخت. قبل از این که جلوی خانه ی سابرینا سر قرارش حاضر بشود، چند دقیقه ی دیگر وقت داشت. در این مدت می توانست فکر کند و بهترین راه را برای زهره ترک کردن آن ها گیدا کند.

دسته جاروی قدیمی را از توی کمد بیرون آورد. گلوله ی کرکی که به آن چسبیده بود زمین انداخت و میله ی بلند چوبی را خوب برانداز کرد.

ـ عالیه!

اول سر و گوشی آب داد تا مطمئن شود مادرش هنوز توی آشپزخانه است. پاورچین رفت به اتاق نشیمن و مجسمه ای را که مادر از سر او ساخته بود، از روی بخاری برداشت.

مجسمه را جلو رویش نگه داشت و فکر کرد واقعا شبیه منه، خیلی زنده ست...



  • نویسنده: آر. ال. استاین
  • مترجم: شهره نورصالحی
  • انتشارات: پیدایش

آر. ال. استاین

درباره آر. ال. استاین نویسنده کتاب کتاب ماسک نفرین شده (مجموعه ترس و لرز)

رابرت لارنس استاین ملقب R.L. Stine، نویسنده پرفروش کتاب کودکان در 8 اکتبر 1943 واقع در «ایالت اوهایو» متولد شد. تمام مخاطبان کتاب، این نویسنده مشهور را با رمان کودک و نوجوان، آن هم از نوع دلهره‌آورش، می‌شناسند؛ البته می‌توان چند آثار نیز برای بزرگسالان در میان نوشته‌های او مشاهده کرد. ...

نظرات کاربران درباره کتاب ماسک نفرین شده (مجموعه ترس و لرز)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب ماسک نفرین شده (مجموعه ترس و لرز)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل