کتاب قصههای هانس کریستین اندرسن
- انتشارات : سایه گستر
- مترجم : عباس زارعی
- تگ : زیباترین قصه های دنیا
محصولات مرتبط
دربارهی کتاب قصههای هانس کریستین اندرسن
کتاب "قصههای هانس کریستین اندرسن"، مجموعهای از محبوبترین داستانهای کوتاه و خواندنی را دربرمیگیرد که توسط جمعی از نویسندگان بازآفرینی شده است.
"شاهزاده خانم و نخود" اولین داستان کتاب میباشد که حکایت ازدواج شاهزادهای جوان را برای مخاطب تشریح میکند. بنابراین، اصل ماجرا نیز، از تصمیم شاهزاده برای تشکیل خانواده آغاز میشود. وی خطاب به مادر خویش، از آرزوی ازدواجش با شاهزادهای واقعی سخن میگوید؛ شاهزادهای که از تمام ویژگیهای و خصیصههای پسندیده برخوردار باشد. ملکهی مادر، از تصمیم فرزندش استقبال کرده و او را جهت تحقق این آرزو تشویق میکند. در نتیجه، مرد جوان، به منظور یافتن همسر مورد نظر خویش، به دیدار با دختران پادشاهان کشورهای همسایه میپردازد.
پس از مدتی جستجو و ملاقات با شاهزادگان زیبا و متعدد، متاسفانه شاهزادهی قصه، ناامید و خسته به قصر پدر خود بازمیگردد. زیرا بنا بر دیدگاههای شخصی او، هیچ یک از این دختران، ویژگیهای یک شاهزادهی واقعی را ندارند. ملکه و پادشاه از شنیدن این خبر به شدت ناراحت و متعجب میشوند.
چند روز بعد، در یک غروب طوفانی، صدای درب قصر به صدا درمیآید. پادشاه شخصا به سوی درب رفته و آن را میگشاید. وی در کمال تعجب با دختری غریبه روبهرو میشود که لباسهایی نامرتب و گِلی بر تن دارد. دختر به محض رویارویی با پادشاه قصر، خود را یک شاهزاده خانم معرفی مینماید؛ شاهزادهای از سرزمینهای بسیار دور که با هدف ازدواج با پسر قصه به این کشور آمده است. وی ادعا میکند که اسبها و خدمتکارانش از فرط خستگی، در میانههای راه، گرفتار طوفان گشتهاند؛ از همین روی، باقی مسیر را به تنهایی طی کرده است. پادشاه گیج و مبهوت دختر را به درون قصر دعوت مینماید.
شاهزادهی جوان، در همان نگاه اول شیفتهی دختر تازهوارد میشود و او را به عنوان همسر آیندهی خود برمیگزیند. اما وضعیت ظاهری نامرتب دختر جوان، پادشاه و ملکه را دچار شک و تردید میکند؛ به طوری که نمیتوانند ادعای او مبنی بر شاهزاده بودنش را باور نمایند. بنابراین ملکه تصمیم میگیرد که شخصا به بررسی این موضوع پرداخته و واقعیت را آشکار سازد.
برشی از متن کتاب قصههای هانس کریستین اندرسن
صندوقچهی پرنده
مرد جوان آهی کشید و به اعداد و ارقامی که نوشته بود، نگاه کرد. «فکر کنم بهتره زحمت شمردن و حساب کردن پولها رو به خودم ندم. پدرم اونقدر ثروت برام گذاشته که تا آخر عمر برام کافیه.»
اما متاسفانه مرد جوان دانایی پدرش را به ارث نبرده بود و خیلی زود شروع کردن به هدر دادن پولها. اسکناسها را به دنبالهی بادبان میبست و پرواز آنها را در آسمان تماشا میکرد، با سکههای نقره دومینو بازی میکرد و وقتی سکهها میافتادند توی جوی آب، میخندید. سکههای طلا را پرت میکرد توی دریاچه و با صدای شالاپ آن از خوشحالی کف میزد!
پسر بازرگان دوستان جدید زیادی دست و پا کرده بود که ایدههای جالبی برای خرج کردن پولها داشتند. او آنقدر از ایدههای آنها خوشش آمده بود که برایشان هدیه میگرفت و مهمانیای پر خرج برگزار میکرد.
برای دوستانش هدایای گرانقیمت میخرید و آنها را با کالسکههای تشریفاتی به اپرا میبرد. آنها حسابی خوش میگذراندند تا اینکه روزی مرد جوان به زیرزمین خانهاش رفت و دید فقط سه صندوقچه از آن همه طلا باقی مانده است. سرش را خاراند و گفت: «وای خدای من! اون همه پول و طلا چی شد؟ بهتره با دقت بیشتری پولها رو خرج کنم.»
از آن به بعد روش زندگیاش را تغییر داد، اما هر چه تلاش میکرد به در بسته میخورد. یک خانه ساخت که فرو ریخت. یک کشتی فرستاد تا کالا بخرد و بفروشد، اما کشتی در راه بازگشت غرق شد. یک کیسه پر از طلا روی اسبی در مسابقه شرطبندی کرد، اما شرط را باخت.
مرد جوان با از دست دادن ثروتش، دوستانش را هم از دست داد. با ناامیدی قدری پول قرض کرد، اما آن را هم از دست داد. طلبکارها آمدند سراغش و دار و ندارش را بردند.
سرانجام یکی از دوستانش دلش سوخت و صندوقچهی قدیمی بزرگی برایش آورد. «بهتره قبل از اینکه همه چیزت رو از دست بدی از اینجا بری.»
اما خیلی دیر بود. مرد جوان جز لباسی که تنش بود، چیز دیگری نداشت. خسته و ناامید توی صندوقچه نشست و فکر کرد چه باید بکند. با خود گفت: «کاش میشد از اینجا دور شم.» ناگهان صندوقچه شروع کرد به لرزیدن و به هوا بلند شد. مرد جوان فریاد زد و کمک خواست. صندوقچه...
کتاب قصههای هانس کریستین اندرسن اثر آنا میلبورن، گیلیان دوئرتی و روث بروکلهرست و ترجمهی عباس زارعی توسط انتشارات سایهگستر به چاپ رسیده است.
فهرست
شاهزاده خانم و نوخود
لباس جدید امپراتور
بندانگشتی
جوجهاردک زشت
پری دریایی کوچولو
امپراتور و بلبل
صندوقچهی پرنده
سرباز حلبی شجاع
قوهای وحشی
درخت کاج
آتشزنه
ملکهی برفی
دربارهی هانس کریستین اندرسن
- زیباترین قصههای جهان 6
- مترجم: عباس زارعی
- انتشارات: سایهگستر
مشخصات
- نویسنده هانس کریستیان آندرسون
- مترجم عباس زارعی
- نوع جلد سخت
- نوبت چاپ 2
- سال انتشار 1399
- تعداد صفحه 280
- انتشارات سایه گستر
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران