کتاب قصر شگفتانگیز 5 (شنبهها)
- انتشارات : پرتقال
- مترجم : سعیده اشرفیان
- تگ : قصر شگفت انگیز
محصولات مرتبط
دربارهی کتاب قصر شگفتانگیز 5 (شنبهها)
کتاب "شنبهها" جلد پنجم از مجموعه داستانهای پرکشش "قصر شگفتانگیز" میباشد که به عنوان کتاب کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمده است.
"لولاث"، مدتهاست که مهمان سرزمین اسلین و قصر درخشان میباشد. او شاهزادهای جوان و برازنده، و فرزند "کورلاث" و "آماتوپیا" پادشاه و ملکهی مهربان گراث است و دوست خوبی برای سیلی و خواهر و برادرش بهحساب میآید. پس از گذشت مدت زمانی کوتاه از اقامت این شاهزاده در قصر، لایلا و لولاث به یکدیگر علاقهمند میشوند. بنابراین با اجازهی خانوادههایشان نامزده کرده و به زودی نیز مراسم ازدواج باشکوهی برگزار خواهند نمود.
ماجرای این جلد از جایی آغاز میگردد که لولاث با موافقت لایلا تصمیم میگیرد که او را برای دیدار با والدینش به گراث ببرد. لایلا، از مادرش، ملکه سلینا، رالف و سیلی نیز درخواست میکند که او را در این سفر سرنوشتساز همراهی نمایند. آنها نیز در مقابل، تقاضای لایلا را پذیرفته و به اتفاق یکدیگر به سوی سرزمین گراث حرکت میکنند.
"پوگ پری"، شوالیه و دوست خانوادگی درخشان است. او نیز جهت مراقبت از ملکه و فرزندانش، عازم سفر میشود. وی علاوه بر این مسئولیت مهم، ماموریت حمل و نگهداری از هدیهی ازدواج لایلا و لولاث را برعهده دارد؛ هدیهای باارزشمند از جانب پدر سیلی که قسمتهایی از یک کشتی غولپیکر را تشکیل میدهد. درواقع، این قسمتها، بخشهایی از قصر شگفت انگیز درخشان هستند؛ در نتیجه همچون قصر، از ویژگیهای جادویی برخوردارند.
لایلا و همراهانش وارد قصر گراث گشته و با استقبال گرم و صمیمانهی پادشاه کورلاث و ملکه آماتوپیا، روبهرو میگردند. در ابتدا، مسافران قصه، لحظات خوشی را در این سرزمین سپری میکنند اما پس از چند روز اقامت، دچار روزمرگی میشوند. در نتیجه تصمیم میگیرند که سرگرمی و تفریح تازهای را برای خود فراهم سازند. اما همین موضوع، آنها را با اتفاقاتی پرکشش مواجه میکند.
شخصیت اصلی قصه، شاهزادهای نوجوان و بسیار باهوش و شجاع است که "سیسیلیا" نام دارد. اطرفیانش، همواره، این دختر را با عنوان "سیلی" خطاب میکنند. او همراه با خانوادهی شش نفرهی خود و همچنین تعدادی زیادی از خدمتکاران و سربازان، درون قصری مجلل و متحرک زندگی میکند؛ قصری به اسم "درخشان"، که در روزگاران بسیار دور و توسط اجداد سیلی، ساخته شده است. "لایلا"، "رالف" و "بران"، خواهر و برادران دختر قصه هستند. درواقع سیلی، کوچکترین عضو خانوادهاش میباشد. فردی که علیرغم داشتن سن پایین خود، کمک بسیار قابل ملاحظهای را در راستای برقراری امنیت و خوشبختی، درون قصر درخشان ایفا میکند.
برشی از متن کتاب قصر شگفتانگیز 5 (شنبهها)
فصل 10
همگی برای ناهار کاملا آماده بودند. پذیرایی ناهار در مرکز شهر روی میزهایی دراز انجام میشد. غذا را که میخورند، پادشاه هم درخواستها را گوش میکرد، و مردم جلو میآمدند تا برای لایلا و لولاث آرزوی خوشبختی و به بقیهی خانوادهی درخشان ادای احترام کنند. بعد کالسکهها آنها را به پناهگاه برگرداندند تا برای رژهی قایق آماده شوند.
رژهی قایق بیتشابه به رژهی اول نبود، فقط اینکه حیوانها مجبور شدند در پناهگاه بمانند، و همگی به جای پیادهروی، بیرون شهر در امتداد رودخانه توی قایقها ردیف شدند. مزرعهدارها که نتوانسته بودند به شهر بیابند، کنار ساحل جمع شده بودند و برای رژهروندهها که با قایق عبور میکردند، هورا میکشیدند و گل پرت میکردند. تمام مسیر را تا دهانهی رود طی کردند؛ همان جایی که توی بندرگاه میریخت. انگار آنجا هم همهی ملوانهای تمام کشتیهای گراثی و کل کارگرهای بندرگاه جمع شده بودند تا برایشان هورا بکشند. پادشاه کورلاث برای تشکر از همهی آنها که ستون اصلی تجارت گراث بودند سخنرانی کرد، و همهشان را برای مراسم به آب انداختن کشتی در بامداد روز بعد دعوت کرد. باز هم هورا کشیدند و بعد بیشتر کالسکهها به پناهگاه برگشتند.
همانجا سیلی قبل از اینکه اولین لباس رسمی مهمانیاش را بپوشد، چرت کوتاهی زد که خیلی بهش احتیاج داشت.
لباسش سبز بود و توی طلایی داشت. سیلی اصلا دلش نمیخواست اعتراف کند، ولی خیلی این لباس را دوست داشت. باعث میشد فکر کند شاهزادهای واقعی شده، تا اینکه فقط دختری باشد که اتفاقی توی قصر زندگی میکند.
بالاتنهی لباس فنر داشت، تا سیلی را مجبور کند کاملا صاف بایستد و آستینهای پفی یا پلیسه، یا هر مدل مسخرهی دیگری نبودند؛ بلکه بلند و گلدوزی شده و با تور تزیین شده بودند. رینیا موهای طلایی و فرفری سیلی را بالای سرش جمع کرد و با دقت سنجاق زد تا وسط مراسم باز نشود. تاج سیلی را هم روی سرش گذاشت و طوری که معلوم نباشد، با سنجاق محکم کرد تا از جایش تکان نخورد. سیلی دلش میخواست بفهمد چطوری این کار را کرده.
روفوس قرار بود همراهش بیاید، ولی وقتی سیلی میخواست اتاق را ترک کند، روفوس از جایش تکان نخورد. دائم میرفت سراغ میز تعویض لباس و غانوغون میکرد...
کتاب قصر شگفت انگیز 5: شنبهها اثر جسیکا دی جورج و ترجمهی سعیده اشرفیان توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
- نویسنده: جسیکا دی جورج
- مترجم: سعیده اشرفیان
- انتشارات: پرتقال
مشخصات
- نویسنده جسیکا دی جورج
- مترجم سعیده اشرفیان
- نوع جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 1
- سال انتشار 1399
- تعداد صفحه 240
- انتشارات پرتقال
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران