کتاب فیل و ابابیل (مجموعه حیوانات در قرآن 9)

کتاب فیل و ابابیل جلد نهم از مجموعه حیوانات در قرآن نوشته ی علی باباجانی با تصویرگری زهره طباطبایی توسط نشر جمال به چاپ رسیده است.

کتاب جلد نهم از مجموعه حیوانات در قرآن می باشد. قرآن کریم کتاب مقدس مسلمانان حاوی داستان های مهمی از انسان ها و احوال آنهاست. در این بین نام برخی از حیوانات نیز در قرآن آمده و گاهی نام بعضی از سوره ها از اسامی حیوانات می باشد. در این مجموعه نویسنده سعی داشته در کنار نثری روان و تصاویری زیبا داستان های قرآنی را که حیوانات در آن ها نقش دارند برای مخاطب کودک بازگو شود. هدف اصلی این مجموعه عبرت گرفتن و آشنا شدن با داستان های تاریخی و سرگذشت اقوام و گذشتگان، صرفنظر از محل زندگی و اختلاف زبان آن هاست. در این جلد به داستان سپاه " ابرهه " و وقایع سال " عام الفیل " پرداخته می شود. ابرهه پادشاه کشور حبشه بود. او تصمیم گرفت که کلیسای بزرگ و با شکوهی در حبشه بسازد تا مردم از همه جا برای عبادت به آن جا بیایند و این مسئله باعث رونق گرفتن بازارهای این کشور شود. ابرهه شهر مکه و خانه ی مقدس کعبه را رقیبی برای کلیسای خود می دید و زمانی که متوجه شد مردم برای زیارت کلیسای جدید به حبشه نمی آیند، عصبانی شد و تصمیم گرفت با لشگری از فیل های عظیم الجثه به شهر مکه حمله کند. عبد المطلب که بزرگ مکه و کلید دار کعبه بود به مردم مکه گفت که خانه هایشان را ترک کنند و با خانواده و بچه ها به کوه های اطراف مکه بروند. خداوند خود از خانه اش مراقبت می کند. زمانی که لشکر ابرهه به نزدیکی شهر مکه رسیدند فیل ها از حرکت باز ایستادند و ناگهان آسمان مکه سیاه شد. پرنده های زیادی در آسمان مکه پرواز می کردند که در چنگالشان سنگ های داغی بود. نام این پرندگان ابابیل بود. آن ها سنگ هایشان را فرو می ریختند و ...

برشی از متن کتاب

ابابیل پرنده ی کوچکی است؛ اما همراه دوستانش کار بزرگی کردند که در قرآن نامش آمد و سوره ای هم در موردش در قرآن هست. ابابیل مأمور خدا بود تا از کعبه مواظبت کند. حالا ببینیم ماجرا از چه قرار است. در آن سال خبر خوشی به گوش عبدالمطلب رسید. نوه ی او به دنیا آمد و خانه ی عبدالله و آمنه پر از شادی شد. نام زیبای محمد صلی الله علیه و آله وسلم را برای پسر عبدالله گداشتند؛ پسری که سال ها بعد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم شد. در آن سال مکه پر از رفت و آمد بود. پادشاهی به اسم ابرهه تصمیم گرفت که به مکه حمله کند و خانه ی خدا را از بین ببرد. آن سال معروف شد به عام الفیل. مکه شهری بود که خانه ی خدا در آن قرار داشت. یک شهر پر رونق و پر رفت و آمد. بازارهایش شلوغ بود. مردم از یمن، شام، عراق و کشورهای دیگر به مکه می آمدند. خانه ی خدا را زیارت می کردند. همین رفت و آمد باعث می شد که بازار مکه شلوغ و پر مشتری باشد. در کشور دیگری به اسم حبشه، پادشاهی به نام ابرهه بود. او می دید که این همه مکه پر رونق و شلوغ است. تصمیم گرفت که در حبشه کلیسای بزرگ و باشکوهی بسازد. وقتی ساخت کلیسا تمام شد، از همه دعوت کرد که به جای مکه به آن جا بیایند تا هم زیارت کنند و هم بازارهای کشورش پر رونق شود؛ اما کسی استقبال نکرد. همین باعث عصبانیت او شد و تصمیم گرفت با لشکری از فیل به خانه ی خدا حمله کند و کعبه را از بین ببرد. خبر به مردم مکه رسید. آن ها اسلحه و مردان جنگجویی نداشتند. به همین خاطر با هم مشورت کردند و گفتند که خطر بزرگی در کمین است. چه کنیم؟ هر کسی چیزی گفت. یکی از آنها گفت: «برویم با عبدالمطلب مشورت کنیم.» عبدالمطلب بزرگ مکه بود و همه به او احترام می گذاشتند. او خادم خانه خدا بود. مردم پیش او رفتند و گفتند: «ابرهه می خواهد با لشکرش به مکه حمله کند و ما نمی توانیم با او مبارزه کنیم. چه کار کنیم؟»....

نویسنده

" علی باباجانی " شاعر و نویسنده کودک و نوجوان، در سال 1352 در روستای‌وفس اراک متولد شد. بعدها به همراه خانواده به شهر مقدس قم آمده و دوران نوجوانی و جوانی‌اش را در این شهر سپری کرده است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی و سردبیر مجله سنجاقک است. از سال 1377 به صورت جدی فعالیت خود را در حوزه نویسندگی و شاعری آغاز کرد. در دوره کودکی، پدرش با اینکه سواد نداشت، همیشه برای او قصه و حکایت های قشنگی را تعریف می کرد. همچنین شرکت در جشنواره های دانش آموزی مدارس باعث شد که با استعداد نویسندگی اش بیشترآشنا شود، وبه طور تخصصی وارد این عرصه شود. از دیگر آثار او می توان به آن‌جا که دلم جا ماند، با اجازه‌ی‌تمام شاعران (مجموع شعر نوجوان)،‌اوزون حسن،‌اتل متل یه بابا و تو را صدا می‌زنم اشاره کرد.

• نویسنده: علی باباجانی
• تصویرگر: زهره طباطبایی
• انتشارات: جمال