کتاب فرانکلین و جشن هالووین

کتاب فرانکلین و جشن هالووین نوشته ی پالت بورژوا و ترجمه ی شهره هاشمی توسط انتشارات آبادیران به چاپ رسیده است.

در این داستان " فرانکلین " به همراه دوستان خود تصمیم می گیرند برای شرکت در " جشن هالووین " ترسناک ترین لباس را بپوشند تا بتوانند در مراحل مختلف مسابقات این جشن بیش ترین خوراکی را از آن خود کنند. جشن هالووین را در آخرین روز ماه اکتبر برگزار می کنند و مردم بر این باورند که با پوشیدن این لباس های مبدل و سایر کارهای مرسوم ارواح شرور اطراف خود را می رانند. بیشتر از یک ساعت طول کشید تا او توانست ترسناک ترین لباسی را که ممکن بود ( لباس فرانکشتاین، یک هیولای زشت با قیافه ای وحشتناک ) انتخاب کند و بپوشد. اکنون او برای شرکت در جشن و یافتن دوستان خود در لباس های مبدلشان آماده است. . شخصیت اصلی این مجموعه لاک پشت کوچولویی است به نام " فرانکلین " که با مسائل، دردسرها و دغدغه هایی رو به رو می شود که ممکن است برای هر کدام از کودکان نیز اتفاق بیفتد. کودک شما با مطالعه ی داستان های " فرانکلین " با مشکلات او آشنا و با آن همراه می شود و در پایان هر داستان آموخته که در شرایط مختلف چگونه بر مشکلات خود غلبه کند و تصمیم درست را بگیرد. مجموعه داستان های این کتاب به 38 زبان ترجمه شده و دارنده ی لوح سپاس از ششمین جشنواره ی کتاب های آموزشی رشد می باشد. نکات آموزنده ی این کتاب در قالب متن داستان پنهان شده و ظاهر نصیحت گونه و کسالت آور به خود نگرفته است و جنبه ی شاد و سرگرم کننده دارد.

از دیگر جلد های دیگر این مجموعه می توان به: فرانکلین نا مرتب است، فرانکلین در صحنه، پتوی فرانکلین، فرانکلین به مدرسه می رود، عجله کن فرانکلین، فرانکلین دروغ می گوید، فرانکلین فوتبال بازی می کند، دوست جدید فرانکلین، فرانکلین یک دوربین عکاسی پیدا می کند، فرانکلین با بچه های مدرسه به اردو می رود، فرانکلین رئیس می شود، فرانکلین یک کیسه خواب دارد، فرانکلین و روز دوستی، فرانکلین دوچرخه سواری می کند، فرانکلین در تاریکی، فرانکلین و دندان شیری، فرانکلین و رعد و برق، فرانکلین یک حیوان خانگی می خواهد، فرانکلین و هدیه ی سال نو، فرانکلین گم می شود، فرانکلین به همراه دوستانش به موزه می رود، باشگاه سری فرانکلین، خواهر کوچولوی فرانکلین و فرانکلین به بیمارستان می رود ر نام برد.

 

برشی از متن کتاب

بالاخره فرانکلین و پدر و مادرش به محل جشن رسیدند. مهمانی شروع شده بود. فرانکلین یک روح را در کنار ظرف سیب های شناور دید. به سرعت به طرف او دوید و گفت: سلام خرس. روح جواب داد: هو هو هو! فرانکلین گفت: عالی بود خرس. صدای تو واقعا ترسناک است. فرانکلین خم شد و یک سیب برداشت. بعد به طرف کدو تنبل دوید تا آن را بغلطاند. این بازی را خیلی دوست داشت و همیشه هم برنده می شد. کیسه ی فرانکلین تقریبا پر از خوراکی شده بود. در همین موقع داورها از همه خواستند که برای انتخاب بهترین لباس رژه بروند. همه صف بستند و لباس شان را به رخ دیگران می کشیدند ولی فرانکلین در فکر پیدا کردن دوستانش بود. او فکر می کرد غاز و سگ آبی را شناخته است. ولی روباه کجا بود؟ همگی دوباره دور ساختمان رژه رفتند. فرانکلین صداهای ترسناکی در می آورد و مثل مومیایی ها راه می رفت و زانوانش را خم نمی کرد. او به عنوان بهترین غول سبز رنگ برنده شد. از مراسم جشن فقط یک کار دیگر مانده بود، رفتن به خانه ی جن زده. سگ آبی فرانکلین را به طرف در هل داد و گفت: اول تو برو. در با صدای خشکی باز شد. یک اسکلت ترق تروق حرکت کرد. زنجیرها صدا کردند. صدای زوزه ی باد می آمد. فرانکلین پایش را روی چیزی گذاشت و آن چیز قرچ و قروچ خرد شد. ناگهان یک دست بزرگ و پشمالو از تاریکی بیرون آمد. قلب فرانکلین سنگین و تند می زد....

نویسنده

" پالت بورژوا " یک نویسنده کانادایی است. او ایده هایش را در خلق داستان های فرانکلین از خاطرات کودکی خود و شنیده ها و خوانده هایش از کتاب ها، روزنامه ها و مجلات الهام گرفته است. او کتاب های دیگری را هم برای کودکان نوشته که جوایزی را از آن او کرده است. او کتابی هم به سفارش انجمن کانادایی درمانگران شغلی برای معرفی این شغل به کودکان نوشته است. او هم چنین کتاب هایی آموزشی با شخصیت " فرانکلین " خلق کرده است که مهارت های خواندن، نوشتن و ریاضی را به کودکان آموزش می دهد.

• دارنده ی لوح سپاس از ششمین جشنواره ی کتاب های آموزشی رشد
• نویسنده: پالت بورژوا
• تصویرگر: برندا کلارک
• مترجم: شهره هاشمی
• انتشارات: آبادیران