loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب فاصله و داستان های دیگر | ریموند کارور

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب فاصله و داستان های دیگر اثر ریموند کارور

کتاب فاصله و داستان های دیگر، شامل 12 داستان کوتاه و جذاب اثر "ریموند کارور"، نویسنده‌ی صاحب نام امریکایی می‌باشد؛ همه‌ی این قصه‌ها، از "کتاب از کجا تلفن می‌کنم" که گزیده‌ای از بهترین آثار داستانی ریموند کارور را در بر می‌گیرد، انتخاب شده‌اند و داستان‌هایی خواندنی را در اختیار مخاطب قرار می‌دهند.

مترجم در ادامه نیز جهت آشنایی و شناخت هر چه بیش تر خواننده با شخصیت این نویسنده ی مشهور و هم چنین درک بهتر آثار او ترجمه ی چهار مقاله ی ارزشمند را ارائه می کند که بخش اول توسط "ویلیام استول" استاد دانشگاه ایالتی هارتفورد امریکا، به نگارش درآمده و شرح مفصل و مفیدی را در باب زندگی "ریموند" بیان می نماید؛ مقاله ی دوم که "فرد مورامارکو" استاد دانشگاه سن دیه گو آن را تدوین نموده، به بررسی موضوع عشق، در داستان های "کارور" می پردازد.

دو بخش پایانی مقاله های مذکور نیز، متن مصاحبه های انجام شده با کارور و همسرش و هم چنین دوست روحانی او، "تس گالاگر" را ارائه می دهد. در داستان "دوچرخه ها، بازوها، سیگارها"، شخصیت های اصلی داستان، "ایوان" و "آن هیلتون"، زوجی هستند که صاحب پسری به نام "راجر" می باشند.

ایوان که مردی سیگاری است، سعی دارد سیگار را ترک کرده و خود را از بند آن رهایی بخشد. اصل ماجرای این قصه از جایی آغاز می گردد که پسری جوان که دوچرخه سوار است نزد "ایوان" آمده و از او می خواهد تا جهت حل مشکلی که مدتی پیش "راجر" ایجاد کرده، همراه او به منزل شان در "آرباکل کورت" برود. از همین روی مرد قصه پس از اطلاع دادن این موضوع به همسرش، همراه با جوان دوچرخه سوار، به سوی منزل آن ها به راه افتاده و درگیر ماجراهایی خواندنی می شود.


بخشی از کتاب فاصله و داستان های دیگر؛ نشر مرکز

دوچرخه ها، بازوها، سیگارها

از وقتی که ایوان همیلتون کشیدن سیگار را ترک کرده بود دو روز می گذشت و او احساس می کرد که هر چه توی این دو روز گفته یا فکر کرده به نحوی به سیگار ربط داشته. زیر نور آشپزخانه به دست هایش نگاه کرد. بند انگشت ها و انگشت هایش را بود کشید و گفت: «هنوز بوی او ن رو حس می کنم.»

آن همیلتون گفت: نمی دونم، انگار بوش مثل عرق از تنت می ریزه بیرون. من هم تا سه روز بعد از ترک، بوش رو توی خودم حس می کردم؛ حتی وقتی از حمام بیرون می اومدم. چندش اور بود.» داشت بشقاب ها را برای شام روی میز می چید. گفت: «عزیزم. خیلی متاسفم. می دونم چی داره به سرت می آد، اما اگه این باعث دلداریت می شه، باید بگم روز دوم همیشه سخت ترین روزه.

البته روز سوم هم سخته، اما از روز سوم به بعد، اگه بتونی تا اون موقع دوام بیاری، دیگه افتاده ای تو سرازیری. به هر حال از این که تصمیمت برای ترک جدیه، خیلی خوش حالم. آن قدر زیاد که نمی تونم بگم چه قدر.» بازوی او را گرفت و گفت: «حالا اگه راجر رو صدا بزنی می تونیم غذا بخوریم.»

همیلتون در ورودی را باز کرد. هوا دیگر تاریک شده بود. اوایل نوامبر بود و روزها کوتاه بود و سرد. پسری بزرگ تر، که تا حالا او را ندیده بود، توی مسیر ورودی پارکینگ، روی دوچرخه کوچک و مجهزی نشسته بود. پسر آن قدر خودش را به جلو خم کرده بود که دیگر روی زین بود. نوک کفش هایش را به زمین چسبانده بود تا بتواند صاف بایستد.

پسر گفت: «شما آقای همیلتون هستید؟»

همیلتون گفت: «خودم هستم. کی اون جاست؟ راجر تویی؟»

پسر در حالی که فرمان دوچرخه را می گرداند گفت: «گمونم راجر اون پایین توی خونه ی ماست و داره با مادرم حرف می زنه. کیپ و اون پسره که بهش می گن گری برمن هم اون جا هستند و دارند درباره ی دوچرخه ی برادرم حرف می زنند.البته مطمئن نیستم. مادرم از من خواسته بیام و شما را ببرم اون جا. شما یا مادر راجر را.»

همیلتون گفت: «حالش که خوبه؟ باشه یک دقیقه صبر کن الان می آم.»

همیلتون رفت توی خانه تا کفش هایش را بپوشد.

آن همیلتون پرسید: «پیدایش کردی؟»

همیلتون جواب داد: «انگار تو دردسر افتاده. قضیه ی دوچرخه سواری در میونه. پسر بچه ای – که نفهمدیم اسمش چیه – بیرون وایساده و می خواد یکی از  ماها همراهش بریم خونه شون.»

آن همیلتون گفت: «حالش که خوبه؟» و پیش بندش رو باز کرد.

همیلتون به زنش نگاه کرد و سرش را تکان داد: البته که حالش خوبه. مثل این که بچه ها جر و بحث شون شده و مادر این بچه دخالت کرده.»

آن همیلتون پرسید: «می خوای من برم؟»

همیلتون لحظه ای فکر کرد و گفت: «آره گمونم بهتره تو بری. اما نه، خودم می رم. تو فقط تا ما برمی گریدم شام رو نگه دار. نباید زیاد طول بکشه.»

آن همیلتون گفت: «دلم نمی خواد وقتی هوا تاریکه، بیرون باشه. از این کارش هیچ خوشم نمی آد...


خرید کتاب فاصله و داستان های دیگر؛ ترجمه‌ی مصطفی مستور

کتاب فاصله و داستان های دیگر اثر ریموند کارور با ترجمه‌ی مصطفی مستور از نشر مرکز، به همراه سایر کتاب های داستان را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.

 

فهرست

 

 

یاداشت مترجم

 

بخش اول: در شناخت ریموند کارور

نگاهی به زندگی و آثار ریموند کارور

عشق در داستان های کارور

نثر به مثابه ی معماری

ریموند کارور از نگاه همسرش تس گالاگر

بخش دوم: داستان ها

دوچرخه ها، بازوها، سیگارها

همسر دانشجو

آن ها شوهر تو نیستند

چاق

عمارت تابستانی

یک چیز دیگر

چیزهای کوچک

فاصله

سومین چیزی که پردم را کشت

کسی که روی این تخت می خوابیده

صمیمیت

فیل

پیوست ها

سال شمار زندگی ریموند کارور

ریموند کارور به زبان فارسی

 

 

  • نویسنده: ریموند کارور
  • مترجم: مصطفی مستور
  • انتشارات: مرکز

 

 


ریموند کارور


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب فاصله و داستان های دیگر | ریموند کارور" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل