محصولات مرتبط
دربارهی کتاب عزاداران بیل غلامحسین ساعدی
این کتاب "انتشارات نگاه" از هشت داستان به هم پیوسته است و همهی آنها در باب سختیهایی که مردمان روستایی به نام "بَیَل" متحمل میشوند نوشته شده است. "عزاداران بیل" اولین بار در سال 1343 منتشر گردید و از همان روزهای اولیهی انتشار با اقبال بسیار خوبی مواجه شد؛ به طوری که "داریوش مهرجویی" از روی یکی از داستانهای این مجموعه، فیلم مشهور و به یاد ماندنی "گاو" را ساخت.
ماجرای این داستان در مورد مردی به نام "مش حسن" از اهالی روستای بَیَل می باشد که تنها دارایی اش یک گاو بود. از آن جایی که شیر این گاو علاوه بر تأمین نیازهای غذایی خانواده ی مش حسن، دیگر افراد روستا را نیز بهره مند می ساخت و در جهت امرار معاش خانواده ی مش حسن کمک فراوانی به او می کرد، این مرد علاقه و وابستگی شدیدی به گاوش داشت. یک روز، هنگامی که مش حسن برای کاری به شهر می رود، گاو به علت نامشخصی می میرد.
مردم روستا بعد از مشورت با همسر مش حسن، نعش گاو را در چاه روستا می اندازند و تصمیم می گیرند بعد از برگشت مش حسن، وانمود کنند که گاو از طویله گریخته است. مش حسن وقتی از شهر برمی گردد با جای خالی گاوش مواجه می شود و با وجود توضیح مردم مبنی بر فرار گاو، خیال می کند مردم روستا گاو او را به قتل رسانده اند. عدم حضور گاو، حال مش حسن را بسیار وخیم می کند و کار تا جایی پیش می رود که او خودش را گاو می پندارد.
بخشی از کتاب عزاداران بیل
کدخدا تا بالای دیوار آمد، مردها از روی زمین بلند شدند ایستادند. کدخدا خم شد در نور ماه مرد ها را نگاه کرده و پرید پایین و رفت طرف اسلام و دستش را گرفت از تاریکی کنار دیوار رد شدند و رفتند به خانه اسلام. کدخدا دم پنجره ایستاد، اسلام رفت تو، زیلو را جمع کرد و از پنجره آورد بیرون، با هم راه افتادند و آمدند کنار استخر. زیر بید ایستادند و چند دقیقه در گوشی حرف زدند و بعد آمدند طرف مرد ها. اول کدخدا و بعد اسلام از دیوار رفتند بالا و پریدند آن ور دیوار. چند ثانیه بعد دوباره پیداشان شد که دوتایی آمدند روی دیوار و به مردم نگاه کردند. کد خدا با صدای گرفته گفت: فاتحه.
آن وقت مردم فهمیدند، گیج و بهت زده فاتحه خواندند. بعد یک یک از دیوار رفتند بالا و دور تا دور نشستند روی دیوار و دیدند که زیلوی اسلام را روی مرده پهن کرده اند و فانوس کوچکی بغل جنازه است، و دور کاسه آب و دور فانوس پشه های بزرگ و بالداری می چرخند.
اسلام و کدخدا دوباره پریدند این ور دیوار، مشدی جبار و پسر مشدی صفر را صدا کردند.
کدخدا به مشدی جبار گفت: باید برین سید آباد.
پسر مشدی صفر گفت: حالا؟
اسلام گفت: آره، همین حالا.
کدخدا گفت با گاری اسلام راه بیافتیم بریم سیدآباد پیش حاج شیخ و بهش بگین که آقا مرحوم شده، بیاد برای نماز ورش دارین و بیاین. آقا خودش وصیت کرده.
مشدی جبار و پسر مشدی صفر همدیگر را نگاه کردند و رفتند طرف خانه اسلام.
اسلام گفت وقتی مال بندار و برمی دارین، مواظب باشین که بزه نیاد بیرون.
پسر مشدی صفر گفت: مواظب هستیم.
و رفتند. اسلام و کدخدا آمدند کنار استخر و ایستادند لب گودالی که سنگ سیاه مرده شوری اون تو بود.
مشدی بابا آمد و ایستاد کنار آن ها و از کدخدا پرسید فکر می کنی که حاج شیخ بتونه بیاد؟
کدخدا گفت: چرا نتونه؟ اگه بدونه که آقا فوت کرده، حتما میاد
مشدی بابا گفت: آخه تو سید آباد مرض اومده و مردم ریختن خونه گدا خانوم، روزی سه چهار مرده می برن بیرون.
کدخدا گفت:از کجا خبر شدین؟
مشدی بابا گفت: زن میر ابراهیم که با پسر آقا، دخترشو برده بود شهر، برگشتنی دیده بودن که سیدآباد شلوغه.
اسلام گفت: راستی پسر آقا کجاست؟ حالا که باباش فوت کرده بازم پیداش نیس؟
کدخدا گفت: تو خونه خاله اش افتاده مونده.
مشدی بابا گفت: خاله که پیش زن های دیگه اس.
کدخدا گفت: دیشب که من رفتم، دیدم توی خونه خاله عجیب جا خوش کرده
اسلام گفت: چرا آقا تموم نکرده خبرش نکردی؟
کدخدا گفت: خبرش کردم. نمی دونی این زن میر ابراهیم چه رویی داره، ایستاد جلوم و گفت: نمی ذارم بچه خواهرمو ببرین زهره ترکش بکنین.
مشدی بابا گفت: بهتر شد که خبرش نکردی.
کدخدا گفت: هیچی را خبر نکردم. من تنها بودم که تموم کرد. یه دفعه دیدم که دیگه سینه ش حرکت نمی کنه. فانوس را بردم و دیدیم که تمومه. اومدم بالا که رفتیم و زیلو را آوردیم.
کتاب عزاداران بیل به قلم غلامحسین ساعدی در انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
- نویسنده: غلامحسین ساعدی
- انتشارات: نگاه
غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی کیست؟
«دکتر غلامحسین ساعدی»، متخلص به «گوهر مراد»، روانپزشک، داستاننویس و نمایشنامهنویس مشهور ایرانی است که زاییدهی اندیشه و تخیلات خود را به تحریر درآورده و چنان تأثیرگذار به این حوزه واردشده که سبک نگارش و محتوای آثار آن در سطح نویسندگان بزرگ جهان قرارگرفته است. ساعدی نویسندهای بود که طبابت را بافرهنگ گره زد و بهراحتی همردیف نویسندگان بزرگ جهان مانند «آنتون چخوف»، «تنسی ویلیامز» و «گابریل گارسیا مارکز» قرار گرفت. ولی وقتی هنوز جامعه نویسندگان ایران قدر و ارزش وی را ندانسته بود، چشم از جهان فروبست و تا حال نیز هنوز آثار غلامحسین ساعدی در میان هموطنان ایرانی تا حد زیادی ناشناخته است.
نخستین نوشته ساعدی درست زمانی که هنوز نوجوانی 16 ساله بیش نبود، منتشر شد و به دنبال آن با نوشتن چند نمایشنامه موفق، به خیل نمایشنامهنویسان پیوست و بعد ازآن نمایشنامهنویسی برای تئاتر را امتحان کرد و بهسرعت در کنار نویسندگان موفق، سهم زیادی در تغییر سبک تئاتر و دگرگونی آن در ایران داشت.
زندگینامه غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی در خانوادهای کارمند و بیآلایش و از طبقهی متوسط دیده به جهان گشود و در ابتدا، کار خود را با گزارشنویسی و تفسیر در نشریات آغاز نمود، اما بهتدریج تبدیل به یکی از نویسندگان نامآور ایرانی شد که میتوان آن را با فعالان سرشناس حوزه نویسندگی همدوره خود مانند «احمد شاملو»، «بیضایی»، «نصیریان» و ... در یک ردیف و سطح قرارداد و با این رویکرد به تفسیر وقایع زندگی وی پرداخت.
در این مطلب قصد داریم به بیوگرافی غلامحسین ساعدی و شرح موفقیتهای وی از تولد تا پایان عمر بپردازیم و در همین حین با آثار برگزیده وی نیز آشنا شویم تا گامی مؤثر در شناخت یکی از نوادر تاریخ ایران برداشته باشیم.
کودکی غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی در 24 دی 1314 در شهر تبریز و از پدری با نام «علیاصغر» و مادری با نام «طیبه» متولد شد. غلامحسین فرزند بزرگ خانواده بود و درست دو سال بعد برادر کوچکترش بانام «علیاکبر» در 26 آذرماه 1316 با حضورش، جمع خانوادگی آنها را شیرینتر نمود.
تمام دوران کودکی این دو برادر در کوچههای تبریز گذشت و در سال 1322 درست زمانی که خواهر کوچکترشان، «ناهید»، به دنیا آمد، وارد دورهی ابتدایی در «دبستان بدر» شد و در سال 1329 موفق به تکمیل دوره ابتدایی و ورود به دبیرستانی در نزدیکی منزلشان با نام «دبیرستان منصور» گشت. دبیرستان منصور بنایی خاص داشت و در زمینی که گویی قبلاً قبرستان بوده احداث گشته بود ازاینرو ساعدی در توصیف دبیرستان خود چنین میگوید:
دبیرستان خیلی خوب و معروفی بود و اتوریته داشت و از خانه ما تا آنجا فاصله چندانی نبود.
غلامحسین ساعدی در کودکی
دوران تحصیل غلامحسین ساعدی
ساعدی بهمحض ورود به دبیرستان دستبهقلم شد و اولین داستانهایش را در هفتهنامه دانشآموزی به چاپ رساند. اگرچه در سال 1333 توانست دیپلم را اخذ نموده و برای ورود به دانشگاه پزشکی خود را آماده سازد، اما با نگاهی به زندگینامه غلامحسین ساعدی در این دوران مشاهده میکنیم، حتی در همین سالها و حدوداً در سن 17 سالگی از تلاش برای آزادیخواهی دست برنداشته و با عضویت و سپس بر عهده گرفتن مسئولیت انتشار روزنامه «فریاد» و «جوانان آذربایجان»، فعالیتهای سیاسی خود را آغاز نمود. این فعالیتها علیه رژیم وقت، سبب شد سرانجام در سن 18 سالگی، همراستا با کودتای 28 مرداد، اولین خاطره تلخ خود از زندان به اتهام همکاری با فرقه دموکرات آذربایجان را تجربه کند.
پس از آزادی در سال 1334، یعنی دقیقاً زمانی که 20 سال داشت، با ورود به دانشکده پزشکی تبریز تحصیلات تکمیلی خود را در آنجا آغاز نمود، اما در همین حین با «صمد بهرنگی» آشنا شد و باب فعالیتهای سیاسی در زندگی وی رقم خورد و این آشنایی جرقه نوشتن بسیاری از آثار ساعدی مانند داستان کوتاه شبنشینی باشکوه و نمایشنامه کلاته گل گشت. غلامحسین ساعدی بهواقع با پایان تحصیلاتش در رشته روانپزشکی فعالیت درزمینهی نویسندگی را با جدیّت بیشتری دنبال کرد و از همراستایی با دههی 40 که دورهای ویژه در ادبیات ایران بود، نهایت بهره را در جهت بالندگی خود برد. بدین ترتیب در دهههای 40 و 50 آثار باشکوهی را تقدیم ادبیات فارسی نموده که هنوز همپا و همردیفی برای آنها یافت نمیشود. ساعدی بهمنظور انجام خدمت سربازی و سپس تکمیل تحصیلات خود در سال 1340 راهی تهران شد و پس اتمام دوره سربازی و بهمنظور تکمیل دورهی تخصصی روانپزشکی در دانشکده پزشکی تهران در «بیمارستان روزبه» شروع به فعالیت پزشکی نمود و در همین حین با سرشناسان بسیاری در عرصه نویسندگی و هنر مانند بانو «سیمین دانشور»، احمد شاملو و ... آشنا شد. افتتاح مطب شبانهروزی با همکاری برادرش دکتر علیاکبر ساعدی در سال 1341 در منطقه دلگشا، یک محله فقیرنشین و کم برخوردار، بهمنظور خدمت به مردم با توان مالی پایین و بهواقع اشتغال به شغل طبابت سبب نشد که غلامحسین ساعدی از دغدغه اصلیاش نویسندگی غافل شود. در همین دوره نیز با ارائه بسیاری از داستانها و فیلمنامهها بهعنوان یک پزشک که درزمینهی نویسندگی نیز پرکار و مجد است، خود را به جامعه نویسندگان معرفی نمود.
ازدواج غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی که در جوانی طعم یک عشق ناکام را کشیده بود، در سال 1360 زمانی که راهی پاریس میشود باخانمی به نام «بدری لنکرانی» آشنا و با وی ازدواج میکند؛ این ازدواج تقریبا با انتشار «مجله الفبا» و چند نمایشنامه، فیلمنامه و داستان که در انتها ناتمام میمانند (در سالهای 1361 ـ 1364) همزمان بود. غلامحسین ساعدی و همسرش، بدری لنکرانی
مرگ غلامحسین ساعدی
ساعدی تصمیم میگیرد تا ادامه زندگی خود را در فرانسه سپری نماید، اما زندگی در آن کشور 4 سال بیشتر به طول نینجامید. در سحرگاه دوم آذر سال 1364 شمسی (23 نوامبر 1985 میلادی) براثر خونریزی داخلی در بیمارستان «سن آنتوان» پاریس، در سن 49 سالگی، دار فانی را وداع میگوید. وی هشتم آذرماه (29 نوامبر) در قطعه 85 گورستان «پرلاشز» در کنار «صادق هدایت» درحالیکه فقط 4 سال از ازدواج وی نگذشته بود، به خاک سپرده میشود. مقبرهی غلامحسین ساعدی در فرانسه
مطالعهی بیشتر: آثار و زندگینامهی ویرجینیا وولف
سبک نگارش غلامحسین ساعدی
با نگاهی به لیست کتابهای غلامحسین ساعدی میتوان شاخصه سبکساز داستانهای وی را فضاسازیهایی تلخ و بر مبنای فقر اقتصادی و فرهنگی دانست که شخصیتهای آن تمثیلی و پویا بوده که اغلب از گفتگوهایی ساده و نمایشی استفاده میکنند. در این میان عناصر زبانی سبکساز مجموعه آثار وی عامیانه گرا بودن، دارای شکستهنویسی واژگان، تنوع وجوه فعلی از قبیل از اخباری، التزامی و امری میباشند. به همین دلیل میتوان سبک داستانهای ساعدی را از دیگر نویسندگان ازنظر شخصیتپردازی، درونمایه و لحن، خلاقیتهای ادبی و ... متمایز دانست و آن را بر پایه سبک رئالیسم که موردعلاقه ساعدی است، برشمرد.
کتابهای غلامحسین ساعدی
- کتاب تاتار خندان
- کتاب آشغالدونی
- کتاب محاکمهی میرزا رضای کرمانی
- کتاب عافیتگاه
- کتاب مار در معبد
- کتاب چوب به دست های ورزیل
- کتاب گاو
- کتاب آی بیکلاه، آی باکلاه
- کتاب جانشین
- کتاب کلاته گل
- کتاب ایلخچی
- کتاب خیاو/ کتاب مشکین شهر
- کتاب اهل هوا
- کتاب ضحاک
- کتاب دیکته و زاویه
- کتاب ترس و لرز
- کتاب خانه روشنی
- کتاب غریبه در شهر
- کتاب آشفته حالان بیدار بخت
- کتاب طاهره طاهره عزیزم
- کتاب شب نشینی باشکوه
- کتاب عزاداران بیل
- کتاب گور و گهواره
- کتاب در سراچه دباغان
- کتاب محال ممکن
- کتاب وای بر مغلوب
- کتاب مقتل
- کتاب جای پنجه در هوا (ناتمام)
آثار برجسته و معروف غلامحسین ساعدی
وجود کلکسیونی کامل از فیلمنامهها، نمایشنامهها، مقالهها و رمانها سبب شده، جمعآوری تمامی آثار این مرد بزرگ سخت باشد. ولی داستان عزاداران بیل که بهترین کتاب غلامحسین ساعدی به شمار میرود، در کنار دیگر آثارش چون چوب به دستهای ورزیل و کتاب گاو چنان برجسته و دارای مفاهیم بلند انسانی هستند که توانستهاند به مجموعه آثار معروف بینالمللی وارد شوند. غلامحسین ساعدی با بیان دنیای غمانگیزی که با فقر آذینشده و روشنفکران بیهدف و فقیران آواره در حاشیه شهرها، چهره ترسان و پریشان شهرهایی که دستساختهی حکومتهای بیپایه و غیرقابلاعتماد هستند را در کتابهایش به تصویر میکشد و میکوشد فقر فرهنگی را زمینه تباهی جامعه و آشفتگی فکری مردمان بداند و به دردشناسی روانی با توجهی عمیق بنگرد. ازاینرو نوشتههای وی با نگارندگان سادهاندیش، بسیار متفاوت است. در ادامه با سه مورد از معروفترین دستنوشتههای ساعدی بیشتر آشنا میشویم.
کتاب عزاداران بیل
کتاب عزاداران بیل بیان سرگذشت مردمانی در سرزمینی بینامونشان است که برای کشف راز و رمز شخصیتهای آن باید با تکتک آنها و حکایتهای مرموز و عجیبشان همراه شد و اتفاقات آن را یکبهیک در کنار هم چید و درنهایت به مفهوم کلی کتاب که مدنظر نویسنده میباشد، دستیافت. عزاداران بیل شامل 8 داستان مجزا و تفکیکشده است که به صورتی نامرئی رابطهای ناگسستنی باهم دارند، بهگونهای که نمیتوان به تفسیر کلی کتاب، بدون خواندن تمامی داستانهای آن پرداخت. سبک رئالیسم که موردعلاقه ساعدی است، در این کتاب نمودی دوچندان دارد و هدایت عناصر آن را به دست گرفته است و علاقهمندان به اینگونه دستنوشتهها را با نیرویی جادویی به خواندن و طی نمودن تمامی فرازهای کتاب دعوت میکند.
کتاب گاو
داستان کتاب گاو یکی از برجستهترین آثار غلامحسین ساعدی، ادیبِ روشنفکر و معاصر ایرانی میباشد که از وی مانند گهری گرانقدر برجایمانده است و «داریوش مهرجویی» توانسته یکی از بزرگترین فیلمهای سینمایی تاریخ ایران را با اقتباس از آن، به مدد بازیگران نامآور بسیاری، بسازد. این داستان به بیان زندگی یک مرد روستایی ساده و اتفاق مهم زندگی وی میپردازد و فروپاشی روانی او را بعد از این اتفاق بازگو نموده و واکنش همسر و روستاییان در برابر این مرد را به تصویر میکشد. داستان در عین سادگی دارای فراز و فرود شدیدی است و رابطه صمیمی و نزدیک یک مرد روستایی را با گاوش بازگو میکند و بهراحتی خواننده را در پیچوخم داستان با خود همراه میسازند.
کتاب چوب به دستهای ورزیل
اوضاع مستشاران خارجی که به طمع بلعیدن منافع ایرانیان در کشور مقیم شدهاند، با چهره تمثیل گونه در کتاب چوب بدستهای ورزیل بیان میشود و حالوروز مردمانی که به امید بهبود شرایط به دامن ناپاک آنها پناه بردهاند، با زبانی به شدت استعاری، بازگو میشود. این بار ساعدی به بیان واقعه ورود مستشاران خارجی به ایران و قیام مردم علیه آنها بهگونهای متمایز و دارای جایگاه و گرایشی متفاوت میپردازد و دیری نمیگذرد که کتاب وی به یکی از بهترینهای دههی چهل بدل میشود.
بهترین کتاب غلامحسین ساعدی
تلههای ذهنی مخوفی که در داستانها ساعدی بهوفور یافت میشوند، سبب شده قالب داستانهایش دنیایی از وحشت و دلهره را به روح و جسم خواننده سرازیر سازند. در این میان کتاب عزاداران بیل یکی از ستودهترین نوشتههای وی، سرشار از واقعیتهایی است که مرز خود را با خیال و توهم گمکرده و غرق در سادهترین مفاهیم دلهره برانگیز و اضطرابآور هستند. نیروهای ماورائی در کنار عناصر داستان مانند دریا، بیابان، خانههای کاهگلی و ... که گاهی از کالبد بیجان خود خارجشده و در هیبت موجود زنده و وهمآور جلوه میکنند، همگی جزئی از هویت داستان میباشند و بهیکباره تصور خواننده را از واقعی بودنشان بههمریخته و در توهمی رمزآلود غرق میسازند. از این رو کتاب عزاداران بیل بهترین کتاب غلامحسین ساعدی به شمار میرود، زیرا به مدد چنین صحنهسازیهایی به تعریف زندگی مردمانی میپردازد که خرافات تمام جوانب زندگی آنها را دربر گفته و روشی عقلانی برای حل مشکلات خود در پی نمیگیرند.
افتخارات غلامحسین ساعدی
در شرح بیوگرافی غلامحسین ساعدی افتخارات بسیاری موج میزند که شاید برازندهترین آنها دعوت به انجمن قلم آمریکا و انجام سخنرانیهای متعدد در محافل این کشور باشد. بعدازآن میتوان به حضور در کانون نویسندگان ایران در قالب اولین اشخاص حاضر در این مجمع اشاره نمود. سردبیری مجله انتقاد کتاب و سردبیری مجله الفبا در اوایل دهه 50 و تهیه فیلمهای بلند بر اساس فیلمنامههای این نویسنده بزرگ، برگهای درخشان دیگری از زندگی پرکار و پرتلاش ساعدی بهحساب میآیند. البته از همکاری وی با احمد شاملو در چاپ «مجله ایرانشهر» در خارج از کشور نیز نمیتوان گذشت. غلامحسین ساعدی در کنار احمد شاملو
نظر سایرین دربارهی غلامحسین ساعدی
جاذبه آثار غلامحسین ساعدی سبب شد، نهتنها در ایران بلکه در جهان نیز طرفداران خاص خود را بیابد، بهگونهای که نقادان و نویسندگان بزرگی در شرح نوشتههای وی سخنان گرانبهای فراوانی نقل نمودهاند: «پرویز جاهد» در معرفی این نویسنده شجاع، جسور و پرتوان میگوید:
غنای تصویری، نگاه اجتماعی و نقادانه و ساختار دراماتیک قوی فیلمنامههای ساعدی سبب شده آثار ساختهشده بر مبنای این فیلمنامهها، فیلمهای موفقی در کارنامههای کارگردانهایشان باشند.
«پروفسور کدی» استاد تاریخ «دانشگاه ییل» در آمریکا بعد از پژوهش خود در مورد ایران معاصر در نقد ساعدی چنین میگوید:
ساعدی پس از ساخت فیلم گاو توسط داریوش مهرجویی که بر مبنای فیلمنامه وی بر روی پرده رفته بود، در غرب بیشتر از ایران شناخته شد.
همچنین آقای «محمدعلی سپانلو»، شاعر و منتقد ادبی، در توصیف ساعدی میگوید:
انتشار نمایشنامههای ساعدی از مهمترین رویدادهای ادبی ـ فرهنگی دههی چهل و پنجاه است.
گاو بر اساس قصهی عزاداران بیل توسط ساعدی نوشت شد و فیلم گاو که به شرح این داستان میپرداخت، سبب جهانیشدن نام این نویسنده توانمند گشته است.
چرا باید آثار غلامحسین ساعدی را بخوانیم؟
ساعدی نویسندهای دور از مردم نبود و دائماً برای شناخت ایران و مردمان سرزمینش تلاش میکرد و این همپوشانی عالی بافرهنگ و اصالت را میتوان در بهترین کتاب غلامحسین ساعدی با نام کتاب عزاداران بیل یا دیگر آثاری چون ایلخچی و خیاو، حاصل سفر به آذربایجان، یا ترسولرز و اهل هوا، که آنها را بعد از سفر به بندرهای جنوب به تحریر درآورد، به عینه دید.
در واقع میتوان بهجرئت گفت که ساعدی عینیات جامعه را با قلم شیوایش بر روی صفحه سفید کاغذ درج مینمود. به همین دلیل آثارش مانند کتاب آرامش در حضور دیگران یا کتاب دایره مینا موردتوجه کارگردانان بسیاری قرار گرفت و به اقتباس از آن به تهیه فیلمهایی ماندگار پرداختند که هنوز با گذر زمان گرد کهنگی نگرفته و برای نسل جوان نیز جالبتوجه و تأملبرانگیز هستند.
تقویم زندگی غلامحسین ساعدی
- 1314: تولد غلامحسین ساعدی
- 1316: تولد علیاکبر ساعدی برادر غلامحسین ساعدی
- 1322: تولد ناهید ساعدی خواهر غلامحسین ساعدی
- 1322: ورود به دبستان بدر
- 1331: مسئولیت انتشار روزنامههای «فریاد» و «صعود» و «جوانان آذربایجان»
- 1332: زندانی شدن در زندان بعد از کودتای 28 مرداد
- 1334: ورود به دانشکده پزشکی تهران
- 1337: آشنایی با صمد بهرنگی و رهبری جنبشهای دانشجویی و اعتصابات دانشگاهی
- 1340: فارغالتحصیلی دانشکده پزشکی و گذراندن پایاننامه
- 1341: مسافرت به تهران و اعزام به خدمت سربازی ـ طبیب پادگان سلطنت آباد بهصورت سرباز صفر ـ افتتاح مطب شبانهروزی با همکاری برادرش دکتر علیاکبر ساعدی در دلگشا
- 1342: ورود به بیمارستان روانی «روزبه» جهت اخذ تخصص بیماریهای اعصاب و روان
- 1343: انتشار هشت داستان پیوسته به نام «عزاداران بیل» توسط انتشارات نیل تهران
- 1344: انتشار نمایشنامه چوب به دستهای ورزیل
- 1350: انتشار فیلمنامه گاو بر اساس قصهای از کتاب عزاداران بیل
- 1353: دستگیری توسط ساواک و انتقالش به زندان «قزلقلعه» و بعد به زندان «اوین» به مدت یک سال
- 1354: آزادی از زندان
- 1357: سفر به آمریکا بنا به دعوت انجمن قلم آمریکا و ایراد سخنرانی در آنجا ـ سفر به لندن و همکاری با احمد شاملو در انتشار روزنامه فرهنگی
- 1360: سفر به پاریس و ازدواج با خانم بدری لنکرانی
- 1364 ـ 1361: اقدام به انتشار مجله الفبا چاپ پاریس و نوشتن بسیاری داستانها که ناتمام ماند
- 1364: فوت و دفن در گورستان پرلاشز
عکسی تحسین شده از مراسم خاکسپاری غلامحسین ساعدی در فرانسه با حضور ایرانیان
خرید کتاب غلامحسین ساعدی از کتابانه
یافتن مجموعه کامل کتابهای نویسندگان بزرگ در دنیای پرمشغله امروز کار سهلی به نظر نمیرسد، اما فروشگاه اینترنتی کتابانه با شناخت کافی از نویسندگان، شاعران و اصحاب قلم توانسته نیاز این بخش از جامعه را مرتفع نماید؛ اگر شما نیز قصد خرید کتابهای غلامحسین ساعدی یا هر رمان ایرانی دیگری را دارید، به وبسایت کتابانه مراجعه نموده و با سفارش آن، کتاب موردعلاقهی خود را درب منزل تحویل بگیرید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران