loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب عزاداران بیل | غلامحسین ساعدی

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
145,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب عزاداران بیل غلامحسین ساعدی

این کتاب "انتشارات نگاه" از هشت داستان به هم پیوسته است و همه‌ی آن‌ها در باب سختی‌هایی که مردمان روستایی به نام "بَیَل" متحمل می‌شوند نوشته شده است. "عزاداران بیل" اولین بار در سال 1343 منتشر گردید و از همان روزهای اولیه‌ی انتشار با اقبال بسیار خوبی مواجه شد؛ به طوری که "داریوش مهرجویی" از روی یکی از داستان‌های این مجموعه، فیلم مشهور و به یاد ماندنی "گاو" را ساخت.

ماجرای این داستان در مورد مردی به نام "مش حسن" از اهالی روستای بَیَل می باشد که تنها دارایی اش یک گاو بود. از آن جایی که شیر این گاو علاوه بر تأمین نیازهای غذایی خانواده ی مش حسن، دیگر افراد روستا را نیز بهره مند می ساخت و در جهت امرار معاش خانواده ی مش حسن کمک فراوانی به او می کرد، این مرد علاقه و وابستگی شدیدی به گاوش داشت. یک روز، هنگامی که مش حسن برای کاری به شهر می رود، گاو به علت نامشخصی می میرد.

مردم روستا بعد از مشورت با همسر مش حسن، نعش گاو را در چاه روستا می اندازند و تصمیم می گیرند بعد از برگشت مش حسن، وانمود کنند که گاو از طویله گریخته است. مش حسن وقتی از شهر برمی گردد با جای خالی گاوش مواجه می شود و با وجود توضیح مردم مبنی بر فرار گاو، خیال می کند مردم روستا گاو او را به قتل رسانده اند. عدم حضور گاو، حال مش حسن را بسیار وخیم می کند و کار تا جایی پیش می رود که او خودش را گاو می پندارد.


بخشی از کتاب عزاداران بیل

کدخدا تا بالای دیوار آمد، مردها از روی زمین بلند شدند ایستادند. کدخدا خم شد در نور ماه مرد ها را نگاه کرده و پرید پایین و رفت طرف اسلام و دستش را گرفت از تاریکی کنار دیوار رد شدند و رفتند به خانه اسلام. کدخدا دم پنجره ایستاد، اسلام رفت تو، زیلو را جمع کرد و از پنجره آورد بیرون، با هم راه افتادند و آمدند کنار استخر. زیر بید ایستادند و چند دقیقه در گوشی حرف زدند و بعد آمدند طرف مرد ها. اول کدخدا و بعد اسلام از دیوار رفتند بالا و پریدند آن ور دیوار. چند ثانیه بعد دوباره پیداشان شد که دوتایی آمدند روی دیوار و به مردم نگاه کردند. کد خدا با صدای گرفته گفت: فاتحه.

آن وقت مردم فهمیدند، گیج و بهت زده فاتحه خواندند. بعد یک یک از دیوار رفتند بالا و دور تا دور نشستند روی دیوار و دیدند که زیلوی اسلام را روی مرده پهن کرده ‌اند و فانوس کوچکی بغل جنازه است، و دور کاسه آب و دور فانوس پشه های بزرگ و بالداری می چرخند.

اسلام و کدخدا دوباره پریدند این ور دیوار، مشدی جبار و پسر مشدی صفر را صدا کردند.

کدخدا به مشدی جبار گفت:  باید برین سید آباد.

پسر مشدی صفر گفت: حالا؟

اسلام گفت: آره، همین حالا.

کدخدا گفت با گاری اسلام راه بیافتیم بریم سیدآباد پیش حاج شیخ و بهش بگین که آقا مرحوم شده، بیاد برای نماز ورش دارین و بیاین. آقا خودش وصیت کرده.

مشدی جبار و پسر مشدی صفر همدیگر را نگاه کردند و رفتند طرف خانه اسلام.

اسلام گفت وقتی مال بندار و برمی دارین، مواظب باشین که بزه نیاد بیرون.

پسر مشدی صفر گفت: مواظب هستیم.

و رفتند. اسلام و کدخدا آمدند کنار استخر و ایستادند لب گودالی که سنگ سیاه مرده شوری اون تو بود.

مشدی بابا آمد و ایستاد کنار آن ها و از کدخدا پرسید فکر می کنی که حاج شیخ بتونه بیاد؟

کدخدا گفت: چرا نتونه؟ اگه بدونه که آقا فوت کرده، حتما میاد

مشدی بابا گفت: آخه تو سید آباد مرض اومده و مردم ریختن خونه گدا خانوم، روزی سه چهار مرده می برن بیرون.

کدخدا گفت:از کجا خبر شدین؟

مشدی بابا گفت: زن میر ابراهیم که با پسر آقا، دخترشو برده بود شهر، برگشتنی دیده بودن که سیدآباد شلوغه.

اسلام گفت: راستی پسر آقا کجاست؟ حالا که باباش فوت کرده بازم پیداش نیس؟

کدخدا گفت: تو خونه خاله اش افتاده مونده.

مشدی بابا گفت: خاله که پیش زن های دیگه اس.

کدخدا گفت: دیشب که من رفتم، دیدم توی خونه خاله عجیب جا خوش کرده

اسلام گفت: چرا آقا تموم نکرده خبرش نکردی؟

کدخدا گفت: خبرش کردم. نمی دونی این زن میر ابراهیم چه رویی داره، ایستاد جلوم و گفت: نمی ذارم بچه خواهرمو ببرین زهره ترکش بکنین.

مشدی بابا گفت: بهتر شد که خبرش نکردی.

کدخدا گفت: هیچی را خبر نکردم. من تنها بودم که تموم کرد. یه دفعه دیدم که دیگه سینه ش حرکت نمی کنه. فانوس را بردم و دیدیم که تمومه. اومدم بالا که رفتیم و زیلو را آوردیم.

کتاب عزاداران بیل به قلم غلامحسین ساعدی در انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.



  • نویسنده: غلامحسین ساعدی
  • انتشارات: نگاه

درباره غلامحسین ساعدی نویسنده کتاب کتاب عزاداران بیل | غلامحسین ساعدی

«دکتر غلامحسین ساعدی»، متخلص به «گوهر مراد»، روان‌پزشک و نویسنده مشهور ایرانی است که زاییده‌ی اندیشه و تخیلات خود را به تحریر درآورده و محتوای آثارش در سطح نویسندگان بزرگ جهان قرارگرفته است. نمایشنامه «گاو»، شناخته شده ترین اثر این نویسنده است. ...

نظرات درباره کتاب عزاداران بیل | غلامحسین ساعدی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب عزاداران بیل | غلامحسین ساعدی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل