loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب طلسم (مجموعه ترس و لرز)

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره‌ی کتاب طلسم (مجموعه ترس و لرز)

کتاب طلسم از مجموعه ترس و لرز، اثر آر. ال. استاین با ترجمه‌ی شهره نورصالحی توسط نشر پیدایش به چاپ رسیده است. مجموعه‌ی ترس و لرز، همان‌گونه که از اسمش مشخص است از چندین داستان ترسناک و وحشت‌آور به وجود آمده که سعی می‌کند نوجوانان و جوانان علاقه‌مند به این ژانر هیجان‌انگیز را با شخصیت‌های گوناگون خود همراه سازد و حس ترس و هیجان آنان را به اوج خود برساند.

در هر داستان با پسر ها و دختر های جسور و کنجکاوی مواجه می شویم که هر کدام به گونه ای شر، پلیدی و حتی موجوداتی خارق العاده و ماوراء زمینی را می بینند و سعی می کنند تا با شجاعت با آن ها مبارزه کنند. این کتاب هم به تعریف یکی از هیجان انگیز ترین داستان های این مجموعه می پردازد و ماجرای زندگیِ جادویی، عجیب و باور نکردنیِ پسری به اسم ” مارک ” را تعریف می کند که روزی صاحب جادوی جنگل شد.

مارک دوازده سال دارد و کمی قد کوتاه و تپل است برای همین هم زیاد نمی تواند ورجه وورجه کند و سعی می کند با انجام بازی ” سلطان جنگل ” کمی از هیجان خودش کم کند. مارک عاشق جنگل است و از همان کودکی به جنگل و درختان گوناگونش، گودال های شن و گیاهان عجیب و غریبی که در جنگل وجود دارد، علاقه داشت و توی بازی سلطان جنگل و جمع آوری سر های خشکیده ای که توی بازی بود، مهارت خاصی داشت.

از قضا خاله ی مارک، دانشمندی درجه یک بود که در جنگل های جزایر مختلف به تحقیق درباره ی درختان و خاک و اسرار شان می پرداخت و روزی دوستش را با هدیه ای عجیب که سرِ خشکیده ی واقعی بود به خانه ی مارک می فرستد. مارک از هدیه ی جالبی که گرفته بود خیلی خوشش می آمد و آن سر دقیقا مثل سر هایی بود که توی بازی سلطان جنگل باید جمع می کرد. اما خبر نداشت که این سر خشکیده ای که پوستی سبز و چشمانی درشت داشت، فراتر از یک هدیه است و قرار است با آن کار های خارق العاده ای انجام دهد.

از همان شب اولی که سر به خانه ی مارک آمد علائم جادویی خودش را به نمایش گذاشت و نور های عجیبی دور و برش را گرفتند و سر در هوا شناور شد. مارک که این صحنه ها را دید همه را خبر کرد اما سر ناگهان به حالت اولیه برگشت و هیچ نوری از خودش به نمایش نگذاشت. دوستِ خاله ی مارک که با نگاهی معنا دار مارک را زیر نظر داشت از او خواست تا با خودش پیش خاله ” بنا ” و به جنگلی عظیم بروند. مارک نمی دانست در آن جنگل چه چیزی در انتظارش است و قرار است گیر بیافتد. پس برای این که عاشق جنگل بود قبول کرد تا برود و سر را هم با خودش ببرد و این جا شروع ماجرای هیجان انگیز جنگل گردی مارک بود و...

بخشی از کتاب طلسم (مجموعه ترس و لرز)

روی پا ایستادم. بازو هایم را تو هوا تکان دادم و چند بار لگد پراندم. همه ی تنم پر بود از مورچه های قرمز غول آسا. صد ها و صد ها مورچه که روی بازو ها، پاها و سینه ام راه می رفتند. پاهای تیزشان گلو و پشت گردنم را می خراشید. یک مورچه ی چاق را از روی پیشانی و یکی دیگر را از روی صورتم بلند کردم و انداختم زمین.

لای موهایم هم پر بود از مورچه. ” اوووو. ” ناله ای از گلویم بیرون آمد و دست هایم را بردم لای موهایم و مورچه ها را ریختم پایین. دو زانو روی زمین نشستم و چلپ چلپ به سینه و پشت گردنم کوبیدم و مورچه ها را انداختم زمین. بعد مثل دیوانه ها شروع کردم به غلت زدن روی علف های خیس. غلت می زدم و به سر و روی خودم می کوبیدم که مورچه ها را له کنم. یک مشت دیگر از لای موهایم بیرون کشیدم و پرتشان کردم روی یک بوته ی پر از برگ. دوباره سر پا ایستادم. به خودم می پیچیدم و می لولیدم و مورچه ها را از خودم جدا می کردم. اما تعدادشان خیلی زیاد بود. پوستم می خارید و مور مور می شد و پاهای نازکشان مثل سوزن به همه جایم فرو می رفت. آن قدر خارش داشتم که نمی توانستم نفس بکشم. یک مرتبه احساس کردم دارم خفه می شوم. مورچه ها نفسم را بند آورده اند!

بی اختیار فریاد زدم: ” کا لی آ ! کا لی آ ! ”

و با تعجب دیدم مورچه ها دارند از من جدا می شوند و می افتند زمین. دوباره فریاد زدم: ” کا لی آ ! ” مورچه ها مثل باران ریختند پایین. گیج و مات ایستادم و فرار مورچه ها را تماشا کردم که با عجله روی سر و کله ی هم می لولیدند و لای علف ها گم شدند. به همه جای بدنم دست کشیدم، اثری از مورچه نبود. وقتی آن کلمه ی مخصوص را گفتم، همه فرار کردند. کلمه ی مخصوص. چشم های سرِ خشکیده تو جیبم می درخشید.

” عجب! ” سر را از جیبم کشیدم بیرون و جلوی چشمم نگه داشتم. فریاد زدم: ” کا لی آ ! ” درخشش چشم ها بیشتر شد. کلمه ی مخصوص من. آن کلمه از کجا آمده بود؟ نمی دانم. گمانم از خودم درآورده بودم. یک مرتبه به فکرم رسید که آن کلمه از جادوی جنگل است. آن کلمه... و سر خشکیده.

آن کلمه یک جورهایی جادوی جنگل را فعال می کرد. وقتی این کلمه را گفتم، مورچه ها فرار کردند. به سر کوچولو و درخشان نگاه کردم. قلبم به تپش افتاد. همه ی حواسم را روی سر متمرکز کردم و فکر کردم. بله، من جادوی جنگل دارم‌.



  • نویسنده: آر. آل. استاین
  • مترجم: شهره نورصالحی
  • انتشارات: پیدایش

آر. ال. استاین

درباره آر. ال. استاین نویسنده کتاب کتاب طلسم (مجموعه ترس و لرز)

رابرت لارنس استاین ملقب R.L. Stine، نویسنده پرفروش کتاب کودکان در 8 اکتبر 1943 واقع در «ایالت اوهایو» متولد شد. تمام مخاطبان کتاب، این نویسنده مشهور را با رمان کودک و نوجوان، آن هم از نوع دلهره‌آورش، می‌شناسند؛ البته می‌توان چند آثار نیز برای بزرگسالان در میان نوشته‌های او مشاهده کرد. ...

نظرات کاربران درباره کتاب طلسم (مجموعه ترس و لرز)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب طلسم (مجموعه ترس و لرز)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل