loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب شروع یک زن - فریبا کلهر

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب شروع یک زن نوشته ی فریبا کلهر توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.

شخصیت اصلی رمان، "پروین" زنی افسرده و تنها است که به نقل روایت زندگی خود برای مخاطب می پردازد. وی در سن سی و سه سالگی با "بهمن"، مردی موفق و شایسته، پیمان زناشویی بسته و پس از ازدواج، همراه با او به "کانادا" مهاجرت کرده و با اقامت در این کشور، روزهای عمرش را یکی پس از دیگری سپری می کند. زن قصه، بلافاصله پس از ازدواج، صاحب دختری به نام "سارینا" می شود. پروین، به همسرش علاقه مند بوده اما همواره حسی پنهان و درونی او را از داشتن احساس رضایت و لذت نسبت به زندگی مرفه و مشترکش دور می سازد. از سویی دیگر نیز، "بهرام"، یکی از هم کلاسی های قدیمی پروین در دانشکده، مدام با ارسال ایمیل و پیامک، او را جهت بازگشت به ایران ترغیب می کند. با گذشت زمان، شکاف های عاطفی عمیقی میان پروین و بهمن ایجاد می گردد به طوری که هر دو به اتفاق هم، تصمیم می گیرند از یک دیگر جدا شده و به زندگی مشترک شان پایان بخشند. از همین روی، پروین، جهت فراهم ساختن مقدمات طلاق، پس از سال ها، به ایران بازگشته و در طی این مدت، ضمن مرور خاطرات گذشته ی خویش، با بهرام، ملاقات می کند. این ملاقات ها، آغازگر رویدادهایی غیر قابل پیش بینی گشته و مسیر زندگی او را تغییر می دهد.


برشی از متن کتاب


دومین اس ‌ام‌ اسش که رسید یک روز بعد از روز زن بود که خلاصه نوشته بود روزت مبارک. بیست و دو روز از شبی که تلفنی حرف زده بودیم و من مضطرب و نگران بودم می ‌گذشت. در این مدت یک بار به موبایلم زنگ زد که جواب ندادم و رفت روی منشی. او هم چند بار الو الو گفت و بی ‌هیچ پیغامی قطع کرد. اولین اس ‌ام‌ اس را فردای شبی زد که خواسته بود حرف بزنیم تا همه‌ چیز را توضیح بدهد. آن موقع من خانه ی فیروزه بودم و داشتم پای صبحانه به سؤال ‌های پایان ‌ناپذیرش جواب می ‌دادم. دو بار هم برایم ایمیل فرستاد. بدون هیچ متنی. اولی ‌اش فقط تصاویری از دیدنی ‌های ایران بود. از آن ایمیل ‌هایی که دست به دست می ‌چرخد. عکس ‌های قشنگی از کوه ‌ها و شهرهای ایران که عکاس‌ های حرفه ‌ای گرفته ‌اند و همه ‌چیز را زیباتر از آن چه هست نشان می ‌دهد. حتما آن عکس ‌ها را فرستاده بود تا به فکر رفتن از ایران نیفتم! آن موقع من خانه ی مهناز بودم و یک دستم به اینترنت بود و دست دیگرم به زنگ در. پروین پشت در منتظر بود در را برایش باز کنم. دومین ایمیلش، به زبان انگلیسی بود. اسمش بود «ایران امروز». نوشته بود در سال ‌های اخیر مردم دنیا تصور بدی از ایران دارند. آن ‌ها فقط تصاویری از چادرهای سیاه و تروریسم و آخوندها دیده ‌اند. اما ایران واقعی این چیزها نیست! همراه متن عکس‌ هایی بود از مشاهیر دیروز و امروز ایران با یک بیوگرافی مختصر. و خوب مولوی و سعدی کجا و یکی دوتا دختر شایسته و گیتاریست و هنرپیشه دست دوم و سوم هالیوود کجا. این ایمیل هم از همان‌ هایی بود که هی آدم‌ ها برای هم فوروارد می ‌کنند! آن موقع من خانه خودم بودم و به صدای بازی بهمن و سارینا گوش می‌ کردم و نگاهم به صفحه ایمیل ‌هایم بود. بهرام دیگر نه تماسی گرفت و نه من جواب تلفن و ایمیل ‌ها و اس ‌ام ‌اس ‌هایش را دادم. از دستش دلخور بودم، عصبانی بودم، دلشکسته بودم، ناامید بودم، بغض داشتم، دلم می ‌خواست با مشت لهش کنم و با این حال می‌ توانستم ببخشمش. اس ‌ام ‌اس دومش به یادم آورد که با وجود همه حرف ‌های راست و دروغش، با وجود تمام رفتارهای صادقانه و فریبکارانه ‌اش دلم برایش تنگ شده است و دارم برایش پرپر می ‌زنم. در این مدت سعی کرده بودم به او فکر نکنم و این فکر نکردن قطعا برای تنبیه خودم و دست‌ کم برای اذیت نشدن خودم بود. وگرنه او که اصلا ککش هم نمی‌ گزید. خوش گذران‌ترین آدمی بود که دیده بودم. بمب خوشه‌ ای می ‌انداختند به فکر انگورچینی می ‌افتاد. اسمش بهرام بود اما من و پروین بین خودمان به او آبلوموف می ‌گفتیم. وقتی خودش فهمید چه اسمی رویش گذاشته ‌ایم کلی با اسم جدیدش خوش گذراند. مردی بود که احساس خوبی نسبت به خودش، همسرش، دوستانش، و حتی ماشین و موبایلش داشت. عامل موفقیتش هم همین احساس مثبت دائمی بود. با اس ‌ام ‌اس دوم دلم برای موهایش که هنوز سیاه بود تنگ شد. برای حرف زدن شل و وارفته‌ اش که انگار توی دهنش پر از ماست است تنگ شد. برای آن انگشت ‌های بی‌ تناسبش که ابتدای نازک و انتهای کلفتی داشتند، تنگ شد. اما راه هرگونه تماس بسته شده بود. چاره ‌ای نبود. چه‌ کار می ‌توانستم بکنم یا چه احساسی می‌ توانستم به او داشته باشم وقتی در تنگنا، گیریم نیمی ‌اش غیرواقعی و زاده ی توهم و ترس خودم، رهایم کرده بود. من را؛ منی که نیمی و شاید تمام انگیزه‌ام از آمدن به ایران دیدن او بود...

نویسنده: فریبا کلهر انتشارات: ققنوس

مشخصات

فریبا کلهر

فریبا کلهر کیست؟

فریبا کلهر نویسنده حوزه ادبیات کودک و نوجوان ایرانی است. او سال‌هاست که در حوزه تالیف کتاب برای کودکان و نوجوانان فعالیت دارد و نوشتن و بازنویسی بیش از هزار قصه سبب شده که لقب «بانوی هزارقصه» به او اختصاص داده شود. کلهر بیش از 200 جلد کتاب با مضامین مختلف تالیف، بازنویسی و ترجمه کرده است. برخی از آثار تالیفی او به زبان‌های دیگر ترجمه شده است.

فریبا کلهر

بیوگرافی فریبا کلهر

فریبا کلهر در شهریور 1340 در تهران متولد شد. تحصیلات متوسطه را در زادگاهش به اتمام رساند. اما به سبب انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه‌ها از ادامه تحصیل بازماند. در 19 سالگی به‌عنوان مربی فرهنگی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول کار شد، شغلی که او را با دنیای ادبیات کودک و نوجوان و قصه‌نویسی آشنا کرد. او در این دوران اولین قصه‌اش را نوشت و به پیشنهاد مصطفی رحماندوست شاعر کودک وارد مجله‌ی رشد شد. 

تحصیلات فریبا کلهر

فریبا کلهر با بازگشایی دانشگاه‌ها در سال 1362 توانست وارد دانشگاه شود و همزمان در رشته علوم تربیتی دانشگاه تهران و رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد تحصیل کرد. او در سال 1366 و پس از اخذ لیسانس، در رشته مدیریت آموزشی مقطع ارشد مشغول تحصیل شد که به دلایل شخصی آن را در مرحله‌ی پایان‌نامه رها کرد. او در طول دوران تحصیل همچنان به همکاری با مجله رشد ادامه داد و شخصیت‌های وزوزی و زنبورک را خلق کرد. در نهایت در سال 1366 اولین کتاب خود با عنوان همبازی باد را روانه‌ی بازار کتاب کرد. 

فعالیت‌های فریبا کلهر

فریبا کلهر در سال 1370 و در پی تأسیس نشریه‌ی سروش کودکان، به‌عنوان یکی از سردبیرهای این نشریه مشغول به فعالیت شد و تا سال 1383 و به مدت سیزده سال سردبیری این ماهنامه را برعهده داشت. او در طی سال‌های فعالیت خود از بنیانگذاران، مدیران و اعضای تحریریه برخی از نشریات کودک و نوجوان در ایران بود و داستان‌هایی را در این مجلات منتشر ساخت.

همچنین بیش از 200 جلد کتاب با مضامین مختلف و برای گروه های سنی مختلف تالیف، بازنویسی و ترجمه کرده است.  

زندگینامه فریبا کلهر

فریبا کلهر از اواخر دهه 80 با انتشار رمان‌های عاشقانه، پایان یک مرد، شروع یک زن و شوهر عزیز من، به‌طور جدی داستان‌نویسی برای بزرگسالان را آغاز کرد که با استقبال خوبی از سوی خوانندگان جوان مواجه شد. او موفق به دریافت جوایز و افتخارات متعددی شده که از میان آن‌ها می‌توان به جایزه ویژه کتاب شورای کتاب کودک، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه بهترین کتاب از جشنواره سلام بچه‌ها و جایزه ماه طلایی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران اشاره کرد.


مطالعه بیشتر: زندگینامه و آثار  علی اصغر سیدآبادی


زندگی شخصی فریبا کلهر

فریبا کلهر در سال 1380 ازدواج کرد که حاصل آن یک فرزند پسر است. او پس از کناره گیری از سردبیری مجله سروش کودکان به همراه همسر و تنها فرزندش به کانادا مهاجرت کرد.

خرید کتاب های فریبا کلهر از کتابانه

فروشگاه اینترنتی کتاب کتابانه مرجعی جامع و مورداعتماد برای دسترسی به انواع کتاب با بهترین کیفیت و قیمت است. در هر کجای کشور پهناور ایران که هستید، برای مشاهده و خرید کتاب های فریبا کلهر و یا دیگر کتاب های کودک  و نوجوان می‌توانید به فروشگاه اینترنتی کتابانه مراجعه نمایید. 


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شروع یک زن - فریبا کلهر" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل