loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب ستاره های دوست داشتنی (حضرت فاطمه)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب حضرت فاطمه (س) از مجموعه ی ستاره های دوست داشتنی، نوشته ی محسن هجری با تصویرگری میترا عبداللهی توسط انتشارات شهر قلم به چاپ رسیده است.

این کتاب سعی دارد در قالب داستانی دل نشین و روان با تصویرگری های زیبا و کودکانه به بخشی از زندگی حضرت فاطمه ( س ) بپردازد و مقام معنوی، افکار، شیوه ی زندگی، اندیشه ها و احادیث این حضرت معصوم و والا مقام را متناسب برای مخاطب کودک و نوجوان معرفی کند. همچنین این کتاب سرشار از مهربانی هاست و با کلام ساده ای که دارد، آیینه ای است که خوبی های آن حضرت را بازتاب می کند تا کودکان با خواندش لذت ببرد و زیبا زیستن مانند ایشان را بیاموزند. داستان این کتاب این گونه آغاز می شود که پسری کوچک، مهربان و خوش قلب شبی با ماه صحبت می کند و ماه هم او را به سفری دعوت می کند تا یکی از ستاره های آسمانی را ملاقات کند. پسر دعوتش را قبول می کند و با چشمانی بسته به سمت آسمان می رود که ناگهان خودش را در سرزمینی جدید میابد. در آن جا که سرزمینی زیبا بود، مردمانی را دید و به گفته ی ماه نزد آن ها رفت تا سراغی از ستاره بگیرد. آنجا با مردی به نام " سلمان فارسی " آشنا شد و فهمید که به سرزمین مدینه و برای دیدن ستاره ای به نام حضرت فاطمه ( س ) آمده است و...

 

برشی از متن کتاب


سلمان کوبه ی در را به صدا در آورد و گفت: « ستاره ی درخشان مدینه مهمان نمی خواهد؟ » طولی نکشید که او در چار چوب در حاضر شد و وقتی من و سلمان را دید، گفت: « سلام بر شما، چه مهمانی بهتر از عموی مهربانم! » بعد با لبخند به من گفت: « شما هم خیلی خوش آمدی، به گمانم از راه دور آمده ای، خیلی دور! » پا به خانه ی ستاره که گذاشتیم، همان طور که سلمان می گفت، چهار کودک را دیدم؛ دو برادر و دو خواهر دوست داشتنی که در گوشه ای از حیاط کوچک شان روی حصیری نشسته بودند و بازی می کردند. خیلی دوست داشتم بروم و هم بازی آن ها شوم، ولی فرصتی برای این کار نداشتیم. وارد اتاق که شدیم، تمیزی و سادگی آن خانه خیلی به چشم می آمد. وقتی به یاد اتاق خودم افتادم، بی اختیار خجالت کشیدم. خیلی وقت ها آن قدر اتاقم نامرتب و کثیف می شد که برای پیدا کردن هر چیزی، باید مدتی به دنبال آن می گشتم، ولی اتاق ستاره از تمیزی برق می زد. بویی مثل بوی گلاب از همه جا به مشام می رسید، حصیری کف اتاق پهن شده بود و دور تا دور اتاق چند پوست روی حصیر ها بود که به نشستن روی آن ها دعوت شدیم. در گوشه ی اتاق صندوقی چوبی دیده می شد، شبیه صندوقی که از مادر بزرگم به یادگار مانده بود؛ هر چند خیلی ساده تر بود و خبری از روپوش مخمل روی آن نبود. در تاقچه ی خانه، کوزه ای به چشم می خورد که خیسی آب را به خوبی روی آن می دیدم. نمی دانم ستاره از کجا فهمید که من حسابی تشنه هستم، چون یک راست به سراغ کوزه رفت و در کاسه ی گلی کوچکی آب ریخت و به من تعارف کرد. وقتی آب را نوشیدم، احساس کردم گواراترین نوشیدنی دنیا را خورده ام. چند لحظه بعد، ستاره ظرف خرمایی در برابرم گذاشت. در حالی که احساس می کردم سر تا پایم خیس از عرق شده، با صدایی که می لرزید، گفتم: « راضی به زحمت شما نیستم. » ستاره با لبخندی گفت: « خداوند پذیرایی از مهمان را دوست دارد. از طرفی، تو هم مانند فرزندان من هستی. » وقتی خوش رویی و مهربانی ستاره را دیدم، به یاد حرف مادر بزرگم افتادم که می گفت هیچ چیزی برای مهمان مهم تر از خوشرویی و محبت شما نیست، حتی اگر با ظرف آبی از او پذیرایی کنید. با خودم فکر کردم شاید مادر بزرگ هم روزی به خانه ی ستاره آمده و رسم مهمان داری را از او آموخته است.

نویسنده: محسن هجری تصویرگر: میترا عبداللهی انتشارات: شهر قلم

 


مشخصات

درباره محسن هجری نویسنده کتاب کتاب ستاره های دوست داشتنی (حضرت فاطمه)

محسن هجری یکی از نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان در ایران می‌باشد که تاکنون بیش از 15 عنوان کتاب در حوزه شعر، داستان، رمان، تاریخ، پژوهش و نقد منتشر کرده‌است. مجموعه ستاره های دوست داشتنی از برترین کتاب های این نویسنده است. ...

نظرات کاربران درباره کتاب ستاره های دوست داشتنی (حضرت فاطمه)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب ستاره های دوست داشتنی (حضرت فاطمه)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل