کتاب سانی سیبه و پری دندان ها

کتاب سانی سیبه و پری دندان ها از مجموعه ی گروه نمایش میوه ها و سبزیجات نوشته ی الا دیویس و ترجمه ی فرهود مذهبی فرد توسط انتشارات شهر قلم به چاپ رسیده است.

یک روز سانی سیبه وارد جنگل پری های جادویی که صحنه ی جدید نمایش بجه ها بود شد. همین طور که مشغول قدم زدن بود و به اطراف نگاه می کرد؛ یک دندان بچه روی زمین دید. سانی با خودش فکر کرد پری چطور می تواند این دندان را پیدا کند، این باید زیر بالشت بچه ای باشد که دندانش افتاده. سانی که دلش نمی خواست بچه نا امید و دلخور شود، تصمیم گرفت خودش دندان گم شده را به پری بدهد. اما قلعه ی پری دندان ها را نمی شناخت و اصلا راهش را بلد نبود. یکدفعه یاد تلفن همراهش افتاد و اینکه می تواند از آن استفاده کند. بعد در مسیر یابش اسم قلعه ی پری دندان ها را وارد کرد و آن را راه انداخت. بعد از گذشت مدتی تلفن همراهش بوق زد و اعلام کرد که سانی به مقصد رسیده است. اما سانی هر چه به اطراف نگاه کرد قلعه ی پری دندان ها را ندید فقط آنجا پر بود از درخت. فکر کرد شاید تلفنش را درست برنامه ریزی نکرده است غافل از اینکه لوازم امروزی در دنیای پری ها اصلا کار نمی کند... باید ببینیم سانی سیبه می تواند دندان بچه را به پری دندان ها برساند  یا نه ...

برشی از متن کتاب

سانی همه چیز را درباره ی دندان گمشده به تسا گفت و گفت که می خواهد دنداد را به دست پری دندان ها برساند. تسا گفت: « من فکر می کنم تو داری راه را اشتباه می روی ! قلعه ی پری دندان ها این جا نیست.» پری لاغر گفت : « از همین راهی که آمده ای برگرد و وقتی خانه ی درختی پری را دیدی به طرف راست برو و مسیر را ادامه بده.» سانی از تسا و پری به خاطر کمک هایشان تشکر کرد و از راهی که آمده بود، برگشت. متاسفانه سانی به راهی که داشت می رفت به اندازه ی کافی دقت نکرد و بنابراین از کنار خانه ی درختی پری رد شد. ناگهان تلفن همراه سانی اعلام کرد: « شما هم اکنون به مقصد رسیده اید!» ...    

• گروه نمایش میوه ها و سبزیجات
• نویسنده: الا دیویس
• مترجم: فرهود مذهبی فرد
• انتشارات: شهر قلم