محصولات مرتبط
کتاب روزنامه سفر میمنت اثر ایالات متفرقه امریغ، اثر احمد شاملو میباشد که در انتشارات مازیار به چاپ رسیده است.
احمد شاملو، این شاعر و نویسنده بزرگ که هواداران بیشماری و به طبع آن منتقدانی نیز دارد، با نگارش این اثر، سعی در ارائه اثری طنزمانند نموده که در هیبت و شکل سفرنامه ظاهرش کرده است. او که از سطح بسیار پایین سواد، فرهنگ واجتماعیات و شعورات شاهان قاجار گلهمند است؛ در لباس یک پادشاه خیالی این کتاب را نگاشته و از رخدادها و اتفاقاتی میگوید که برای این شاه خیالی در طی سفرش به امریکا پیش میآید. متن کتاب آکنده از لغات و واژهها و البته اصطلاحات و جملات پرتکلف و پیچیدهای است که احتمالاً نویسنده آن را به سبک گفتاری زمان قاجار چنین بیان داشته و البته که بار طنز اثر را هم همین کاربردهای نامأنوس تا حدی به دوش کشیدهاند. گفته میشود این نوع سبک نگارش را میتوان در کتاب خاطرات اعتمادالسلطنه یافت که حاوی روایتهای او از دوران بودنش در دربار قجریان است. شاملو با نگارش این سفرنامهخیالی در نشان دادن مظلومیت ایران و ایرانی که هرچند وقت یکبار چگونه بیرحمانه به دست ناکسان و ناشیان میافتد و چگونه زمام مردم را همین بیسوادان بیآداب به دست میگیرند؛ کوشش مجدانهای به کار گرفته که این سعی و تلاش او را که توانسته در قالب طنز حرفهای نگفتهاش را بیان کند؛ باید ارج نهاد. نویسنده معتقد است آنچه از سفاهت و ناکارایی شاهان نگاشته به هیچ عنوان با آنچه در اصل و واقعیت وجود داشته برابری نمیکند؛ چراکه واقعیت، فراتر از این حدّ و حدود، حماقت و سفاهت شاهان را به نمایش گذاشته و این را میتوان در آثار منتشر شدهآن زمانها همچون روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه به چشم دید. او که در این کتاب بنا به موضوع که در قالب طنز است و طبیعتاً اغراق و غلوّ بیشتری را بنماید؛ پس از نگارش اثر خود به طنزتر بودن واقعیت دربار قاجار پی برده و اذعان میدارد که فضاحت درباریان قاجار خصوصاً شاهان بسی ننگینتر و سفاهتشان بسی فراگیرتر و چشمگیرتر از آنچه که وی نگاشته، بوده است؛ از اینرو در بخش ابتدایی کتاب، قسمتهایی از وقایع و اتفاقاتی که در روزنامه اعتمادالسلطنه به چاپ رسیده را گنجانده است و سپس وارد متن نگاشته شده خود میگردد. گفتنی است این اثر حدود پانزده سال پس از مرگ نویسنده به چاپ رسیده است.
نویسنده
احمد شاملو متولد 1304و متوفا به سال 1379 از شاعران و نویسندگان صاحب سبک میباشد. همچنین او پژوهشگر و مترجمی بوده که فعالیتهای مطبوعاتی و پژوهشی را به انجام رسانیده است. مهمترین شهرت او که نوآوری در شعر فارسی محسوب میشود؛ سرودن اشعاری است که به تقلید از شعر سپید فرانسوی یا شعر منثور به شعر شاملویی شهرت یافته است. شاملو در زمینه ترجمه نیز آثار قابل قبولی را ارائه نموده است. گفتنی است او با عناوین «الف. بامداد» و «الف. صبح» آثار خویش را ارائه مینمود. آثاری از نویسنده: آهنگهای فراموش شده .... هوای تازه .... آیدا در آینه ....لحظهها و همیشه ....آیدا، درخت و خنجر و خاطره .... کوچه
برشی از متن کتاب
چون تمام سیاهه که در آنجا مینو menu میگویند به خط فرنگی بود، چیزی از آن دستگیرمان نشد. دیلماجباشی هم که با پیغام پیش امین کاروانسرا فرستاده بودیم؛ رفت و برنگشت. پدرسوخته سر بزنگاه غیبش میزند . اخلاقش به اخلاق سگ خودمان رفته است: درست وقت شکار میل به ادرار میکند. گفتیم اگر اقرار به زباننفهمی خود کنیم بلکه در انظار خارجه برای آحاد رعیت ما افت داشته باشد. اگر هم ندانسته روی چیزی از محتویات کتابچه انگشت بگذاریم بلکه قلیهمار از آب درآید یا ممه کفتار، و ای بسا پاچه غوک یا دمبلیچه خوک. آخر این جماعت مردمی قانع و شاکرند و هرچه پا داد میخورند. پس به ناچار گوی سیاست به میدان افکندیم و برای آنکه به گرفتاری بیزبانی ما پی نبرند با علم اشاره حالیشان کردیم که الحال میل نان تافتان و بیضهماکیان داریم و دردل از صمیم قلب مرگ عاجل دیلماجباشی را از خداوندمنان مسئلت فرمودیم. نیمرو را که زهرمار کردیم، داشتیم ته قاب را با مغز نان قسم میدادیم که سروکله دیلماجباشی پیدا شد. همراه مردکی چلیده و ضعیفهای سلیطه از رعایای قدیم خودمان که ورود ما را شنیده در نهایت چاپلوسی به پابوسی دویده بودند. کاغذ اخبار آن روز را به ما نشان دادند. در خبر بود که سلطان ممالک جاسوس روس افسار گسسته کمر طغیان بسته چون حریفی در برابر خود نیافته به دشمنی با خود نشسته است. بسیار تعجب فرمودیم. گفتیم بیوقتیاش شده باید آسید حسینمان را بفرستیم برایش سرکتاب وا کند. همه به درک و درایت سیاسی ما آفرین گفتند. بعد خبر عجیبتری را از کاغذ اخبار به شرف عرض ما رساندند. معلوم شد رعایای هفده شهر قفقاز و جماعتی از ترک و تاجیک با غنیمتشمردن همین فرصت در سرحدات ممالک محروسه که آب ارس است؛ جمعیت کردهاند با ساز شکمی که به آن غارمون میگویند؛ قمبل جمبانی کرده خواندهاند:. «ما دین نبی داریم/ خوی شمنی داریم/ قوران ورون عاراخ ورک/ ما نوکر آن شاهیم/ ما مزبله میخواهیم/ قوران ورون عاراخ ورک» از فرط غضب مثل شاتوت ونک سیاه شدیم. دادمان درآمد که: «خر شدهاند یا ما را خر خیال کردهاند؟ همینقدر رعیت کور و کچل یکلا قبای بقال چغال که داریم از سر جد بزرگمان خاقان مغفور هم زیاد است. ماشاءالله هرچه کم داشته باشیم؛ نانخور بیخیر و برکت به اندازه کافی داریم. اینها دیگر ارواح ننهشان باید برای گدایی بروند پی یک مسجد دیگر بگردند. مردهشور ترکیب نحسشان را ببرد! همه چی شنیده بودیم جز این که آدم از زور گشنگی شکمش گوشت نو بالا بیاورد... . به این میگویند احساسات ناسیونال خرکی که از قضا شرحش را همین چندی پیش در کتاب توفانی یا خاطرات تقیبن جانخانی خوانده بودیم.
فهرست
- مقدمه
- گزارش روز به روز
- ذکر معموره مشهوره برقلی، اللهاصفا
- در وجه تسمیه ولایت قالیفورنیا
- اما بعد
- تکمله در شکایت از کجتابی روزگار غدار
- ذکر احوال حشره بیمقدار، عکاسباشی نابکار و ضربدست
- افاضات در باب وجوه تسمیه بلدان و دیگر مزایا
- فرمایشات در باب فقهاللغه پارهای اسامی خاص
- ذکر معصومعلی یاریار، آبدار حضور لاکردار
- ماجرای طمع کردن در لعبت براقی و باقی داستان چنان که بیاید
- پارهای افاضات تاریخی که حتماً یادمان باشد بدهیم به آب طلا بنویسند
- فصل اندر فقرهی حلوای تنتنانی
- حکایت است «از بیخ عرب شدهی کوره راه عشق»
- فصل اندر باب اینکه جواب های هوی است
- تفضل الاهی شاخ و دم ندارد
- یخچالی شدن امر بیبدیل است، هزار افسوس که خرما بر نخیل است
- فصل در نقد سیاست مدن
- شرح مذاکرات اقتصادیه
- برگی طلایی از تاریخ
- انجام ئارهای امور معوقه
- زبان سعدی علیهالرحمه داشت از دست میرفت که به حمدالله
- صناعت دوبلاج و باقی قضایا
- به قبر پدرش خندیده که گفته شاهنامه آخرش خوش است!
- گاه گریه هم به درد دوا نیست
- اوضاع مملکت قاراشمیش است
- شری که خیر ما در آن بود.
نویسنده: احمد شاملو انتشارات: مازیار
مشخصات
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 4
- تعداد صفحه 134
- انتشارات مازیار
نظرات کاربران درباره کتاب روزنامه ی سفر میمنت اثر ایالات متفرقه ی امریغ
دیدگاه کاربران