کتاب راهنمای خل بازی های مکس و مالی (چگونه جلوی حمله ی وایکینگ ها را بگیریم؟)
- انتشارات : پرتقال
- مترجم : مسعود ملک یاری
- تگ : راهنمای خل بازیهای مکس و مالی
محصولات مرتبط
دربارهی کتاب راهنمای خلبازیهای مکس و مالی: چگونه جلوی حملهی وایکینگها را بگیریم
کتاب "راهنمای خلبازیهای مکس و مالی: چگونه جلوی حمله وایکینگ ها را بگیریم" روایتگر داستانی مهیج و خواندنی میباشد که برای مخاطب کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمده است.
شخصیتهای اصلی قصه، "مکس" و "مالی" نام دارند؛ آنها برادر و خواهر دوقلویی هستند که همراه با والدینشان در "ترول" زندگی میکنند. مکس، همیشه غرق در رویاهای عجیب و غریب خود میباشد. او با استفاده از قوهی تخیل قدرتمند خویش، همواره، موجب ایجاد دردسرهایی بزرگ میشود؛ دردسرهایی که همهشان را با مشارکت مالی به وجود میآورد. این پسر به تاریخ علاقهی زیادی دارد و نمیتواند مرزی میان گذشته و حال حاضر قائل شود؛ به طوری که همیشه تاریخ را با واقعیت کنونی، ترکیب میکند.
چند روز پیش، مکس و مالی در مدرسه، تاریخ وایکینگها را مطالعه کردهاند؛ وایکینگها گروهی جنگجو و آشوبگر بودهاند که سالها پیش به ترول حمله کرده و ویرانیهای زیادی را به این سرزمین متحمل کردهاند. حالا مکس، تصور میکند که وایکینگها همچنان وجود دارند و به طور مخفیانه به ترول هجوم خواهند آورد. بنابراین او، خود و خواهرش را مامور و مسئول مراقبت از امنیت شهر میداند. به طوری که تصمیم میگیرد، دور از چشم والدینش، شبانه همراه با مالی، از خانه خارج گشته و در ترول گشتی بزند. درواقع مکس، به این واسطه، قصد دارد که از حملهی احتمالی وایکینگها مطلع گشته و قبل از اینکه شهروندان غافلگیر شوند، جان آنها را نجات دهد. مالی نیز مطابق روال همیشه، با برادرش همراه میگردد. در نتیجه، خواهر و برادر دوقلو، ماجراهایی پرکشش و خواندنی را به وجود میآورند.
برشی از متن کتاب راهنمای خل بازی های مکس و مالی (چگونه جلوی حملهی وایکینگ ها را بگیریم؟)
ای کاش...
بابا و مامان مکس و مالی نشسته بودند روی مبل راحتی و تلویزیون تماشا میکردند.
بابا گفت: «واقعا از این برنامه خوشم نمیآد. چرا نزنیم اونور مستند ببینیم؟»
مامان که مرغش یک پا داشت گفت: «میخوام همین رو ببینیم.»
بابا که پایش را توی یک کفش کرده بود گفت: «مستندش دربارهی کشت تناوبی در کشاورزیه!»
پشت سرشان در اتاق نشیمن خیلی آرام باز شد. مکس و مالی پاورچین خزیدند تو.
مامان گفت: «کشاورزی؟ محاله وقتم رو برای اینجور چیزها هدر بدم.»
بابا گفت: «از کجا سوز میآد؟»
مکس و مالی پشت مبل راحتی خشکشان زد.
مامان گفت: «اون در هیچوقت درست بسته نمیشه. قبل از تولد دوقلوها گفتی درستش میکنی.»
«گذاشتهم تو فهرست کارهام.»
«الان هشت سالهشونه!»
«فهرست کارهام خیلی طولانیه.»
مکس دو تکه کاغذ از جیب زیرشلواریاش درآورد و یکی را به دست مالی داد. بعد سه انگشتش را بالا آورد و معکوس شمرد: «سه... دو... یک... برو!»
مکس و مالی پشت سر بابا و مامانشان ایستادند و با احتیاط کاغذها را به پشت سر آنها چسباندند. ماموریت با موفقیت انجام شده بود. آنها بلافاصله ناپدید شدند.
وسط پخش آگهیهای میانبرنامه، مامان گفت: «من نگران مکس و مالیام. ای کاش یه سر سوزن شبیه گودلایها بودن. خیلی بچههای مودب و خوشرفتاریان.»
بابا با لبخندی درآمد: «بندیکت و ایموجن گودلای! بهتره خیلی نریم تو هپروت. بچههای ما محاله چیزی شبیه گودلایها بشن.»
مکس و مالی پشت مبل راحتی رو به هم سر تکان دادند. هر دو میدانستند که هیچ شانسی برای تبدیل شدن به یک بچهگودلای ندارند.
داشتند سینهخیز برمیگشتند که این جمله را شنیدند.
مامان با هزار امید و آرزو درآمد: «کاش فقط برای یه روز میتونستن شبیه گودلایها باشن. خیلی معرکه میشد. نه؟»
در اتاق نشیمن بسته شد. مکس و مالی آرام آرام از پلهها بالا رفتند.
مامان گفت: «باز هم سوز اومد. اگه تا فردا تعمیرش نکنی، خودم یه نفر رو پیدا میکنم که درستش کنه.»
بابا اعتراض کرد: «من هستم دیگه!»
«منظورم یه آدم حسابی بود که این کاره باشه.»
«من آدم حسابی این کارهام دیگه.»
مامان برگشت، به او زل زد و گفت: «معلومه که نیستی. یه آدم حسابی، کاغذ پس کلهش نمیچسبونه.»
بابا نمیدانست چه بگوید...
کتاب راهنمای خلبازیهای مکس و مالی: چگونه جلوی حملهی وایکینگها را بگیریم" اثر دومینیک بارکر و هانا شاو با ترجمهی مسعود ملکیاری توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
- نویسنده: دومینیک بارکر
- مترجم: مسعود ملک یاری
- تصویرگر: هانا شاو
- انتشارات: پرتقال
مشخصات
- نویسنده دومینیک بارکر | هانا شاو
- مترجم مسعود ملک یاری
- نوع جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 3
- سال انتشار 1398
- تعداد صفحه 145
- انتشارات پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب راهنمای خل بازی های مکس و مالی (چگونه جلوی حمله ی وایکینگ ها را بگیریم؟)
دیدگاه کاربران