محصولات مرتبط
درباره ی کتاب راسته کنسروسازان جان استن بک
کتاب راسته کنسروسازان اثر جان استنبک با ترجمهی سیروس طاهباز توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. کتاب راسته کنسروسازان اثری خلاقانه از "جان استن بک" میباشد که اولین بار در سال 1945 منتشر شد و چندین سال بعد با اقتباس از آن یک فیلم سینمایی زیبا روی پردههای سینما رفت.
کاراکتر اصلی این کتاب یک شخص نیست، بلکه یک محله است. محله ای به نام "راسته کنسروسازان" در کالفرنیا، که زمانی در آن، کارخانه های کنسروسازیِ فراوانی وجود داشت. ماهی گیران، صید روزانه شان را به این محله می آورند و به صاحبان کارخانه ها می فروختند تا آن ها کنسروهای ماهی را آماده کنند و به بازار بفرستند.
کمی بعد بر اثر مشکلاتِ حاکم در خلالِ جنگ جهانی دوم، آمریکا با رکود اقتصادی شدیدی مواجه می شود و بسیاری از این کارخانه های کنسروسازی تعطیل می شوند. حالا ماهی گیرانِ محقری که گذرانِ زندگی شان به این کارخانه ها گره خورده است، با مسائل فلاکت بار اقتصادی مواجه می شوند و برای فراموش کردن زخم بزرگی که به روحِ زندگی شان زده شده، ناچارند به دنبال شادمانی های کوچکی بگردند تا التیامی بر روی زخم های کاری شان باشد.
"جان استن بک" در این کتاب نیز هم چون دیگر آثارش، فقر و نداریِ کارگرهای ساده ای را به تصویر می کشد که برای گذرانِ زندگی شان مجبورند دائماً در تلاش و تکاپو باشند و باز هم به خاطر بی عدالتی های جامعه، مثل همیشه در جایی که هستند درجا بزنند.
بخشی از کتاب راسته کنسروسازان
پسین گاه همین که تاریکی فرا رسید یه چیز عجیبی در راسته ی کنسرو سازان پیش آمد، زمانی بود در فاصله غروب آفتاب و روشن شدن چراغ های خیابان. در این فاصله خاموشی آرامی است. چینی پیری از تپه فرود آمد و از «قصر فلاپ هاوس» گذشت و از تخته ی جاپادار پایین رفت و به تکه زمین لخت رسید. کلاه حصیری کهنه ای به سر داشت. کت و شلواری آبی پوشیده بود و کفش های سنگین به پایش بود که تخت یکی از آنها پاره شده و همین که راه می رفت به زمین کشیده می شد.
سبد ترکه بید سر پوشیده ای به دست داشت. چهره اش تکیده و قهوه ای رنگ بود و چین و شکنی نامنظم داشت. چشم های پیرش نیز خرمایی رنگ بود، حتی سفیدی ها هم خرمایی رنگ بود و فرورفته، انگار که از گودال بیرون را نگاه می کنند. در هوای نیمه تاریک پیدایش شد و از خیابان گذشت و به محوطه میان «وسترن بیولوژیکال» و کنسرو سازی هدیوندو رسید. سپس از کنار ساحل رد شد و آنگ اه در میان شمع ها و دیرک های فولادی نگهدارنده موج شکن ناپدید شد. تا سپیده دم کسی او را ندید.
سپیده دم، آنگاه که چراغ های خیابان خاموش شده بود و هنوز از نور روز خبری نبود. چینی پیر از میان ستون ها بیرون خزید و از ساحل خیابان گذشت. اکنون سبد ترکه ی بیدش سنگین و مرطوب و آب چکان بود. تخت پاره ی کفشش روی خیابان کشیده می شد. از تپه گذشت و به خیابان دوم رسید و به درون دروازه ای در حصاری پهن و بلند فرو رفت که تاکنون جز آن غروب دیده نشده بود. مردم که در خواب بودند صدای دور شدن کفش هایش را شنیدند و لحظه ای بیدار شدند. این، سالها پیش آمده بود و اما کسی به آن عادت نکرده بود.
بعضی ها فکر می کردند او خدا است. پیرمرد ها می گفتند مرگ است و بچهها میگفتند او چینی پیر خنده داری بیش نیست. همچنان که کودکان همیشه فکر می کنند که هر چیز کهنه و عجیب خنده دار است. اما بچه ها چنان که باید چینی را دست نینداختند و فریاد نکشیدند زیرا که پیرمرد موجی از ترس با خود به همراه داشت.
تنها پسرکی ده ساله شجاع و خوشرو به نام اندی اهل سالیناس به پینی پیر نزدیک شد. اندی به مونتری آمده و پیرمرد را دیده بود و میدانست اگر بخواهد خودش را نگه دارد باید سرش داد بکشد. اما حتی اندی با آن شجاعتی که داشت، موجی ترس در وجودش حس می کرد. آنگاه که کار و هراسش به او چیره می شد، غروب به غروب مرد را می پایید. آنگاه یک روز غروب به خودش جرأت داد و پشت سر پیرمرد راه افتاد و به صدای تیز و بلند خواند:
«چینی چینی چونگ روی یه تخته لمید یه سفید پوس اومد و دمشو برید»
پیرمرد ایستاد و رویش را برگرداند. اندی بی حرکت ماند. چشم های عمیق خرمایی رنگ پیر، اندی را ورانداز کرد و لب های باریک مخطط او جنبید. آنچه را که پیش آمد اندی ن توانست بگوید و نه فراموش کند، چشم ها چنان گسترده شد که دیگر مرد چینی نماند، یک چشم بود.
- نویسنده: جان استنبک
- مترجم: سیروس طاهباز
- انتشارات: نگاه
جان اشتاین بک
جان اشتاین بک کیست؟
«جان اشتاین بک» نویسندهی آمریکایی برندهی جایزهی «نوبل» و «پولیتزر» و نویسنده کتاب موشها و آدمها، کتاب خوشههای خشم و مروارید بود. اشتاین بک قبل از رسیدن به موفقیت در مقام یک نویسنده، یک کارگر ساده بود و از دانشگاه هم اخراج شد. کارهای او بیشتر با بیان مشکلات اجتماعی و مسائل اقتصادی گره خوردند. رمان خوشههای خشم، برنده یک جایزه پولیتزر (Pulitzer Prize) و جایزه ملی کتاب (National Book Award) شد. اشتاین بک همچنین مدتی به عنوان خبرنگار جنگ طی جنگ جهانی دوم فعالیت کرد. وی در سال 1962 برندهی جایزه نوبل ادبیات شد.
زندگینامه جان اشتاین بک
کودکی جان اشتاین بک
جان اشتاین بک جونیور در 27 فوریه سال 1902 در شهر «سالیناس» ایالت کالیفرنیا (Salinas, California) متولد شد. اشتاین بک با زندگی فروتنانهای بزرگ شد. پدر وی، کارهای مختلفی برای تأمین زندگی خانواده انجام داد؛ او یک فروشگاه خوراک و غلات داشت، یک کارخانه آرد را مدیریت کرد و همچنین مدتی به عنوان خزانهدار شهرستان «مونتری» (Monterey County) مشغول به کار بود.
«اولیو همیلتون اشتاین بک» (Olive Hamilton Steinbeck)، مادر وی، هم زمانی معلم مدرسه بود. اغلب دوران کودکی اشتاین بک (با سه خواهر دیگرش) دوران شادی بودند. او خجالتی و در عین حال باهوش بود. او از همان دوران ارزش زمین، مخصوصا ارزش روستای سالیناس ایالت کالیفرنیا را درک کرد؛ مکانی که بعدها بهطور قابل توجهی در نوشتن به او کمک کرد. بنابر مستندات، اشتاین بک از سن 14 سالگی، نویسندگی را انتخاب کرد. در آن زمان اغلب در اتاق را به روی خود میبست و به نوشتن داستان و سرودن شعر مشغول میشد.
جوانی جان اشتاین بک
وی در سال 1919 با اصرار خانواده در دانشگاه استنفورد (Stanford University) ثبت نام کرد. هرچند این نویسنده طی چند سال بعدی ثابت کرد که به درد دانشگاه نمیخورد. طی شش سال بعدی او چندین بار از دانشگاه رفت و بازگشت تا این که در سال 1925 بدون کسب مدرکی از دانشگاه اخراج شد. بعد از ماجرای استنفورد، اشتاین بک تصمیم گرفت تا به عنوان یک نویسنده «فریلسنر» مشغول به کار شود.
او به نیویورک رفت و در آنجا به عنوان یک کارگر ساختمانی و خبرنگار روزنامه استخدام شد. اما بعد از مدتی به کالیفرنیا برگشت و به عنوان مستحفظ «دریاچه تاهو» (Lake Tahoe) مشغول به کار شد. در همین زمان، کار نویسندگیاش را هم آغاز کرد. البته شغلهای اشتاین بک به همین جا ختم نمیشوند و با آغاز جنگ جهانی دوم، به عنوان یک خبرنگار جنگ در روزنامه «New York Herald Tribune» مشغول بهکار شد. در همین دوران، به همراه دوست خود «ادوارد ریکتس» (Edward F. Ricketts)، زیستشناس ارتش، برای جمعآوری اطلاعات از زندگی یک سرباز نیروی دریایی به مکزیکو سفر کردند. این سفر به نوشتن کتاب «Sea of Cortez» در سال 1941 منجر شد؛ روایتی از زندگی یک سرباز نیروی دریایی در خلیج کالیفرنیا (Gulf of California).
ازدواج جان اشتاین بک
جان اشتاین بک سه بار ازدواج کرد و دو فرزند پسر داشت. آشنایی و ازدواج او با اولین معشوقهاش، «کارول هنینگ» (Carol Henning)، در سال 1930 اتفاق افتاد. طی یک دههی بعدی، اشتاین بک با کمک و حمایتهای مالی همسرش توانست خود را وقف نوشتن کند تا این که در سال 1942 این زوج از هم جدا شدند.
ازدواج وی با دومین همسرش، «Gwyndolyn Conger»، تنها برای پنج سال (از سال 1943 تا 1948) دوام آورد. دو فرزند پسر حاصل این ازدواج بودند؛ «توماس» (Thomas) در سال 1944 و «جان» (John) در سال 1946 بهدنیا آمدند. در سال 1950، اشتاین بک با سومین همسر خود، «الین اندرسون اسکات» (Elaine Anderson Scott)، ازدواج کرد. این ازدواج تا فوت نویسنده در سال 1968 دوام آورد. [caption id="attachment_273781" align="aligncenter" width="600"] جان اشتاین بک و همسرش[/caption]
مرگ جان اشتاین بک
جان اشتاین بک در بیست دسامبر سال 1968 بهخاطر بیماری قلبی در خانهی خود در شهر نیویورک درگذشت.
سبک نگارش جان اشتاین بک
بزرگترین توانایی اشتاین بک در نویسندگی، استعداد او در شخصیتپردازی داستانهایش است. مخاطب در تمامی رمانهای او احساس میکند که واقعا کاراکترها را میشناسد؛ در واقع ایجاد حس همدردی با شخصیتها در مخاطب، ویژگی بارز آثار جان اشتاین بک است. هنر دیگ اشتاین بک، ایجاد موقعیتهایی است که خوانندگان از خود میپرسند «اگر من بهجای او بودم چه؟».
توانایی او در استفاده از ایدههای مدرن در داستانهایی که بعد از هفتاد سال کماکان جذابند، دلیلی است که بعد از گذشت سالها هنوز مخاطبین از خواندن آثار جان اشتاین بک لذت میبرند. در کنار اینها، نکتهای که سبک نگارش جان اشتاین بک را شکل میدهد، استفاده همزمان او از روایت «دانای کل» (Omniscient Narration) به همراه یک همدلی واقعی برای شخصیتهایش است. از نظر فرم محتوا در طرف دیگر، اشتاین بک همیشه از زیبایی غنایی روستای سالیناس نوشته است؛ جریان زیبایی که همیشه در پسزمینه آثارش وجود دارد، بدون توجه به این که چقدر داستان آن تراژدی و غمانگیز باشد. «رویای آمریکایی» در نهایت ویژگی دیگر آثار جان اشتاین بک است که به فکر تمام شخصیتهای مرد و زن داستانهایش بست پیدا میکند.
کتابهای جان اشتاین بک
از آثار جان اشتاین بک میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- خوشههای خشم
- موشها و آدمها
- مروارید
- گلهای داوودی
- ماه پنهان است
- زمستان
- دره دراز
- روزگاری جنگی درگرفت
- شرق بهشت
- اسب سرخ
- جام زرین
- سبزهزارهای بهشت
- به خدایی ناشناخته
- تورتیلا فلت
- در نبردی مشکوک
- راسته کنسرو سازی
- کتاب Sea of Cortez
- کتاب The Log from the Sea of Cortez
- کتاب Travels with Charley: In Search of America
- کتاب The Winter of Our Discontent
آثار برجسته جان اشتاین بک
کتاب موشها و آدمها
کتاب موشها و آدمها روایتی از دو کارگر مهاجر فقیر به نامهای «جرج» و «لنی» است که برای دست یافتن به رویای آمریکایی طی دوران رکورد بزرگ در کالیفرنیا کار میکنند. لنی از یک ناتوانی ذهنی خفیفی رنج میبرد و به دوست خود، جرج، اعتماد کامل دارد، اما او عادت دارد خود را به دردسر بیاندازد. هدف نهایی آنها، داشتن یک هکتار زمین و یک کلبه است. وقتی که این دو کاری در زمینهای روستای سالیناس (وطن اشتاین بک) پیدا میکنند، رویایشان از همیشه دستیافتنیتر بهنظر میرسد. با این حال، تمایلات لنی در نهایت دوباره او را به دردسر میاندازند؛ دردسری که در نهایت به یک نتیجه غمانگیز برای این دو دوست تبدیل میشود. این کتاب در سال 1937 چاپ، و بعدها یک نمایش و سه فیلم سینمایی از آن اقتباس شدند.
کتاب خوشههای خشم
رمان خوشه های خشم عموما به عنوان بهترین و بلندپروازانهترین اثر اشتاین بک شناخته میشود. این کتاب روایتی از ماجرای یک خانواده اوکلاهامی است که محل زندگی خود را ترک کرده و بهدنبال آغازی جدید در ایالت کالیفرنیا طی دوران رکود بزرگ هستند. این کتاب به خوبی روحیه و عصبانیت مردم را در آن سالها به تصویر میکشد. کتاب خوشههای خشم در محبوبترین دوران خود، هفتهای صد هزار جلد فروش داشت.
کتاب مروارید
داستان رمان مروارید (The Pearl) اقتباسی از یکی از قصههای محلی مکزیکی است که به کشف ذات و طبیعت انسان و پتانسیل عشق میپردازد. «کینو»، غواص فقیری که از کف دریا مروارید جمع میکند، با همسرش «جوانا» و پسر شیرخوارشان، «کویوتیتو» (Coyotito)، در کنار دریا زندگی میکنند. روزی کویوتیتو توسط یک عقرب گزیده میشود و دکتر شهر بخاطر وضعیت مالی خانواده، از درمان وی روی برمیگرداند. در همان روز، کینو طی غواصیاش بزرگترین مرواریدی که تا به حال دیده را کشف میکند. این مروارید که پتانسیل عوض کردن زندگی این خانواده را دارد، خیلی زود به عامل حسادت همسایهها، و در نهایت یک بدبختی برای خانواده کینو تبدیل میشود. رمان کوتاه مروارید در سال 1947 به چاپ رسید. [caption id="attachment_273783" align="aligncenter" width="900"] سه کتاب مهم جان اشتاین بک[/caption]
بهترین کتاب جان اشتاین بک
همانطور که در بخش قبلی اشاره شد، کتاب خوشههای خشم توسط بسیاری به عنوان بهترین کتاب جان اشتاین بک شناخته میشود. این اثر به همراه دو رمان دیگر، کتاب موشها و آدمها و در نبردی مشکوک سری رمانهایی بودند که با نام سری رمانهای کالیفرنیا شناخته شدند و حول داست بول و زندگی آدمها در زمان رکود بزرگ جریان داشتند. بعد از موفقیتهای کتاب موشها و آدمها، رمان خوشههای خشم به بلندای موفقیت اشتاین بک تبدیل شد. این کتاب در سال 1939 بهعنوان پرفروشترین کتاب سال معرفی شد و تا فوریه 1940، مجموعا 430 هزار نسخه از آن به چاپ رسیده بود. در همین ماه، جایزه ملی کتاب برای بهترین کتاب داستان سال 1939 به کتاب خوشههای خشم رسید. اشتاین بک در این کتاب از اطلاعات جمعآوری شده توسط «سنورا بب» (Sanora Babb)، نویسنده و کارمند«farm Security Administration »، در سال 1938 استفاده کرد. بب در حال جمعآوری اطلاعات درباره داستانها و زندگی مهاجران بدون خانه برای رمان خودش بود. «تام کولینز» (Tom Collins)، ارشد او، گزارشهای بب را با اشتاین بک که در آن زمان در روزنامه «سان فرانسیسکو» کار میکرد، به اشتراک گذاشت. رمان بب به نام کسانی که نامشان ناشناخته است (Whose Names Are Unknown) در سال 1939 تحتتأثیر موفقیت رمان خوشههای خشم دیده نشد و تا انتشار آن در سال 2004 (یک سال قبل از مرگ نویسنده) طبقهبندی شده بود. در ماه ژانویه سال 1939، سه ماه قبل از انتشار کتاب خوشههای خشم، اشتاین بک نامه طولانی به «پاسکال کوویسی» (Pascal Covici)، ویراستار او در «Viking Press»، نوشت تا ارزش این اثر را به او متذکر شود:
«در تمام مدت سعی کردم خواننده را با واقعیت آشنا کنم. برداشت خواننده از این کتاب به میزان عمق ]فکری[ خودش برمیگردد. پنج لایه در این کتاب وجود دارند و خواننده به اندازه خودش متوجه این لایهها میشود و نمیتواند بیش از آنچه در خودش است، چیزی از این کتاب پیدا کند.»
اشتاین بک زمانی که آماده نوشتن کتاب خوشههای خشم میشد نوشت:
«میخواهم یک برچسب شرم روی تمام حرامزادههایی که مسئول این وضعیت هستند (اشاره به رکود بزرگ) بگذارم.»
او همچنین در جمله معروف درباره این کتاب به تلاشش برای آگاه ساختن خواننده اشاره میکند:
«من لعنتیترین کارم را انجام دادم تا اعصاب خواننده را بههم بریزم.»
این کتاب بخاطر همدردی نویسنده با جنبش مهاجران و کارگران و نثر روانش، طرفداران بسیاری میان طبقه کارگر پیدا کرد. این کتاب بهخاطر محتوای تاریخی و میراث ماندگارش در اکثر دانشگاهها و دبیرستانهای آمریکا تدریس میشود. [caption id="attachment_273784" align="aligncenter" width="900"] خوشههای خشم،بهترین اثر جان اشتاین بک[/caption]
جوایز و افتخارات جان اشتاین بک
اولین موفقیت اشتاین بک با کتاب تورتیلا فلت (Tortilla Flat) در سال 1935 بود. این رمان برندهی مدال طلایی باشگاه مشترک المنافع کالیفرنیا (Commonwealth Club of California) شد. اولین جایزهی بزرگ او، جایزه پولیتزر برای رمان خوشههای خشم در سال 1940 بود. اشتاین بک در سال 1962 برندهی جایزه نوبل ادبیات شد و در زمان دریافت جایزه گفت: «وظیفهی یک نویسنده این است که برای پیشرفت، رویاهای خطرناک و تاریک را زیر نور لایروبی کند.»
نظر سایر نویسندگان در مورد جان اشتاین بک
«چارلز پور»، که یک منتقد است، یک روز بعد از مرگ اشتاین بک در «نیویورک تایمز» نوشت:
«اولین کتاب بزرگ اشتاین بک آخرین کتاب خوبش بود. اما خدای بزرگ، عجب کتابی بود و آن چیزی نیست جز خوشههای خشم. گویی نیمی از ارث ادبی او از بهترینهای «مارک توین» (Mark Twain) و نیم دیگر آن از بدترینهای «کوتن مادر» (Cotton Mather) بود.»
پور در ادامه نوشته بود:
«اشتاین بک به جایزه نوبل نیازی نداشت، داوران نوبل به او نیاز داشتند.»
«بری لوپز» (Barry Lopez) درباره او گفته:
« جان اشتاین بک قلب آدمی و سرزمین را در کنار هم جمع میکند.»
چرا باید آثار جان اشتاین بک را بخوانیم؟
اشاره به وضعیت قشر ضعیفتر جامعهی آمریکا در آن زمانها و حمایت از کارگران و کشاورزان، از ویژگیهای بارز اغلب کتابهای اشتاین بک هستند. اگر بهدنبال نویسندهای هستید که دغدغه وضعیت اقشار پایینی جامعه را داشته باشد و از یک طرف به خوبی به وصف سرزمینهای مختلف در داستانهایش بپردازد، جان اشتاین بک همانی است که دنبالش میگردید. یک دلیل دیگر برای خواندن آثار اشتاین بک، مهارت او در پرداختن به شخصیتهای مختلف داستانهایش است. مطمئن باشید هنگام خواندن آثار اشتاین بک او از همذاتپنداری با شخصیتهای متعدد داستانهایش شگفتزده خواهید شد.
تقویم زندگی جان اشتاین بک
- 1902: تولد جان اشتاین بک جونیور
- 1919: فارغالتحصیلی از دبیرستان سالیناس و ثبتنام در دانشگاه استنفورد
- 1925: خروج از دانشگاه بدون کسب مدرک
- 1928: بازگشت به کالیفرنیا از نیویورک
- 1929: انتشار اولین کتاب اشتاین بک به اسم جام زرین (Cup of Gold)
- 1930: ازدواج با کارول هنینگ و آشنایی با اد ریکتس (Ed Ricketts)
- 1932: چاپ رمان سبزهزارهای بهشت (The Pastures of Heaven)
- 1933: انتشار کتاب اسب سرخ (The Red Pony) و به خدایی ناشناخته (To a God Unknown)
- 1935: چاپ رمان تورتیلا فلت
- 1936: چاپ رمان نبردی مشکوک (In Dubious Battle)
- 1937: انتشار کتاب موشها و آدمها (Of Mice and Men)
- 1939: انتشار رمان خوشههای خشم (The Grapes of Wrath)، برد جایزه ملی کتاب
- 1940: برد جایزه پولیتزر
- 1941: چاپ کتاب Sea of Cortez
- 1942: انتشار رمان ماه پنهان است (The Moon Is Down)
- 1943: خدمت به عنوان خبرنگار جنگی
- 1944: نوشتن داستان فیلم قایق نجات (Lifeboat) از «آلفرد هیچکاک»
- 1945: چاپ رمان راسته کنسروسازی (Cannery Row)
- 1947: انتشار رمان مروارید (The Pearl)
- 1951: چاپ کتاب The Log from the Sea of Cortez
- 1952: چاپ کتاب شرق بهشت (East of Eden)
- 1958: انتشار رمان یکبار جنگی رخ داد (Once There Was a War)
- 1960: چاپ کتاب Travels with Charley: In Search of America
- 1961: چاپ آخرین رمان او The Winter of Our Discontent
- 1962: کسب جایزه نوبل ادبیات
- 1968: فوت جان اشتاین بک
خرید آثار جان اشتاین بک از کتابانه
ما در فروشگاه کتابانه به عنوان یکی از مراکز پخش آثار ادبی کشور، طی فعالیت چندین سالهی خود، سعی کردیم با گردآوری مجموعه کاملی از بهترین کتابها، دسترسی خوانندگان و علاقهمندان به آثار ادبی را راحتتر از همیشه کنیم. شما از طریق فروشگاه اینترنتی کتابانه دسترسی راحت به مجموعه کاملی از آثار جان اشتاین بک خواهید داشت.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران