کتاب دیوید کاپرفیلد (کلکسیون کلاسیک)

معرفی کتاب دیوید کاپرفیلد

کتاب دیوید کاپرفیلد نوشته ی چارلز دیکنز و ترجمه ی محسن سلیمانی توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

از نظر منتقدان رمان دیوید کاپرفیلد، معروف ترین اثر چارلز دیکنز است و بخش هایی از آن برگرفته از زندگی شخصی خود نویسنده است. نام کتاب که همان نام شخصیت اصلی کتاب نیز هست، زندگی دیوید، پسری را نقل می کند که پیش از به دنیا آمدنش پدر را از دست داده و به همراه مادر و پگاتی که خدمتکار آن ها است زندگی می کند. تنها فامیل او عمه بتسی است که در زمان به دنیا آمدن او به خانه شان می آید و او که منتظر نوزادی دختر است با شنیدن خبر به دنیا آمدن نوزاد پسر آن ها را ترک می کند. مادر دیوید چند سال پس از فوت همسرش با مردی به نام مردستون آشنا می شود و پس از مدتی با او ازدواج می کند. بعد از ازدواج مردستون نقاب از چهره ی واقعی خود بر می دارد و رفتارهای ظالمانه ای را با دیوید کوچک آغاز می کند و در نهایت او را مجبور می کند به مدرسه ای شبانه روزی برود، مدیر آن جا که کریکل نام دارد رفتارهای بدی با کودکان دارد و آن ها را تنبیه می کند. دیوید در مدرسه با کودکی به نام تردلز آشنا می شود که به نوعی تنها دوست اوست. پس از مرگ مادر او به اجبار ناپدری اش با کارگاه هایی جهت کار کردن فرستاده می شود، اما او که نمی تواند این وضع را تحمل کند از لندن فرار می کند وخود را به عمه بتسی می رساند و ... .

 

برشی از متن کتاب

تفریح و تنوع اسب کالسکه تنبل ترین اسب دنیا بود. کالسکه چی هم اصلا نمی دانست حرف زدن یعنی چه و فقط سوت می زد. پگاتی در سبدی که روی پایش بود، آن قدر خوردنی و نوشیدنی گذاشته بود که اگر با کالسکه به لندن هم می رفتیم برای مان کافی بود. در راه خوب خوردیم و خوب خوابیدیم. اما کالسکه آن قدر از چاده های پیچ در پیچ رفت و بالا و پایین پرید و ما پیاده و سواره شدیم که خسته شدیم. برای همین هم وقتی به یارمیث رسیدیم، واقعا خوشحال شدم. وارد خیابان شهر که شدیم، از بوی ماهی، قیر، الیاف های قیراندود، رفت وآمد دریانوردها و تلف و تلوق چرخ گاری ها روی سنگ فرش ها، نتیجه گرفتم که درمورد کوچکی شهر به آن شلوغی، اشتباه می کردم. پگاتی جیغ کشید: «این حام است! ببین چقدر بزرگ شده!» آن قدر که حام مرا می شناخت، من او را نمی شناختم. چون از آن شبی که به دنیا آمده بودم، اصلا به خانه مان نیامده بود. اما مرا کول کرد و در حالی که چمدان کوچک مان را هم زیر بغل زده بود، به خانه برد. حام جوان تنومند و قوی و چارشانه ای بود با نزدیک به دو متر قد، اما با آن لبخند بچگانه و موهای وزوزی و بورش، قیافه اش شبیه گوسفندها بود. ما از تپه ی کوچک شنیو از راهی میان طناب ها، کارگاه قایق و کشتی سازی، کارگاه منفذ گیری، کارگاه های آهنگری و جاهای دیگر گذشتیم و به زمین صافی رسیدیم و حام گفت: «آقا دیوید، این خانه ی ماست.» من اطراف را نگاه کردم، اما جز بیابان و دریا و رودخانه و یک کشتی زهوار دررفته، چیزی ندیدم. گفتم: «این جاست؟ این که عین کشتی است.» حام گفت: «خودش است آقا.» در بدنه ی کشتی یک در قشنگ کار گذاشته بودند و در اطراف آن پنجره های کوچکی قرار داشت. داخل کشتی نیز قشنگ و تمیز و مرتب بود. توی کشتی یک میز، یک ساعت هلندی و یک کمد کشودار هم بود. از صندوقچه ها و جعبه ها و وسایل دیگر هم به جای نیمکت و صندلی استفاده می کردند. پگاتی مرا به عقب کشتی برد و در کوچکی را باز کرد و اتاق خوابم را که پنجره ای کوچک و آیینه ای هم قد من داشت ،نشانم داد. دور آیینه را با گوش ماهی قاب گرفته بودند. ...

نویسنده

" چارلز دیکنز " برجسته ترین رمان نویس و نویسنده انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند در آن دوران بوده است. او در 7 فوریه 1812، در پورتس موث کشور انگلستان متولد شد. از او برای داستان نویسی و نثر توانمندش و خلق شخصیت های به یادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمده است. چارلز در طول زندگیش، محبوبیت جهانی بسیاری کسب کرده است. چارلز دیکنز در سن 12 سالگی فکر می­کرد که به اندازه کافی بزرگ شده است. از این رو در کارخانه قایق سازی شروع به کار کرد. او روزانه ده ساعت کار میکرد و با شش شلینگی که در هفته دریافت می کرد، مجبور بود کرایه خانه را بپردازد و به خانواده اش که به همراه پدر در زندان مارشالسی بودند، کمک کند. در ماه می سال 1827، چارلز دیکنز در اداره الیس و بلکمور به عنوان کارمند حقوق آغاز به کار کرد . او از زمانی که دانشجوی سال آخر بود، استعداد وکیل شدن را در خود میدید، حرفه ای که بعدها در بسیاری از آثارش، تنفر خود را از آن نشان داد. او در سن 17 سالگی به عنوان تند نویس در دادگاه مشغول به کار شد. رمانهای چارلز دیکنز با وجود دارا بودن تمامی ویژگیهای یک رمان موفق، به تفسیر و نقد جامعه نیز پرداخته است. چارلز دیکنز یک منتقد خشمگین نسبت به مسایلی همچون فقر و طبقه بندی های جامعه مربوط به زمان سلطنت “ملکه ویکتوریا” بود. او در تمامی آثارش، تمرکز خود را بر انسانهایی با ویژگیها و شیوه زندگی مشترک قرار میدهد. دومین رمان چارلز دیکنز به نام الیور تویست ( 1839) با توصیف هایش از فقر و جنایتهای شهری، خوانندگان را شوکه کرد و به ارائه تصویری شفاف و حقیقی از فضای کثیف لندن پرداخت. از مهمترین آثارش می توان به دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگ، الیور تویست و داستان دو شهر اشاره کرد. چارلز دیکنز در 9 ژوئن 1870، بر اثر سکته قلبی درگذشت. بنابر وصیت خود او، مراسم تدفینی کم خرج و بسیار معمولی برایش برگزار کردند.

فهرست

  درباره نویسنده تولد من یادهای کودکی تفریح و تنوع بدبختی من تبعید از خانه دوستان تازه نیم سال اول تحصیل من در سی لم هاوس روز تولد به یاد ماندنی من بی اعتنایی به من  

کلکسیون کلاسیک نویسنده: چارلز دیکنز مترجم: محسن سلیمانی انتشارات: افق