کتاب دلهره هستی | آلبر کامو

درباره‌‌ی کتاب دلهره هستی اثر آلبر کامو

"دلهره ی هستی" کتابی حاوی سرگذشت زندگی "آلبر کامو"، نوع تفکر و نگرش و همچنین برخی از آثار ارزشمند وی می‌باشد. در پایان نیز دو مصاحبه از کامو در کتاب قرار داده شده است. آلبر کامو، نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار فرانسوی که در الجزایر و در خانواده‌ای فقیر متولد می‌شود.

در دوره ی کودکی با غم از دست دادن پدر دست و پنجه نرم کرده و روزگار سختی را در کنار مادر و تنها برادرش لوسی ین می گذراند. در این هنگام مادر اسپانیایی تبارش از طریق شغل خدمتکاری، مخارج زندگی خود و فرزندانش را تامین می کند.

کامو از همان دوران کودکی از هوش و استعداد سرشاری برخوردار بود و به تحصیل علاقه ی فراوانی داشت؛ همین موضوع موجب توجه لوئی ژرمن، یکی از آموزگاران دوره ی ابتدایی اش به وی شده و موفقیت های بعدی را برای کامو به دنبال می آورد تا جایی که جایزه ی نوبل ادبیات را به خود اختصاص داده و به شهرتی جهانی دست می یابد.

به طور کلی، مترجم در طول محتوای کتاب حاضر، به جمع آوری آثار این نویسنده و مورد تحلیل و تفسیر قرار دادن مطالب مربوط به هر یک از آن ها پرداخته و هم چنین روایت های قابل تأملی را از جزئیات زندگی او ارائه کرده و در نتیجه، مخاطب را با شخصیت، تفکرات و زندگی نامه ی آلبر کامو آشنا می سازد.

بخشی از کتاب دلهره هستی اثر آلبر کامو

ادبیات

کامو خود در مقاله ای گفته است که چگونه به سوی ادبیات رفت. زندگی شادی داشت. هیچ چیز نمی توانست او را از دریا و آفتاب دور کند. تا روزی که کتاب «درد» اثر آندره دوریشو به دستش می رسد. می بیند در این کتاب صحبت از فقر است و سکوت و رنج مادر و شامگاهان زیبا. تعجب می کند: گویی نویسنده زندگی او را مطرح کرده است.

پس این مسایل حقیر را می توان دستمایه ادبیات کرد؟ «پس سکوت سمج من، این رنج های گنگ و حاکم، دنیای شگفت انگیز دوروبر من، نجابت خویشان فقیرم، خلاصه، همه ی این رازها گفتنی است؟» احساس رهایی می کند. کتاب «درد» راه او، راه هنر را بدو می نماید. حالا در ششم ادبی بود و سال، سال 1930. تازه مسلول شده بود. دکتر گفته بود که از مادرش جدا شود. پنج نفر در یک اتاق زندگی می کردند: مادر، برادر، مادربزرگ، دایی و خود او.

عمه اش او را پذیرفت. شوهر عمه قصاب بود. کاروبارش بد نبود. کتاب خانه کوچکی داشت و در اوقات فراغت مطالعه می کرد. روزی «مائده های زمینی» آندره ژید را به دست آلبر کامو داد و به او گفت: این کتاب را حتما بخوان، خواهی پسندید. ریشو راه هنر را به او نشان داده بود. ژید او را وارد دنیای آفرینندگی کرد. دبیر خردمندش، ژان گرنیه تشویقش می کرد. اما به سبب سل ناچار به ترک تحصیل شد.

سال دیگر تحصیل را ازسر گرفت. ژان گرنیه دید کامو از نظام منطقی گریزان است، پس نمی تواند فلسفه بخواند. تاریخ ادبیات را هم دوست نداشت، پس راه ادبیات هم بسته بود. گرنیه به او گفت: دلهره فلسفی را انتخاب کن تا تلفیقی از فلسفه و ادبیات باشد. کامو به راه افتاده بود. در چنین حال و هوایی می زیست که کتاب «پشت و رو» را نوشت.

کامو در این دوره می کوشید تا زندگی را چنان که هست بپذیرد: با همه طعم تلخ و شیرینش. و با صداقتی که داشت، همه این مسایل را عینا در مقاله های «پشت و ر » تشریح کرد. نخستین کتاب او محصول این جو است: تاروپود عمر ما، ایام شاد و ناشادی است که باید زیست. بکوشیم تا از جنبه های مثبت آن بهره مند شویم.

تکلیف موش و گربه

پیوند: ستندال، نویسنده ی سده ی نوزدهم می گفت: آدمی در این دنیا، همانند موشی است که در تله گرفتار آمده باشد. بهترین کاری که عجالتا این موش می تواند انجام دهد، این است که فعلا پنیر طعمع را بخورد. رند شیراز هم به عافیت آدمی توجه داشت که می گفت:

جایی که تخت و مسند جم می رود به باد / گر غم خوریم خوش نبود، به که می خوریم

کامو از مریدان فلسفه ی ستندال بود، چنو می اندیشید. نگارش پیوند در چه حال و هوایی صورت گرفت؟

در سال 1936 دیپلم تحصیلات عالی خود را در فلسفه گذراند. پس از دو سال از دام ازدواج گریخت. در روزنامه نگاری اسم و رسمی یافت و درآمدی. حال و هوای پشت و رو را از یاد برده جهان در نظرش خوان گسترده ی عیش می نمود...

کتاب دلهره هستی اثر آلبر کامو با ترجمه‌ی محمدتقی غیاثی توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.

فهرست

فهرست کتاب دلهره هستی اثر آلبر کامو

نگاهی تازه به زندگی و آثار کامو

جوانی: دریا و آفتاب

ادبیات

تکلیف موش گرفتار

بیگانه و جنگ

روزنامه ‌نگاری

اسطوره ی سی ‌زیف

سوء تفاهم

کالیگولا

طاعون

حکومت نظامی

دادگستران

انسان شورشی

سقوط

جایزه ی نوبل

از کتاب پشت و رو

طنز

حالی بین رد و قبول

دلمردگی

شوق زندگی

امید و نومیدی یا پشت و روی جهان

از کتاب افسانه ی سی ‌زیف

افسانه سی ‌زیف

از کتاب تابستان

پرومته در دوزخ

معما

درختان بادام

از افسانه ی سی ‌زیف

محال و خودکشی

کتاب عیش

عیش در تیپازا

چند توضیح

باد در جمیلا

تابستان در الجزیره

کویر

دو مصاحبه

پاسخ به ژان ـ کلودبریس ویل

آخرین مصاحبه ی کامو

• نویسنده: آلبر کامو
• مترجم: محمدتقی غیاثی
• انتشارات: نگاه