loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب دعای دریا - خالد حسینی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب دعای دریا نوشته خالد حسینی با ترجمه مهدی غبرایی در نشر ثالث به چاپ رسیده است.

این کتاب با الهام از ماجرای کودک سه ساله ای به نام "“آلان” کُردی" نوشته شده است. کودک پناه جوی سوری که در راه رسیدن به اروپا و فرار از جنگ خانمان سوز سوریه در آب های مدیترانه غرق شد و چشم هایش را برای همیشه روی زیبایی های دنیا بست. هنگامی که جسم بی جان این کودک در ساحل ترکیه پیدا شد، تصاویر دلخراش آن، واکنش های جهانی را برانگیخت و “آلان” به نمادی تراژیک از بحران سوریه تبدیل شد. درست یک سال پس از مرگ “آلان”، در سال 2016 تعداد کثیری از پناه جویان که تعداد آن ها حداقل 8500 نفر بود، در راه گذر از این دریا به سرنوشتی مشابه او دچار شدند و جان خودشان را از دست دادند. "خالد حسینی" این ماجرای تلخ را در قالب شعر نو برای مخاطب به تصویر می کشد و با زبان شعر، داستان این واقعه را شرح می دهد. در کنار اشعار این شاعر خلاق، تصاویر زیبایی از "دان ویلیامیز" نیز در این کتاب وجود دارد که در جهت عینیت بخشیدن به داستانِ کتاب بسیار موفق عمل کرده است. "دعای دریا" از مردان سوری ای می گوید که برای فرار از جنگ و مصیبت، همسر و فرزندانشان را به آب های وسیع دریا می سپارند و خودشان می مانند تا در راه حفظ میهن بجنگند. رزمنده هایی که جز دعا، کار دیگری برای حفظ جان خانواده شان از دست شان بر نمی آید اما دریا، دعای آن ها را بی اجابت می گذارد.


برشی از متن کتاب


مروان عزیزم، در تابستان های طولانی دوران کودکی، که پسر بچه ای به سن حالای تو بودم، من و عمویت تشک های خود را بر بام خانه باغ پدربزرگت در حمص پهن می‌کردیم.   صبح ها با خش خش برگ های زیتون در نسیم، بع بع  بزهای مادربزرگت، تلق تلوق دیگ و قابلمه، خنکای هوا و آفتاب، چند شاخه کمرنگ درخت خرمالو در جانب شرق بیدار می شدیم.   وقتی تازه راه افتاده بودی، تو را با خود به آن جا بردیم.   از مادرت در آن سفر خاطره خیلی روشنی دارم: گله گاوی را نشانت می داد که در صحرای مملو از گل ‌های وحشی می چرخیدند.   کاش این قدر کوچک نبودی. آن وقت خانه باغ، دیوارهای سنگی دوده گرفته اش، نهری که من و عمویت هزار آب بند کودکانه رویش ساختیم، یادت نمی رفت.   کاش مثل من حمص را به خاطر می داشتی و، مروان.   در شهر قدیم پر هیاهو مسجدی برای ما مسلمانان، کلیسایی برای همسایگان مسیحی، و بازار بزرگی برای همه، تا در آن بر سر آویزهای طلا محصولات تازه و لباس عروس چک و چانه بزنند.   کاش کوچه های شلوغ که بوی کیبه برشته در آن پیچیده بود و پیاده روی غروب ها همراه مادرت در میدان برج ساعت شهر یادت مانده بود.   اما آن زندگی و آن زمانه حالا رویایی بیش نیست، حتی برای من سرابی است دوردست.   اول اعتراض ها بود. بعد محاصره.   از آسمان بمب می بارید قحطی. خاکسپاری.   خودت از این ها خبر داری.   می دانی گودال بمب می تواند قدر استخر شنا باشد. آموخته ای خون تیره خبر بهتری است از خون روشن.   یاد گرفته ای که مادر ها و خواهر ها و هم کلاس ها را می توان در شکاف باریک سیمان، آجرها و تیرهای بیرون زده پیدا کرد تکه های کوچک پوست آفتاب سوخته که در تاریکی برق می زند.

نویسنده: خالد حسینی مترجم: مهدی غبرایی انتشارات: ثالث

درباره خالد حسینی نویسنده کتاب کتاب دعای دریا - خالد حسینی

خالد حسینی نویسنده‌ی افغان و خالق کتاب‌های پرفروش نیویورک‌تایمز با عناوین بادبادک‌باز، هزار خورشید تابان و ندای کوهستان است. رمان‌های او به داشتن لحن دلسوزانه و احساسات مشترک انسانی مشهور هستند. ...

سایر آثار نویسنده

مشاهده بیشتر

نظرات کاربران درباره کتاب دعای دریا - خالد حسینی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دعای دریا - خالد حسینی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل