کتاب داستان Macbeth

درباره‌ی کتاب داستان Macbeth

کتاب Macbeth نوشته‌ی  William Shakespeare توسط انتشارات پژواک جامعه به چاپ رسیده است. در سالهای دور و در روزی تاریک و بارانی مکبث و بانکو در حالی که از جنگ باز می گشتند سه جادوگر را ملاقات می کنند. آن ها مکبث را پادشاه خطاب می کنند اما مکبث باتعجب می گوید که من که پادشاه نیستم، فقط یک سرباز ساده هستم.

مکبث و بانکو نمی توانند حرف های جادوگران را فراموش کنند: مکبث پادشاه خواهد شد در حالی که همسشرش در خواب با دیدن خوابی مملو از خون راه می رود. آینده بانکو چگونه خواهد بود؟ چند هزار انسان باید کشته شوند تا در نهایت اسکاتلند بار دیگر به آرامش برسد؟ داستان مکبث نوشته ویلیام شکسپیر معروف در این کتاب در شش بخش با نام های سرباز- جنرال - پادشاه ، قتل شبانه، پادشاه جدید، روحی بر سر میز، جادوگران بیشتر به مکبث می گویند و درختان شروع به راه رفتن می کنند به زبان انگلیسی ارائه شده است. کتاب حال حاضر از سری کتاب های دومینو به چاپ رسیده است که کتاب های داستان به زبان انگلیسی را در چهار سطح به چاپ می رساند.

علاوه بر داستان زیبا، هر کتاب شامل فعالیت هایی هم هست که در جهت ارتقای مهارت خواندن | Reading و همچنین افزایش دایره لغات مخاطبان در نظر گرفته شده است که پس از هر مطالعه هر بخش از کتاب می توان به انجام آن مبادرت ورزید. علاوه بر این مزایا، هرکتاب حاوی یک حلقه سی دی نیز هست که می توانید با گوش دادن به آن هم مهارت شنیداری | Listening خودرا ارتقا دهید و هم از شنیدن داستان به زبان انگلیسی لذت ببرید.

تعداد زیادی لغات جدید و کاربردی در این داستان موجود است که بدون نیاز به دیکشنری می توانید از آن ها بهره ببرید چرا که در حاشیه هر صفحه از کتاب این لغات به همراه معنی و توضیح آن به زبان انگلیسی برای راحت تر کردن مطالعه شما و صرفه جویی در زمان اورده شده است.
.
.
.

.
.
معرفی نویسنده:
داستانی فوق العاده زیبا از نویسنده بزرگ انگلیسی ویلیام شکسپیر (1616-1564) که در استرافورد به دنیا امده است.در سن بیست و پنج سالگی او همسر و فرزندادنش را رها کرد و رهسپار لندن شد تا در سالن گلاب(Globe) به عنوان نویسنده و بازیگر مشغول کار شود. او بیش از 35 نمایشنامه و شعر زیبا نوشته است که مکبث را در سال 1606 و به دلیل به سلطنت رسیدن جیمز پادشاه جدید اسکاتلند که به انگلستان هم حکومت می کرد و از نوادگان بانکو در داستان مکبث بود نوشت.
نمایشنامه های او هنوز هم در بسیاری از نقاط جهان بسیار معروف و مشهوراند و از نظر بسیاری از طرفدارانش او بزرگترین نمایشنامه نویس انگلستان است.از اثار دیگر او هملت،اتلو،رومئو و ژولیت،شاه لیر،طوفان،ژولیوس سزار،تاجر ونیزی و شب دوازدهم میتوتن نام برد.

بخشی از کتاب Macbeth

The English army marched north to Scotland. Malcolm marched at the front of the army and his friend Macduff was next to him. Many Scottish soldiers joined the English army, because they hated Macbeth.
Not far from Macbeth's castle, there was a forest. 'Let's stop here,' said Malcolm. 'When we are ready, we can attack the castle. Soon, the people of Scotland are going to be happy again!’
Macbeth stayed in his castle. Every day his spies brought him news.
"There is an army near the castle, my lord,' one of his spies told him.
"There are more than ten thousand soldiers!' said another. 'What are we going to do?'
'What's wrong? Are you afraid?' cried Macbeth angrily. "This castle is strong and safe from attack.'
Macbeth wasn't worried about the English army. He thought about his visit to the witches' hut. He remembered the strange bloody baby and its words: No mother's son can hurt you!
But Macbeth wasn't happy. 'I have no friends, thought. 'I am the king, and everyone is afraid of me. they hate me, too. My soldiers are leaving me, and they joining Malcolm's army.'
Just then the doctor came to him from Lady Macbeth’s room.
"How is my wife?' asked Macbeth. "She needs to sleep, my lord. I want to help

کتاب داستان Macbeth اثر william shakespeare توسط انتشارات Oxford به چاپ رسیده است.

فهرست

• متن انگلیسی کتاب داستان مکبث
• DOMINOES ONE
• WITH CD
• نویسنده: william shakespeare
• انتشارات: Oxford