loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خانواده مصنوعی و داستان‌های دیگر

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب خانواده مصنوعی و داستان‌های دیگر

کتاب "خانواده‌ی مصنوعی"، مجموعه‌ی ده داستان کوتاه تحت عناوین "قوانین بازی"، "هنر آشپزی و پذیرایی"، "خانواده‌‌ی مصنوعی"، "آدم‌‌های مشهور"، "سخنرانی"، "جدایی‌‌ها"، "بتمن و رابین دعوا می‌‌کنند"، "دفتر کار"، "پنجره‌‌ی جومری"، "بیست سالگی" را در بر می‌گیرد که هر یک توسط نویسندگانی مختلف از سراسر جهان مانند "مارگرت اتوود"، "آلیس مونرو"، "آن تایلر"، "استیون کینگ"، "آیزاک باشویس سینگر"، "اورحان پاموک"، "هاروکی موراکامی" و ... به رشته‌ی تحریر درآمده و روایت‌هایی خواندنی را در اختیار مخاطب قرار می‌دهند.

به عنوان مثال در داستان "قوانین بازی"، شخصیت اصلی قصه، "ویورلی پلیس جونگ"، دختری شش ساله با اصالتی چینی است که در امریکا همراه با مادر، پدر و هم چنین برادرانش، "وینستن"، "وینسنت" در محله ای هم نام اسمش، یعنی "ویورلی پلیس"، روزگار آرامی را پشت سر می گذارد. اصل ماجرای این داستان از جشن سالانه ی کریسمس آغاز می گردد؛ جشن در انتهای کوچه برگزار می شود؛ در طی این مراسم، دختر قصه و برادرانش هر یک هدایای مختلفی را که از طرف اعضای یک کلیسای امریکایی اهدا شده دریافت کرده و خوش حال و خرسند به جشن و سرور می پردازند. اما، بهترین هدیه که یک شطرنج می باشد به وینسنت می رسد و ماجراهایی خواندنی را برای اعضای خانواده خلق می کند.

بخشی از کتاب خانواده مصنوعی و داستان‌های دیگر

قوانین بازی

شش سالم بود که مادرم فوت و فن قدرت پنهان را یادم داد. تدبیری بود برای پیروز شدن در بحث ها، جلب احترام دیگران، و در نهایت برنده شدن در بازی شطرنج، گو این که آن موقع هیچ کدام ما از این موضوع خبر نداشتیم.

با صدای بلند گریه می کردم و دست مادرم را گرفته بودم و او را به سوی مغازه ای می کشیدم که آلوی شور می فروخت. مادرم دعوایم کرد: «زبانت گاز بگیر.» به خانه که رسیدیم، گفت: «آدم عاقل آن کسی بود که مخالف باد نرفت. در چینی ما می گفت، از جنوب بیا، با باد برو ــ بوم! ــ شمال دنبالت آمد. تندترین باد دیده نشد. »

هفته بعد که وارد مغازه آب نبات های ممنوع شدیم، زبانم را گاز گرفتم. خرید مادرم که تمام شد، آرام کیسه کوچکی آلو از قفسه برداشت و با بقیه جنس ها روی پیشخوان گذاشت.

برخورد مادرم با مسائل روزمره زندگی جوری بود که من و برادرهای بزرگ ترم بتوانیم از شرایط مان فراتر برویم. در محله چینی های سن فرانسیسکو زندگی می کردیم. من هم، مثل همه بچه های چینی که در کوچه های پشت رستوران ها و خرت و پرت فروشی ها بازی می کردند، فکر نمی کردم ما فقیریم. کاسه ام همیشه پر بود؛ روزی سه وعده با پنج نوع غذای مختلف. همه وعده ها با سوپ شروع می شد، سوپی مملو از چیزهای عجیب و غریب که اسم شان را هم نمی خواستم بدانم.

اسم کوچه مان ویورلی پلیس بود؛ آپارتمان دوخوابه گرم تر و تمیزی بالای یک شیرینی پزی چینی کوچک داشتیم که دیم سام و شیرینی های بخارپزش معروف بود. صبح زود که کوچه هنوز خلوت بود، عطر لوبیا قرمزها را احساس می کردم که می پختند و به خمیر شیرینی تبدیل می شدند. تا سپیده بزند، بوی گلوله های کنجدی سرخ شده و دست پیچ های هلالی شکل مرغ کاری زده شیرین آپارتمان ما را برداشته بود. توی تخت، به سر و صدای پدرم گوش می کردم که آماده می شد تا سر کار برود؛ بعد در را پشت سرش قفل می کرد، یک ـ دو ـ سه تیلیک.

در انتهای کوچه طولانی ما، زمین بازی شنی کوچکی بود با تاب ها و سرسره هایی که از فرط استفاده وسط شان حسابی برق می زد. دور تا دور این محوطه بازی، نیمکت های نرده ای چوبی چیده بود که هم وطن های قدیمی روی آن ها می نشستند و با دندان های طلای شان تخمه هندوانه بوداده می شکستند، و پوستش را می ریختند جلوی جمع بی تاب کبوترها که بغ بغوی شان بلند بود. با همه این ها، بهترین جا برای بازی خود کوچه تاریک بود.

کوچه انباشته از رازها و ماجراهای هر روزه بود. من و برادرهایم با دقت به داخل مغازه داروهای گیاهی نگاه می کردیم، و لی پیر را می دیدیم که مقدار معینی پوسته حشرات، دانه های زعفرانی رنگ، و برگ های معطر را با وسواس برای مشتریان ناخوش احوالش روی کاغذ سفید شق و رقی می ریخت. می گفتند یک بار زنی را معالجه کرده که به دلیل نفرینی اجدادی مشرف به مرگ بوده و بهترین پزشکان امریکایی از مداوایش عاجز مانده بودند. کنار این داروخانه گیاهی، چاپخانه ای بود که در چاپ کارت های عروسی طلاکوب و پرچم های قرمزرنگ اعیاد و جشن ها تخصص داشت...

کتاب خانواده مصنوعی و داستان‌های دیگر اثر آن تایلر، ایمی تن، مارگرت اتوود، آیزاک باشویس سینگر و ... با ترجمه‌ی مژده دقیقی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.


فهرست


فهرست کتاب خانواده مصنوعی و داستان‌های دیگر

قوانین بازی/ ایمی تن

هنر آشپزی و پذیرایی/ مارگرت اتوود

خانواده ‌ی مصنوعی/ آن تایلر

آدم‌های مشهور/ اورحان پاموک

سخنرانی/ آیزاک باشویس سینگر

جدایی‌ ها/ جان لورو

بتمن و رابین دعوا می‌ کنند/ استیون کینگ

دفتر کار/ آلیس مونرو

پنجره ‌ی جومری/ آنیتا راو بادامی

بیست سالگی/ هاروکی موراکامی



  • نویسندگان: آن تایلر، ایمی تن، مارگرت اتوود، آیزاک باشویس سینگر و ...
  • مترجم: مژده دقیقی
  • انتشارات: نیلوفر

درباره هاروکی موراکامی نویسنده کتاب کتاب خانواده مصنوعی و داستان‌های دیگر

هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی مشهوری است که با آثاری مانند کافکا در کرانه، کجا ممکن است پیدایش کنم و شکار گوسفند وحشی شناخته می‌شود. او به شیوهٔ خودش عناصر رئالیسم و فانتزی را ترکیب کرده و داستان‌های عجیب و عمیقی را خلق می‌کند. زبان ساده و شفاف او، خواننده را به دنیایی مرموز و فراطبیعی می‌کشاند. ...

نظرات درباره کتاب خانواده مصنوعی و داستان‌های دیگر


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خانواده مصنوعی و داستان‌های دیگر" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل