کتاب خاطرات خانه مردگان | داستایفسکی؛ علمی و فرهنگی

معرفی کتاب خاطرات خانه مردگان فئودور داستایفسکی

کتاب خاطرات خانه مردگان نوشته‌ی فئودور داستایوفسکی با ترجمه‌ی محمدجعفر محجوب توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است. به عقیده اکثر منتقدان کتاب خاطرات خانه مردگان، بزرگترین کتاب و شاهکار داستایفسکی می باشد. سرتاسر کتاب آکنده از درد و اندوه مردی است که به اجبار زندگی خود را در زندان به سر می‌برد. مردی که تمام حقوق بشری از وی صلب شده است.

"الکساندر پتروویچ گوریانچیکف" در این دنیای عجیب و غریب به دنبال محبت و دوستی است و بخاطر آزادی از دست رفته خود اشک می ریزد. وی از روی چهره های داغدار زندانیان، رویا های دست نیافتنی و افکار تیره و تار آنان را می خواند و با تمام مهارت و قدرتی وصف نشدنی بر روی کاغذ پیاده می کند. الکساندر کلنجار رفتن با رئیس دائم الخمر و بد اخلاق زندان، "سرگرد کریوتسف" را از همه آن شکنجه ها سخت تر می داند که با آن نگاه یوزپلنگی لرزه به تن زندانیان می اندازد و برای آنان موجودی شوم به شمار می آید. او می گوید زندانیان باید دشنام های فراوان و ناملایمات زیادی را تحمل کنند.

کتاب خاطرات خانه مردگان اثری است عظیم، در شرح حال زندان های روسیه که مجرمین به مجازات های بدنی سخت محکوم می شدند. انگار نویسنده این سرگذشت ناتمام را برای آسوده ساختن خویش نوشته است. تمام این وقایع و اظهار نظرهای عجیب، برای خوانندگان گذشته و امروزی تازگی دارد.می توان گفت این کتاب نشر علمی فرهنگی از جذاب ترین کتاب های این انتشارات است.

بخشی از کتاب خاطرات خانه مردگان؛ انتشارات علمی و فرهنگی

روز سوم عید، شب هنگام، تئاتر ما نخستین نمایش خود را داد. کسانی که برای تنظیم این نمایش زحمت کشیده بودند، هم تعدادشان زیاد بود و هم بسیار با حرارت بودند، اما بازیکنان به قدری خوب اشتغالات و نقش های خود را مکتوم نگه داشته بودند که ما به درستی نمی دانستیم چه نمایشی خواهند داد. بازیکنان در این سه روز، هنگامی که به کار اجباری می رفتند، می کوشیدند که هر چه بیشتر ممکن است لباس جمع آوری کنند.

باکلوشین وقتی مرا دید شروع به بشکن زدن کرد، تا بدین وسیله شادی و خشنودی خود را به من نشان دهد. سرگرد نیز نسبتاً حالش سرجا و خلقش خوب بود، اما زندانیان نمی توانستند حدس بزنند که اگر مطلب را با وی در میان گذارند آیا موافقت خواهد کرد و اجازه خواهد داد، یا آنکه تصمیم گرفته است پس از آنکه دید تمام کارها رو به راه شده است چشم خود را بهم بگذارد و مخالفت کند. تصور می کنم که وی نمی توانست از وجود تئاتر بی اطلاع باشد، اما نمی خواست در کاری دخالت کند، چون می دانست که در صورت مخالفت و قدغن کردن وی، وضع بسیار بد خواهد شد، زندانیان طغیان و بدمستی خواهند کرد؛ و بهتر این است که آنان را با این سرگرمی به حال خود واگذارند."

فهرست

فهرست کتاب خاطرات خانه مردگان

دفتر اول

مقدمه

خانه ی مردگان

نخستین تاثرات

نخستین تاثرات (دنباله)

نخستین تاثرات(دنباله)

ماه نخستین

ماه نخستین (دنباله)

آشنایی های تازه، پترف

بی مخ ها، لوکا

اشعیافومیچ، گرمابه ها، سرگذشت با کلوشین

نوئل

نمایش

دفتر دوم

بیمارستن

بیمارستان (دنباله)

بیمارستان (دنباله)

شوهر اکولکا (سرگذشت)

فصل زیبا

حیوانات زندان

شکایت

دوستان من

گریز از زندان

خروج از زندان

• ادبیات کلاسیک جهان
• نویسنده: فئودور داستایفسکی
• مترجم: محمدجعفر محجوب
• انتشارات: علمی و فرهنگی