محصولات مرتبط
کتاب حقیقت به نخی بند بود اثر رنه فلوریو و ترجمه ی ابوالفضل قاضی شریعتمداری توسط نشر فرزان روز به چاپ رسیده است.
"حقیقت به نخی بند بود"، کتابی پلیسی و جنایی است و محوریت داستان آن درباره ی یک قتل و تلاش برای پیدا کردن قاتل میباشد. ماجرای داستان اینگونه آغاز میگردد که "ماکس دارتو" یکی از مردان ثروتمند و شناخته شده شهر، شخصیتی سنگ دل و مغرور دارد، همسرش که زنی شجاع و وفادار بود علیرغم میل شوهرش توانایی جسمی برای به دنیا آوردن فرزندی را ندارد و همین مساله باعث ایجاد اختلالات روانی در او شده و موجبات بستری شدنش در تیمارستان را فراهم کرده است. آقای "دارتو" پس از این شکست بزرگ در زندگی شخصیاش تصمیم میگیرد که تمام وقتش را با کار و مال اندوزی پر کند. یکی از بدهکاران مالی نگون بخت او "ژاک براسیله" نام دارد که توانایی مالی برای پرداخت بدهی مزبور را در موعد مقرر ندارد و از قضا دقیقا در همان زمانی که او باید قرض خود را ادا کند، آقای "دارتو" به قتل میرسد و تمام مدارک و شواهد او را به عنوان قاتل نشان میدهد. حال، آقای "کرنلی"، بازپرس پرونده و کمیسر پلیته و سایر افراد تیم تجسسش مسئول رسیدگی و حل معمای این قتل میباشند. پس از بررسی ها به نکات و مسائل بسیار برجسته و هیجان انگیزی بر میخورند که موجب جذابیت و زیبایی داستان میشود. تلاش نویسنده در طی داستان بر این اساس است که به مخاطب نشان دهد که مرز میان حق و باطل بسیار باریک است و به عبارتی احتمال دارد چیزهای ساده و روشنی که آنها را حقیقت می پنداریم، در واقع حقیقت نباشند و ما را از مسیر صحیح و قضاوت عادلانه منحرف کرده و از گناهکار واقعی دور سازند.
برشی از متن کتاب
-سلام، آقایان -سلام، آقای قاضی آقای کرنلی، بازپرس نیز همانند افراد پلیس در آستانه دفتر دارتو لحظه ای میخکوب میشود و اگر مثل افراد پلیس برای ستایش زیبایی دفتر سر و صداراه نمیاندازد ولی نمیتواند احساسات خود را پنهان کند. -وای، چه دفتر زیبایی! سپس وارد آن میشود. با وجود آنکه جنازهای روی زمین پهن شده و مانند جسمی سیاه رنگ افتاده و پیرامون آن بازرسهایهویت قضایی مشغول گرفتن گرده آن با گچ بر روی قالی ایرانی هستند و با آن که وسایل و اشیا زینتی، مبلهای قدیمی، رومیزیهای گوناگون و تابلوهای نقاشی به طور پراکنده دیده میشوند. ولی دفتر دارتو دارای فضایی همآهنگ و دلنواز است. طوری که نشان میدهد بارانیهای کمیسر و بازرسها و کیفهایی که بر روی مبلها گذاشتهاند و همچنین سایر ساز و برگهای پلیسی به طور چشمگیری بخ منظره پارچههای ابریشمی مبلها و مخمل پردهها اهانت میکنند. نه، این دکور زیبا برای چنین جنایتی معمولی نیست و آقای بازپرس که انسانی دوست داشتنی و با ذوق و هوادار اشیا زیباست به اینگونه چیزها خیلی حساسیت خرج میدهد. غالبا پروندههای بزرگ جنایی به او واگذار میشود. در بیشتر مواقع اینگونه حوادث تاسف انگیز در آپارتمانهای کوچک و حتی محقر اتفاق میافتد. البته بازپرس ترجیح میدهد که اقدامات بازپرسی در چنین فضایی انجام شود. این دارتو واقعا با سلیقه بوده. کمیسر پلتیه با لبخند میپرسد: -او یا متخصص تزئینات؟ رئیس بریگاد جنایی در مرخصی است و لذا این پرونده به کمیسر پلیته واگذار شده است. این شخص مدارج کار خود را از درجه پلیسی ساده شروع کرده و تا درجه بازرسی ارتقا یافته و کلیه مراتب را طی کرده است. در همه بریگادها خدمت کرده مانند بریگاد معابر عمومی یا بریگاد مندن و حالا در بریگاد جنایی خدمت میکند و یکی از برجستهترین اعضای آن است. همکارانش در اکثر موارد از تجربیاتش استفاده میکند. پلیته قد کوتاه و کمی چاق است و لاینقطع سیگارهایی را که خود میپیچد دود میکند و همیشه به همکارانش چنین درس میدهد: کار پلیسی، هنر نیست، بلکه داشتن صبر و حوصله است. برای اینکه بتوان تحقیقات را به مرحله دلخواه رسانید، باید هوشمندانه همه چیز را وارسی کرد، مظنون را بی وقفه و استراحت سوال پیچ کرد و صدق کلیه گفته هایش را فورا مورد بررسی قرار داد. اگر دروغگو باشد حتما گیج میشود. در کنا کمیسر پلیته، افسر پلیسی به نام ریشا قرار دارد که بی شک همکار دلخواه اوست. چرا که این دو نفر هم از حیث جسمی و هم از جهت ذهنی تا آنجا که ممکن است با هم تفاوت دارند. ریشا قد بلند و باریک و تا حدودی از فرهنگ برخوردار است. کار کردن با پلیته را دوست دارد، البته بی آنکه همه نظرات او را قبول داشته باشد. مثلا او هم یقین دارد که میتوان مظنونی را گیج کرد و از او حرف کشید بی آنکه بتوان واقعا مجرمیت او را ثابت کرد، زیرا یک آدم بیگناه قادر است تحت تاثیر هیجانات حرفهای نادرست بزند، یا به طور ارادی راجع به اینکه در زمان مشخص چه میکرده دروغ بگوید. فقط به صرف اینکه نمیخواهد مثلا جزئیات آزار دهندهای را افشا کند. مگر روزی اتفاق نیفتاد که مردی علیرغم شهادت چند نفر...
نویسنده: رنه فلوریو مترجم: ابوالفضل قاضی انتشارات: فرزان روز
مشخصات
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 4
- سال انتشار 1394
- تعداد صفحه 211
- انتشارات فرزان روز
نظرات کاربران درباره کتاب حقیقت به نخی بند بود - رنه فلوریو
دیدگاه کاربران