کتاب جوجه اردک زشت درون | دبی فورد

درباره‌ی کتاب جوجه اردک زشت درون دبی فورد

کتاب "جوجه اردک زشت درون" کتابی خواندنی و کاربردی، در رابطه با ارائه­‌ی راه­‌هایی برای شناسایی روح درونی آدمی می­‌باشد. همه­‌ی افراد در شخصیت درونی خود نکاتی مثبت و هم­چنین منفی دارند که با آن­ روزگار می‌­گذرانند؛ در اغلب موارد همین رفتارها و نکات منفی هم خود شخص و هم دیگران را آزار می‌دهد و البته عامل بزرگی برای از بین رفتن اعتماد به نفس در وجود او شده و در مواردی موجبات انزوای شخص از اجتماع را فراهم می­‌کند.

دبی فورد در کتاب جوجه اردک زشت درون، سعی کرده مخاطب را با دیدگاهی متفاوت و نو آشنا سازد که خود شخصا آن را تجربه کرده است و با ارائه­ ی تمرین­ هایی کاربردی او را به سوی آرامش و خوش­بختی در زندگی سوق –می­دهد. "دبی فورد" معتقد است که افراد باید نکات مثبت موجود در رفتارهای منفی خود را پیدا کنند و از آن به شکلی متفاوت بهره بگیرند، نه این­ که آن­ها را سرکوب کنند. تمام رفتارهایی که خود اشخاص و دیگران آن را منفی می­پندارند در واقع نقاط قوتی هستند که باید افراد با تغییر و اصلاح نوع نگرش، آن را در وجود خود کشف کرده و به نهایت کمال برسانند و در راستای رسیدن به موفقیت از آن استفاده کنند.

اگر شما هم تمایل دارید زندگی­تان را تغییر دهید و در مسیر تکامل و خوش­بختی قدم بگذارید، مطالعه­ ی این اثر ارزشمند را از دست ندهید و در این راه حتما از راه­کارهای مفید و کاربردی آن بهره­مند شوید.

---

بخشی از کتاب جوجه اردک زشت درون

سیزده سال پیش روی زمین سرد و سنگی دستشویی بیدار شدم. بدنم درد می­کرد و نفسم بالا نمی ­آمد. یک شب دیگر تا دیروقت در مهمانی بیدار مانده بودم و باز به دلیل مصرف مواد مخدر از حال رفته بودم. هنگامی که بلند شدم و خودم را در آینه نگاه کردم، متوجه شدم که دیگر نمی­توانم به این شکل ادامه بدهم. بیست و هشت سالم بود و هنوز منتظر کسی بودم که از راه برسد و باعث شود حالم خوب شود. اما آن روز صبح متوجه شدم که قرار نیست کسی به سراغم آید.

از پدر، مادر و شاهزاده سوار بر اسب سفید قصه­ها خبری نبود. با اعتیادم در دو راهی گیر کرده بودم. می­دانستم که خیلی زود باید میان مرگ و زندگی یکی را انتخاب کنم. هیچ کس دیگری نمی­توانست از دردهایم بکاهد. تا زمانی که خودم به خودم کمک نمی­کردم، کسی نمی­توانست کمکم کند. زنی که در آینه دیدم مرا شوکه کرد. متوجه شدم که نمی­دانم او کیست. گویی برای اولین بار او را می­دیدم. خسته و ترسیده بودم. تلفن را برداشتم و از مرکز بازپروری معتادان درخواست کمک کردم.

زندگی­ام دچار دگرگونی شد. آن روز صبح انتخاب کردم که حالم خوب شود و اصلا برایم مهم نبود که این فرایند چقدر طول خواهد کشید. پس از تکمیل دوره درمانی بیست و هشت روزه سفری برای شفای درونی و بیرونی را شروع کردم. می­دانستم این کاری بزرگ است، اما چاره­ای جز آن برایم باقی نمانده بود. پس از گذشت پنج سال و هزینه­­ی چیزی حدود 50 هزا دلار به شخصی دیگر تبدیل شده بودم. دیگر از اعتیادم خبری نبود و دوستانم همگی تغییر کرده بودند، اما هنوز هم بخش ­هایی در وجودم بودند که با آن­ها مشکل داشتم. دوست داشتم از شر این بخش­ها راحت شوم. مشکلم این بود که هنوز از خودم نفرت داشتم.

به نظر باور نکردنی می­رسد که پس از گذشت 11 سال و شرکت در دوره­ هایی مثل گروه درمانی، دوره­های حمایتی، درمان با هیپنوتیزم، طب سوزنی و انواع دوره­های دیگر و خواندن صدها کتاب و تماشا کردن و گوش دادن به دوره­های آموزشی دیداری و شنیداری، کسی هنوز از بخش ­هایی از وجودش نفرت داشته باشد. زمان زیادی گذشته بود و در این مسیر هزینه­ های زیادی را متحمل شده بودم، اما می­دانستم هنوز کارم به پایان نرسیده است.

بالاخره اتفاقی رخ داد. در دوره­ ی فشرده راهبری بودم که استاد آن خانمی به نام جن اسمیت بود.اواسط دوره جلوی شرکت کنندگان ایستاده بودم و برای آن­ها حرف می­زدم که ناگهان جن به من نگاه کرد و گفت: «تو آدم مزخرفی هستی.» قلبم از حرکت ایستاد. او چگونه می­دانست؟ من می­دانستم آدم مزخرفی هستم و مدت­ها بود که با ناامیدی تلاش می­کردم شیرین و بخشنده باشم و این بخش از وجودم را جبران کنم. سپس جن با نامهربانی از من پرسید چرا از این بخش وجودم نفرت دارم. در حالی که احساس حماقت و کوچکی می­کردم به او گفتم که این بخش از وجودم باعث خجالتم شده بود. به او گفتم که مزخرف بودنم موجب رنج و مشکل برای خودم و دیگران شده است. سپس جن پاسخ داد: «آن­چه صاحبش نباشی، صاحب تو خواهد شد» حالا می­دیدم که چگونه مزخرف بودن صاحب من شده بود. سال­ها بود نگران این بخش از وجودم بودم...

کتاب جوجه اردک زشت درون اثر دبی فورد با ترجمه‌ی فرشید قهرمانی توسط انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی به چاپ رسیده است.

فهرست

فهرست کتاب جوجه اردک زشت درون

مقدمه

پیش گفتار

فصل اول: دنیای بیرون، دنیای درون

فصل دوم: دنبال کردن سایه

فصل سوم: جهان دورن ماست

فصل چهارم: به یادآوردن خود

فصل پنجم: سایه­ات را بشناس تا خودت را بشناسی

فصل ششم: «من آن هستم»

فصل هفتم: پذیرفتن نیمه تاریک­تان

فصل هشتم: تفسیر دوباره خود

فصل نهم: به نور وجودت اجازه درخشش بده

فصل دهم: زندگی­ای که ارزش ریستن دارد

سخن پایانی

آزمون نیمه تاریک وجود

• نویسنده: دبی فورد
• مترجم: فرشید قهرمانی
• انتشارات: بنیاد فرهنگ زندگی