کتاب جنگ دنیاها (شاهکارهای ادبی مصور 4)

کتاب جنگ دنیاها چهارمین جلد از مجموعه ی شاهکارهای ادبی مصور، به قلم اچ. جی. ولز و ترجمه ی رضا مرتضوی توسط انتشارات آفرینگان به چاپ رسیده است.

کتاب فوق یکی از اولین داستان های علمی تخیلی در ادبیات به شمار می رود و در حدود 120 سال پیش به رشته‌ی تحریر در آمده و اکنون به صورت کمیک استریپ در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است. دانشمندان علوم فضایی و ستاره شناسان در حال رصد سیاره‌ی مریخ به وضعیت قرار گیری عجیب آن نسبت به زمین پی می برند و در خلال رصدهای مکرر، انفجار و در پی آن نور و شعله هایی را در روی سطح این سیاره مشاهده می کنند؛ تا اینکه شبی اجرامی نورانی از سمت مریخ به زمین پرتاب می شود. در ابتدا دانشمندان و بسیاری از مردم ‌عادی که شاهد این پدیده اند،‌ تصور می کنند این اجرام شهاب سنگ هستند. اما وقتی گروهی از مردم به محل فرود یکی از آنها می روند، با جسمی استوانه ای شکل رو به رو می شوند که حاوی موجوداتی عجیب است که تا به حال نظیرشان را ندیده اند. با نزدیک شدن مردم به این موجودات، آنها ناگهان با سلاحی مرگبار مردم اطراف را در یک چشم بر هم زدن سوزانده و به تلی از خاکستر تبدیل می کنند. بعد از سپری شدن زمان کوتاهی استوانه های دیگری نیز دیده می شوند و با کنار هم گذاشتن حوادث و شواهد، همه متوجه می شوند که این موجودات با هدف نابودی نسل بشر از مریخ به زمین آمده اند‌. نیروهای ارتش با استفاده از تجهیزات نظامی پیشرفته‌ی خود به این موجودات حمله می کنند اما در کمال ناباوری متوجه می شوند که هیچ یک از سلاح های جنگی برای نابودی آنها کاربرد ندارد. مریخی ها روز به روز مردم بیشتری را قتل عام می کنند و هیچ چیزی مانع انجام کارشان نیست تا این که...

مجموعه‌ی مصور شاهکارهای ادبی مصور در جلدهای متعدد به چاپ رسیده است. این مجموعه آثار برگزیده‌ی نویسندگان بزرگی چون ژول ورن، او. هنری، چارلز دیکنز، اسکار وایلد، مارک تواین، هرمان ملویل، اچ. جی. ولز و جک لندن را در قالب کمیک استریپ و به صورت مصور و رنگی در اختیار علاقه مندان به داستان های کمیک و علاقه مندان به آثار این نویسندگان قرار داده است.

برشی از متن کتاب

اواخر قرن نوزدهم میلادی، حتی به خیال کسی خطور نمی کرد که موجوداتی هوشمند تر از انسان، با دقت و هوشیاری، دنیای ما را مدت ها زیر نظر گرفته باشند. آن ها مانند کسی که به تماشای موجودات میکروسکوپی در حال رشد درون یک قطره آب نشسته، انسان های از همه جا بی خبر را با دقت مطالعه و بررسی می کردند. انسان ها با خوشحالی و بی خیالی روی این کره ی خاکی رفت و آمد می کردند و به خیال خودشان بر ماده غلبه پیدا کرده بودند. هیچ کس کرات دیگر را خطرناک نمی دانست و به احتمال وجود زندگی در آن ها فکر نمی کرد. با این همه در پهنه ی بی کران فضا، موجوداتی هوشمند اما بی رحم چشم طمع به این کره ی خاکی دوخته بو ند... و نقشه های شومی را که علیه ما کشیده بودند به آرامی و آهستگی پیش می بردند. "من هم‌ مثل هر کس دیگری شکوه و عظمت آسمان ها را تحسین می کنم، اما دوستی مان به کنار، چرا از من خواستی که شامم را که داشت یخ می کرد و همسر عصبانی ام را رها کنم و به این جا بیایم؟‌" دقیقاً باید به چه چیزی نگاه کنم؟ -وای، ببین،‌جا به جایش کردی. گفتم که لمسش نکن.‌مختصات را دقیق تنظیم کرده بودم. -عذر خواهی می کنم اوگیلوی، بازیگوشی توی خون من است. -بیا، دوباره امتحان کن. -ممنون. -این ... مریخ است، رفیق قدیمی. 64 میلیون کیلومتر دورتر از کره ی زمین. اگر شانس بیاوریم، متوجه می شوی که برای دیدن چیز دیگری به این جا آمده ای. -خدای من! شگفت انگیز است! -چی؟! چی؟! بگذار ببینم! عالی شد! عالی! زمانبندی دقیق، جورج، بی کم و کاست! همین را می خواستی به من نشان بدهی؟ -بله، امیدوار بودم همین را ببینی. به شاهد مورد اعتمادی برای مشاهده ی این پدیده نیاز داشتم. -خوشحالم ... اما این دقیقاً چیست؟ -مدتی است که مریخ رو به روی زمین قار گرفته و برجستگی ها و انفجارهایی روی سطح آن دیده می شود. ابتدا رصدخانه ی لیک آن را رصد کرد و بعد هم رصدخانه ی پروتین ... اما لاول از جاوا بود که قلب ستاره شناس ها را به تپش انداخت. لاول فوران حجم عظیمی از گاز گداخته را بر سطح مریخ ثبت کرد. خوشبختانه به طیف نما دسترسی داشت و توانست حجم کدری را که بیشتر آن از گاز هیدروژن تشکیل شده و با سرعتی سرسام آور به سمت ما می آید، شناسایی کند. -کره ی زمین، رفیق عزیز. حواست را جمع کن. او این پدیده را به گازهای شعله وری که از تفنگ در حال شلیک کردن خارج می شوند، تشبیه کرد. با این حال، بجز یک ستون خیلی کوچک در روزنامه ی دیلی تلگراف، نشریه ی دیگری این خبر را منتشر نکرد...

نویسنده: اچ. جی. .لز مترجم: رضا مرتضوی انتشارات: آفرینگان