کتاب جنایت در کریسمس | آگاتا کریستی

درباره‌ی کتاب جنایت در کریسمس اثر آگاتا کریستی

کتاب "جنایت در کریسمس" یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های داستان خارجی با تِم جنایی و پلیسی می‌باشد که توسط خانم "آگاتا کریستی"، نویسنده‌ی مشهور انگلیسی به رشته‌ی تحریر درآمده است.

آقای "لی"، پیرمردی ثروتمند، مغرور و مستبد می‌باشد که سال‌ها پیش همسرش را از دست داده است. وی هم اکنون، در کنار یکی از فرزندان خود، به نام "آلفرد" و همچنین همسر او، "لیدیا" روزگار می‌گذراند. آلفرد، فرزندی مطیع و فرمانبردار است که هیچ‌گاه از اوامر پدرش سرپیچی نمی‌کند و او را از صمیم قلب دوست می‌دارد. در مقابل، لیدیا، همیشه از رفتارها و تصمیمات پدرشوهر خود، رنجیده خاطر می‌شود و هیچ احساس خوشایندی نسبت به او ندارد. "دیوید" و "جرج"، برادران آلفرد هستند که در کنار همسران خود، به دور از پدر و در نقاط مختلفی از کشور زندگی می‌کنند.

داستان در رزوهای پایانی سال و سه روز پیش از کریسمس آغاز می‌شود. لی، جهت برگزاری جشن کریسمس از همه‌ی فرزندان خود دعوت می‌کند که به منزلش بیایند. وی برای چنین روزی به گونه‌ای ویژه تدارک می‌بیند. او به طور ناگهانی و بدون مشاوره با آلفرد و عروسش، تصمیم می‌گیرد که دو شخص دیگر را نیز به منزلش دعوت نماید. یک زن جوان و مردی میانسال که لی از بیان نام آن‌ها خودداری می‌کند. وی این موضوع را از طریق "سیدنی هوبری"، پیشکار و پرستار مخصوص خود، به گوش آلفرد می‌رساند. لیدیا و شوهرش به محض شنیدن این خبر متعجب می‌شوند. اما چاره‌ای جز تسلیم و پذیرش خواسته‌ی پدر ندارند.

با ورود مهمان‌ها به عمارت آقای لی، اتفاقاتی پرکشش و مهیج و جنایی رخ می‌دهد. رویدادی معمایی و پیچیده که موجب ورود پوآرو به داستان می‌شود.

شخصیت اصلی این قصه، "هرکول پوآرو" می‌باشد. مردی بسیار باهوش و زیرک که به عنوان کارآگاه خصوصی فعالیت می‌کند. وی همواره، با استفاده از توانایی‌های سرشار خویش، تمامی پرونده‌های جنایی و معماهای پیچیده را با موفقیت به اتمام می‌رساند.

بخشی از کتاب جنایت در کریسمس آگاتا کریستی

سیدنی هوربری ظاهر دل‌پذیری نداشت. در حالی‌که دست‌هایش را به هم می‌مالید و به سرعت به چهره‌های حاضران نگاه می‌کرد، وارد اتاق شد و ایستاد. رفتارش مشکوک به‌نظر می‌آمد. جانسون پرسید:

- تو سیدنی هوربری هستی؟

- بله قربان.

پیشکار – پرستار مخصوص آقای لی؟

- بله قربان. وحشتناک است قربان. من وقتی از گلادیس خبر را شنیدم، ماتم برد. پیرمرد بیچاره!

جانسون حرف او را قطع کرد و گفت:

- لطفا فقط به سوالات من جواب بده.

- بله قربان. حتما قربان.

- تو امشب چه ساعتی بیرون رفتی و کجا بودی؟

- قربان من درست قبل از ساعت 8 از خانه رفتم. رفتم به سینمای سوپرب، قربان. از اینجا 5 دقیقه پیاده است. اسم فیلم عشق در سویل قدیم بود، قربان.

- کسی تو را آن‌جا دید؟

- خانم جوانی که پشت گیشه است مرا می‌شناسد، قربان. متصدی بلیط هم که دم در ایستاده است همین‌طور. او هم مرا می‌شناسد، و ... ا ... در واقع من با خانم جوانی بودم قربان. با قرار قبلی. او را آن‌جا ملاقات کردم.

- اوه که این‌طور! اسمش چیست؟

- دوریس باکل قربان. در اتحادیه‌ی لبنیات کار می‌کند قربان. شماره‌ی 23 خیابان مارکام.

- خب ما این را چک می‌کنیم. بعد مستقیم به خانه برگشتی؟

- قربان من اول دوستم را به خانه رساندم. بعد مستقیم برگشتم. مطمئن باشید همه‌چیز درست است. من هیچ ارتباطی با این جریان نداشتم. من ...

کلنل جانسون به خشکی گفت:

- هیچ‌کس تو را متهم نمی‌کند که در این قضیه دخالت داشتی.

- نه قربان. البته که نه. اما وقتی قتلی در خانه‌ای این اتفاق می‌افتد، خیلی خوب نیست.

- کسی نگفت که خوب است! بسیار خوب، چند وقت بود که به استخدام آقای لی درآمده بودی؟

- کمی بیش از یک سال، قربان.

- از کارت در این‌جا خوشت می‌آمد؟

- بله قربان، راضی بودم. حقوقم خوب بود. آقای لی گاهی نگهداری‌شان مشکل می‌شد، ولی البته من به نگهداری از بیماران عادت دارم.

- تو قبلا تجربه‌ی این کار را داشتی؟

- اوه، بله قربان. من در خدمت سرگرد وست بودم و عالی‌جناب جاسپرفینچ ...

- می‌توانی این جزئیات را بعدا به ساگدن بدهی. چیزی که من ...

کتاب جنایت در کریسمس از مجموعه کتاب هرکول پوآرو، اثر آگاتا کریستی با ترجمه‌ی مهوش عزیزی توسط انتشارات هرمس به چاپ رسیده است.

• نویسنده: آگاتا کریستی
• مترجم: مهوش عزیزی
• انتشارات: هرمس