محصولات مرتبط
کتاب تاریخ مشروطه ایران اثر احمد کسروی می باشد که توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
نویسندهی آگاه و با سواد این اثر، پس از نگارش کتاب مستند و تاریخی «تاریخ هجده سالهی آذربایجان»، و پی بردن به اینکه وقایع به هم پیوستهی آذربایجان و تهران و گیلان و سایر شهرها را در انقلاب مشروطه نمیتوان جدا از هم نمود و فقط به یک بخش پرداخت، و دلایل چندی که عوامل مهم برای نگارش کتاب «تاریخ مشروطهی ایران»، شدهاند، این کتاب مهم و ارزشمند را نگاشته است. یکی از انگیزههایی که وی در باب نگارش این اثر بیان میدارد؛ چنین است که: «سی سال گذشت و یکی از آنان که در جنبش پا در میان داشته بود؛ یا خود میتوانست آگاهیهایی گرد آورد؛ به نوشتن آن برنخاست و من دیدم داستانها از میان میرود و در آینده کسی گرد آوردن آنها نخواهد توانست؛ یک جنبشی که در زمان ما رخ داده؛ اگر ما داستان آن را ننویسیم؛ دیگران چگونه خواهند نوشت؟»، از اینرو با برشمردن سایر دلایل انگیزشی در تألیف، هدف خود را از اینکار بیان داشته و البته که به گواهی تاریخ نه چندان طولانی از چاپ این کتاب، تنها اثر پربار مستند در بیان انقلاب مشروطه و علل شکلگیری و البته غروب زود هنگام آن، قهرمانان و عاملان اصلی آن که به گفتهی مؤلف افرادی غیر از آنهایی هستند که در کتب دیگر به چاپلوسی نام برده شدهاند؛ است. از آنجایی که ارزش کار یک تاریخنگار در ثبت بیطرفانهی وقایع و رخدادها به صورت دقیق و مستند است، کسروی با در نظر داشتن این مهم، توانسته واقعیات مشروطه و آنچه بر بزرگان و مردم آن روزگار گذشته را به درستی و زیبایی در قالب جملات و عبارات به تصویر بکشد که به اعتقاد اهل فن، نحوهی نگارش او برگرفته از شیوهی کاری مورخ نامی ایران، ابوالفضل بیهقی، میباشد؛ در آنجایی که نیاز به تحلیلهای نویسنده بوده، او به شیوهی خویش و از دریچهی نگاه خود به آن پرداخته که گاهاً به مذاق برخی خوش نیامده و مخالفتهایی را در پی داشته است، اما این اختلاف نظرها و تفاوت دیدگاهها، هیچگاه از ارزش علمی - تاریخی کتاب نکاسته و حتی در دوران ممنوعیت آثار مؤلف نیز کارگشای بسیاری از تاریخدوستان بوده است. ارزش تاریخی این اثر با توجه به اینکه رویدادهای آن در زمان حیات نویسنده شکل گرفتهاند و او خود یا ناظر بسیاری حوادث بوده یا به سبب حضور در آن روزگار اخبار و موثقات صحیحی را در اختیار داشته، مشخص میگردد. کتاب در سه بخش کلی و پانزده گفتار تدوین شده که ابتدای مباحث را با عواملی که باعث بیداری ایرانیان شد، همچون اعطای امتیازاتی به بیگانگان توسط شاهان قاجار، آغاز میکند و در هیچ کجای نگاشتههایش، چاپلوسی و تملق را به کار نبرده و تنها حقیقت تاریخی را هرچند با بیانی تند، به رشتهی تحریر در آورده است. تمام ریز مطالب در باب مشروطه، فراز و نشیبهایش و حتی نزاع بین کاربرد «مشروطه» و «مشروعه» را در کنار رخدادهای به توپ بسته شدن مجلس مطرح نموده و با قبول این نهضت توسط محمدعلی میرزا که گام نهایی در به نتیجه رسیدن مشروطیت محسوب میشد، مطالب را به پایان رسانیده است. او در این کتاب اتفاقات مربوط به آذربایجان و تبریز را با تفصیل و جزئیات بیشتری نسبت به سایر شهرها به دلیل حضورش در آنجا و لمس وقایع به صورت عینی، بیان میدارد و به این ترتیب با نگارش این کتاب بزرگ عاملی شده است در زنده نگهداشتن تاریخ سرزمینش، افراد و کسانی که دلاورانه و دلسوزانه در راه بیداری دیگران کوشیدهاند و نیز جلوگیری از تحریف این برهه از تاریخ به دست عوامل نارفیق داخلی و خارجی، که نسلهای بعدی را پندی باشد و الگویی، آماری بدانند و سرگذشتی، و به این طریق از تکرار اشتباهات خودداری کنند. با تمام نقدها و انتقاداتی که به این کتاب شده و البته برخی از آنها بهجا و صحیحاند، اما همچنان کتاب به لحاظ استناد به آمار و ارقام در زمرهی آثار پربار و مورد نیاز به شمار میآید که در اهمیت آن میتوان به ترجمهاش به زبان انگلیسی توسط ایوان سیگل اشاره کرد.
نویسنده
سید احمد حکمآبادی، (1269 - 1324) از تاریخنگاران، پژوهشگران، حقوقدانان و اندیشمندان ایرانی محسوب میشودکه در زمینههای مختلفی از زبانشناسی و ادبیات، روزنامهنگاری، وکالت و قضاوت، سیاست و علوم دینی فعالیتهایی داشته و صاحب بیش از 70 اثر به زبانهای فارسی و عربی میباشد. همچنین جنبش «پاکدینی» که جنبشی سیاسی- اجتماعی بود را با هدف ساختن یک هویت ایرانی سکولار بنیان نهاد، به دلیل عقاید و موضعگیریهایی که در برابر آئینها و نهادهای مذهبی و فرهنگی - اخلاقی داشت و از اینرو به مذاق بسیاری خوش نیامد، در اسفند 1324 ترور شد. آثاری از نویسنده: آذری یا زبان باستان آذربایجان ... مخالفت با حافظ ... بخوانند و داوری کنند (شیعیگری) ... انقلاب چیست؟ ... امروز چاره چیست؟ ... شهریاران گمنام ... کار، پیشه و پول ... چرا از عدلیه بیرون آمدم
برشی از متن کتاب
آنچه زشتی این سفرها را بیشتر و رنجش مردم را فزونتر میگردانید، داستانهایی بود که از گزافهدهیهای شاه و نادانیهای برخی همراهان او، به زبانها افتاده و با فزونیهایی گفته میشد. مثلاً گفته میشد، شاه خاک برای گلخانهی خود سفارش داده که از اروپا بفرستند. میرزا علی محمدخان کاشانی نویسندهی «ثریا» و «پرورش» در مصر، که در سفر نخست روانهی اروپا گردیده و با شاه و پیرامونیان اوهمراهی نموده بود؛ و آگاهیها برای روزنامهی خود میفرستاد؛ گلهی بسیار از ناآگاهی و بیپروایی پیرامونیان شاه کرده و از زبان یکی از ایرانیان، چنین میآورد: «شنیدم در پطرزبورغ دولت روس محض خودنمایی، بیست هزار قشون از نمرهی اول قشون روس در جلو اعلیحضرت همایونی، سان داده بود و اعلیحضرت همایونی تمجید کرده بودند. یکی از ملتزمین که نزدیک بوده؛ به ترکی گفته بود من با پانصد سوار ابواب جمعی خودم همهی این بیست هزار نفر را شکست میدهم». این گوینده امیر بهادر جنگ بوده و داستانهای خنک دیگری نیز از او گفته میشد. شاه و صدراعظم و وزیران و بزرگان میرفتند و چند ماهی در اروپا میگردیدند و پولهایی را که با گرو گذاردن کشور به دست آمده بود؛ با دست گشاده به کار میبردند؛ و پس از همهی اینها یک چیزی که به سود کشور باشد؛ همراه نمیآوردند و با یک رشته سرافکندگیها باز میگردیدند. از همه بدتر آن بود که در کشورهای بیگانه دو دستگی به میان خود انداخته و یک دسته به پیشوایی میرزا محمودخان حکیمالملک انگلیس خواهی، و یک دسته به پیشروی اتابک روس خواهی مینمودند. و بدین سان خامی و بیارجی خود را به بیگانگان نشان میدادند که خامه برمیداشتند و در روزنامهها گفتار مینوشتند و ریشخند مینمودند. اینها نتیجهی آن را داد که از ارج و جایگاه دولت در نزد توده بسیار کاست، و مردم از شاه و دربار نومید گردیدند. در این میان داستان گمرک و به کار گماردن بلژیکیان هم یک رشته رنجشهایی پدید آورده بود و به نومیدی مردم میافزود. چنان که گفتیم در سال 1287 خ. (1317 ه.ق) در زمان امینالدوله، سه تن بلژیکی را آورده و کار گمرک ایران را به ایشان سپردند. سر آنان «نوز» بود که نخست عنوان «مدیر کل گمرکات» به او دادند و میبایست در زیردست صدر اعظم، کارهای گمرکی را راه برد، ولی سال دیگر به هنگامی که شاه آهنگ اروپا داشت، به دستاویز آنکه صدر اعظم، همراه او خواهد رفت، نوز را وزیر کل گمرکات گردانیده و به یکباره در کارهایش خودسر ساختند.
فهرست
بخش یکم به نام پاک آفریدگار گفتار یکم: ایرانیان چگونه بیدار شدند؟ گفتار دوم: جنبش مشروطهخواهی چگونه پیدا شد گفتار سوم: تبریز چگونه برخاست گفتار چهارم: چه کشاکشهایی با محمدعلی میرزا برخاست؟ جستجویی از حال مردم بخش دوم گفتار ششم: اتابک به چه نیرنگهایی کوشید؟ گفتار هفتم: نبرد مشروطه و مشروعه به کجا انجامید؟ گفتار هشتم: چگونه دربار به آرامش گرائید؟ گفتار نهم: چگونه بار دیگر کشاکش آغاز یافت؟ گفتار دهم: جستجو از حال مردم بخش سوم گفتار یازدهم: چگونه مجلس به توپ بسته شد؟ گفتار دوازدهم: جنگ در تبریز چگونه آغاز یافت؟ گفتار سیزدهم: چه جنگهایی با عینالدوله و سپهسالار رفت؟ گفتار چهاردهم: چگونه مشروطهخواهان به شهرگشایی برخاستند؟ گفتار پانزدهم: چگونه تبریز بار دیگر به تنگنا افتاد؟ نمایه
نویسنده: احمد کسروی انتشارات: نگاه
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران