loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب اسکندر - الیف شافاک

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب اسکندر نوشته الیف شافاک و ترجمه مریم طباطبائیها در نشر قطره به چاپ رسیده است.

"اسکندر" رمانی خواندنی را برای مخاطب روایت می کند. در ابتدای داستان، راوی قصه زنی متاهل به نام "اسما" است که صاحب دو دختر دوقلوی هفت ساله می باشد و با همسر و فرزندانش در یکی از خانه های قدیمی "لاوانتای لندن" زندگی می کند. وی از دل تنگی هایش برای مادری سخن می گوید که در واقع، توسط برادرش، "اسکندر" به قتل رسیده است.

اسکندر، پس از سپری کردن 14 سال از عمر خویش در زندان، حالا آزاد شده و به خانه ی خواهرش اسما می رود؛ خواهری که هم چنان پس از گذشت این همه سال، هرگز وی را به دلیل قتل مادرشان نبخشیده است. در بخشی دیگر از کتاب، داستان به چهل و شش سال قبل و روستایی حوالی رود فرات می رود. یعنی لحظه ی تولد "پنبه"، مادر اسما و اسکندر و هم چنین "جمیله" خاله ی این دو شخص؛ "نازه"، مادربزرگ آن ها قبل از این زایمان، شش دختر دارد و پس از فارغ شدن و به محض رویت دو فرزند تازه به دنیا آمده اش، از پسر نبودن این نوزادان، به شدت افسرده و ناامید می گردد، به طوری که دیگر لب به سخن نمی گشاید. تا این که 40 روز بعد متاثر از میانجی گری ها و صحبت های بزرگان روستا آرام شده و شروع به صحبت می نماید. وی نام این دو دختر را "بکست" و "بسه" می گذارد اما همسرش، "برزو" با این تصمیم نازه مخالفت کرده و آن ها را پنبه و جمیله نام گذاری می کند. دست روزگار، برای این دو قلوها سرنوشت پر فراز و نشیبی را رقم زده است که نویسنده به روایت آن می پردازد.


برشی از متن کتاب


اسکندر 5 مارچ 1970، استانبول در یک روز بهاری، اسکندر که کم تر از هفت سال داشت تصمیم گرفت از دست شخصی که در موردش بسیار شنیده بود اما هرگز او را ندیده بود فرار کند. شخص از آن چیزی که فکرش را می کرد هم متفاوت تر بود و این فرق داشتن به معنای این که ترسناک نباشد نبود. عینکی که مثل یک قاب روی بینی اش قرار داشت، سیگار خاموشی که میان لب هایش قرار داشت و آن کیف سیاهی که همه می گفتند اشیای بُرنده ای را با آن حمل می کرد همه ترسناک بودند. دیدن او باعث می شد زانوان اسکندر از ترس به هم بخورد. شربت زغال اخته ای که در دست داشت ریخت و لکه ای بزرگ روی پیراهنش به جا گذاشت. مثل لکه های خون روی برف. اول سعی کرد لکه ها را با دست و سپس سعی کرد آن ها را با پایین لباسش پاک کند. اما خیال باطلی بود، لباسش از بین رفته بود. اما حتی اگر این طور هم می بود، با آن لباس بلند و آن کلاهی که با سنگ های براق تزیین شده بود و آن عصای زیبا، باز هم شبیه به یک پرنس بود. تمام بعدازظهر شبیه به یک نجیب زاده که مراقب زمین هایش باشد روی یک صندلی بلند نشسته بود - گرچه با توجه به سن و سالش قدش کمابیش کوتاه به نظر می رسید - و تمام صندلی ها برایش بلند بودند. در سمت چپش چهار پسر ایستاده بودند که سن شان از او بیش تر و قدشان هم از او بلندتر بود و لباسی مشابه او به تن داشتند. اسکندر لباس های همه شان را از سر تا پا برانداز کرد و به این نتیجه رسید که لباس هیچ کدام شان به اندازه ی لباس خودش چشم نواز نیست. درحالی که پرنس های دیگر دهان شان را پر از شکلات می کردند و تکه های بی مزه می پراندند اسکندر پاهایش را روی هم انداخته بود و تکان می داد و انتظار می کشید. نمی توانست درک کند که چرا این ها با این که می دانند قرار است چه بلایی به سرشان بیاید این طور بی قید رفتار می کنند. نگاهی متفکرانه به اطراف انداخت. مطمئن بود هیچ کدام از آدم های زیادی که داخل اتاق بودند، حتی مادرش، قرار نیست به او کمکی بکنند. مادر تمام روز را اشک ریخته بود و گفته بود که پسرش قرار است کرد واقعی بشود. اسکندر نمی توانست درک کند که یک انسان چه طور با بریدن قسمتی از بدنش با چاقو می تواند تبدیل به یک مرد شود. انگار این حس مثل یک معما در درونش وجود داشت. کم می شد و زیاد می شد، محو می شد و بزرگ می شد. چیز دیگری که ذهنش نمی توانست آن را درک کند این بود که با توجه به آن همه دردی که قرار بود تحمل کند چرا همه به او می گفتند که نباید گریه کند - درحالی که مادرش هر چه قدر که می خواست اشک می ریخت، حتی با این که مثل روز روشن بود که قرار نیست برای او اتفاقی بیفتد. اسکندر مردی را که با کیفی سیاه برای ختنه کردنش آمده بود نگاه می کرد و متوجه شد او زیر چانه اش جای یک زخم بزرگ دارد. شاید هم یکی از همان پسرهایی که ختنه شان کرده بود این کار را کرده بودند. برای یک لحظه با خودش فکر کرد که..

نویسنده: الیف شافاک مترجم: مریم طباطبائیها انتشارات: قطره

درباره الیف شافاک نویسنده کتاب کتاب اسکندر - الیف شافاک

«الیف شافاک»، نویسنده رمان «ملت عشق» و پرفروش ترین نویسنده‌ی زن در ترکیه است که «نشان شوالیه هنر و ادبیات» فرانسه را از آن خود کرده. علایق اصلی او، عرفان، زبان شناسی، مهاجرت و تفاوت های فرهنگی است که در آثارش نیز به چشم می‌خورد. ...

سایر آثار نویسنده

مشاهده بیشتر

نظرات درباره کتاب اسکندر - الیف شافاک


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب اسکندر - الیف شافاک" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل