کتاب آنتونی و کلئوپاترا | ویلیام شکسپیر

درباره‌ی کتاب آنتونی و کلئوپاترا شکسپیر

کتاب آنتونی و کلئوپاترا اثر ویلیام شکسپیر با ترجمه‌ی علاءالدین پازارگادی توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است. نمایشنامه آنتونی و کلئوپاترا در سال 1606 یا 1607 نوشته شده و در واقع مکمل نمایشنامه "جولیوس سزار" است که در سال 1599 نوشته شده است. کتاب آنتونی و کلئوپاترا پس از ترجمه از زبان یونانی به فرانسه، به انگلیسی نیز ترجمه شد. برخی از شخصیت‌هایی که در نمایش‌نامه جولیوس سزار حضور داشتند در این نمایش‌نامه نیز نقش آفرینی می‌کنند. آنتونی و کلئوپاترا نمایش‌نامه‌ای عاشقانه و تراژدیک است که موضوع اصلی آن از تاریخ پلوتارک، مورخ یونانی قرن دوم میلادی، به نام زندگانی مارکوس آنتونیوس اقتباس شده است.

کتاب آنتونی و کلئوپاترا یکی از دو تراژدی بزرگ شکسپیر است که با تاریخ روم ارتباط پیدا می کنند، دومی " جولیوس قیصر " است که این کتاب هم از تاریخ پلوتارک الهام گرفته شده است. این نمایش‌نامه آنتونی سردار بزرگ روم را عاشقی به تصویر می‌کشد که در راه عشق خود به ملکه مصر، دیگر مسئولیت‌های خود در مقام سردار رومی را بی‌اهمیت تلقی می‌کند. این نمایش‌نامه با این‌که مانند دیگر نمایش‌نامه‌های شکسپیر، "هملت" و "مکبت" محبوبیت ندارد اما آن را شاعرانه‌ترین اثر شکسپیر نامیده‌اند و  کالریج شاعر و نقاد انگلیسی آن را دلپذیرترین اثر شکسپیر نامیده است.

بخشی از کتاب آنتونی و کلئوپاترا ویلیام شکسپیر

کلئوپاترا: مطمئن باش با تو حسابم را تسویه خواهم کرد.

انوباربوس: چرا؟ چرا؟ چرا؟

کلئوپاترا: تو علیه شرکت من در این جنگ‌ها سخن گفته و آن را شایسته ندانسته‌ای.

انوباربوس: مگر شایسته است؟

کلئوپاترا: اگر بر ضد من اعلان جنگ داده شده چرا نباید حضور داشته باشم؟

انوباربوس: ممکن است جواب بگویم. اگر در آن واحد از اسب و مادیان استفاده کنیم و اسب از کف برود مادیان باید سرباز و اسبش را حمل کند.

کلئوپاترا: چه گفتی!

انوباربوس: حضور شما قطعا آنتونی را گیج خواهد کرد. و از قلب و فکر و وقت او مقداری مصرف خواهد شد. که حقاً، در چنین موقعی نباید تلف گردد. هم‌اکنون او را متهم به سبکی کرده‌اند و در روم گفته می‌شود که فوتینوس، خواجه و ندیمه‌های شما جنگ را رهبری می‌کنند.

کلئوپاترا: امیدوارم این روم به زمین فرو رود و زبان‌هایی که بر ضد ما سخن می‌گویند نابود شوند. ما در جنگ وظیفه‌ای داریم و من به عنوان رئیس کشور خودم باید چون یک مرد حضور یابم. با آن مخالفت مکن، عقب نخواهم ماند.

آنتونی و کانیدیوس وارد می‌شوند

انوباربوس: صحبتم با شما تمام شد. امپراتور وارد می‌شود.

آنتونی: کانیدیوس، آیا عجیب نیست که قیصر از تارنتوم و برندیزیوم به این سرعت از دریای اژه بگذرد و تورین را تسخیر کند؟ عزیزم تو این خبر را شنیده‌ای؟

کانیدیوس: هیچ‌کس به اندازه یک شخص بی مبالات سرعت را تحسین نمی‌کند.

آنتونی: سرزنش خوبی بود و شایسته بهترین مردان است که سستی را مورد طعنه قرار دهد. کانیدیوس، ما در دریا بر ضد او خواهیم جنگید.

کلئوپاترا: در دریا؟ دیگر چه؟

کانیدیوس: چرا سرور من این قصد را دارد؟

آنتونی: چون ما را در آنجا به مبارزه طلبیده است.

انوباربوس: شما هم او را به جنگ تن به تن خوانده‌اید.

کانیدیوس: بلی، شما خواستید که در فارسالیا همان جایی که قیصر با پمپی جنگید نبرد را آغاز کنید. ولی این پیشنهادها به نفع او نبود و آن‌ها را رد کرد. شما هم باید چنین کنید.

انوباربوس: کشتی‌های شما درست مجهز نیست. نیروهای دریایی شما مرکب از قاطرچی‌ها و زارعین و کسانی است که با عجله تمام احضار به خدمت شده‌اند، در صورتی که ناوگان قیصر کسانی هستند که بارها برضد پمپی جنگیده‌اند. کشتی‌های آن‌ها سبک و قابل تحرک هستند. ولی کشتی‌های شما سنگین است و رد کردن پیشنهادها او برای جنگیدن در دریا ننگ نیست. چون شما برای جنگ در خشکی مجهز هستید.

آنتونی: در دریا باید جنگید. در دریا...

فهرست

فهرست کتاب آنتونی و کلئوپاترا

سرآغاز اشخاص نمایش پرده اول پرده دوم پرده سوم پرده چهارم پرده پنجم ضمیمه شخصیت‌های نمایش‌نامه

نویسنده

درباره‌ی ویلیام شکسپیر

ویلیام شکسپیر به‌عنوان شاعر، نویسنده، بازیگر و نمایشنامه‌نویس شناخته می‌شود اما شهرت اصلی او به‌خاطر نمایشنامه‌های فوق‌العاده اوست. بسیاری از حقایق زندگی شکسپیر مبهم است و تاریخ دقیقی در مورد روز تولد او ثبت نشده است، اما وی در 26 آوریل1564در انگلستان غسل تعمید داده شده است. به این ترتیب احتمالا او متولد 23 آوریل 1564 است. شکسپیر آثار کمدی معروفی دارد که از میان آنها می‌توان به "تاجر ونیزی" و "هیاهوی بسیار برای هیچ" اشاره کرد. هملت، شاه لیر، اتللو و مکبث هم از جمله آثار تراژدی شکسپیر به حساب می‌آیند. او در 23 آوریل 1616 در پنجاه و دوسالگی درگذشت و جسدش را در کلیسای مقدس ترینیتی به خاک سپردند.

• نویسنده: ویلیام شکسپیر
• مترجم: علاءالدین پازارگادی
• انتشارات: علمی و فرهنگی