محصولات مرتبط
دربارهی کتاب آقای روباه شگفتانگیز اثر رولد دال
جناب روباه به همراه همسر و فرزندان خود در پایین یک تپه در کنار خانواده گورکن، خانواده خز، خانواده موش کور و خانواده خرگوش زندگی میکند. او هر شب به سراغ مزارع سه مزرعهدار، که در پایین درّهای نزدیک محل زندگیاش قرار دارد، میرود و به آنها دستبرد میزند تا چیزهایی را که همسرش برای آشپزی نیاز دارد با خود بیاورد.
صاحبان مزرعه ها، آدم هایی موفق و پولدار، ولی بدجنس هستند که اسم های شان " بوگیس چاقالو "، " بانس خپلو " و " بین لاغرو " می باشد. اولی همان طور که از نامش پیداست بسیار چاق است و در کار پرورش مرغ می باشد، دومی اردک و غاز پرورش می دهد؛ او قد بسیار کوتاه و شکم گنده ای دارد به همین خاطر به این نام صدایش می زنند، سومی باغ سیب دارد و بوقلمون پرورش می دهد؛ او بسیار لاغر می باشد ولی از هر سه شان باهوش تر است.
روباه هر شب به سراغ یک کدام از آنها می رود، بعد از مدتی آن سه نفر متوجه می شوند کسی که از آنها دزدی می کند روباهی است که در بالای تپه و زیر یک درخت زندگی می کند. بنابراین آنها تصمیم می گیرند با کمک هم نقشه ای بکشند تا او را به دام بیندازند. ولی اصلا حواس شان نیست که روباه هم بسیار باهوش است و به آسانی دم به تله نمی دهد...
بخشی از کتاب آقای روباه شگفتانگیز؛ نشر افق
بالای دره، روی تپه، بیشه زاری بود. توی بیشه زار، درخت خیلی بزرگی بود. زیر درخت، یک سوراخ بود. توی سوراخ، خانم و آقای روباه و چهار بچه روباه زندگی می کردند. هر شب، تا هوا تاریک می شد، آقای روباه از خانم روباه می پرسید: خب عزیزم، این دفعه چی بیاورم؟ یکی از مرغ های تُپُل مُپُل بوگیس؟ یک اردک یا یکی از غازهای بانس؟ یا یکی از بوقلمون های خوشگلِ بین؟ و وقتی خانم روباه به او می گفت که چی لازم دارد، آقای روباه در تاریکی شب بی سر و صدا به دره می رفت و چیزی را که می خواست می دزدید.
بوگیس و بانس و بین خیلی خوب می دانستند که ماجرا از چه قرار است و حسابی از کوره در می رفتند. آن ها اصلا آدم های دست و دلبازی نبودند، چه برسد به این که کسی از شان چیزی هم بدزدد. بنابراین، هر شب، یکی شان تفنگش را برمی داشت و به این امید که دزد را بگیرد، در تاریکی شب، گوشه ای از مزرعه اش پنهان می شد. ولی آقای روباه باهوش تر از آن ها بود. او همیشه از سمتی به مزرعه نزدیک می شد که باد رو به رویش باشد.
به این ترتیب اگر کسی جلوتر در تاریکی کمین کرده بود، باد بوی او را از فاصله ی دور می آورد و آقای روباه متوجه می شد. برای همین، اگر آقای بوگیس پشت مرغدانی شماره ی یک مخفی می شد، آقای روباه از پنجاه متری بویش را تشخیص می داد و فوری مسیرش را عوض می کرد و به طرف مرغدانی شماره ی چهار می رفت و انتهای مزرعه بود. بوگیس فریاد زد: مرده شور این جانور شپشو را ببرند! بانس گفت: دلم می خواهد دل و روده اش را بکشم بیرون! بین نعره زد: باید بکشیمش! بوگیس گفت: آخه چه طوری؟ چه طوری این جانور مزاحم را بگیریم؟
بین انگشت درازش را با دقت توی دماغش کرد و گفت: من نقشه ای دارم؟ بانس گفت: تو به عمرت یک نقشه ی درست و حسابی نکشیده ای. بین گفت: زیپ دهنت را بکش و گوش کن. فردا شب، هر سه تایی می رویم و بیرون سوراخی که روباه زندگی می کند، قایم می شویم و آن جا منتظر می مانیم تا از سوراخش بیاید بیرون. بعد... بنگ، بنگ، بنگ! بانس گفت: چه فکر بکری! ولی اول باید سوراخش را پیدا کنیم. بین زیرک گفت: بانس عزیز، من قبلا پیدایش کرده ام. توی بیشه زارِ بالای تپه است. زیر یک درخت بزرگ...
کتاب آقای روباه شگفتانگیز اثر رولد دال با ترجمهی محبوبه نجفخانی توسط نشر افق به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب آقای روباه شگفتانگیز
1 درباره ی نویسنده
2 درباره ی تصویرگر
3 سه مزرعه دار
4 آقای روباه
5 تیراندازی
6 بیل های وحشتناک
7 تراکتورهای وحشتناک
8 مسابقه
9 اصلا نمی گذاریم فرار کند
10 روباه ها گرسنگی می کشند
11 آقای روباه نقشه ای می کشد
12 مرغدانی شماره یک بوگیس
13 هدیه ای غافلگیر کننده برای خانم روباه
14 گورکن
15 انباری دَرَندَشت بانس
16 گورکن دودل می شود
17 انبار مخفی شربت سیبِ بین
18 زن
19 جشن بزرگ
20 هنوز منتظر
- برندهی جایزهی تصویرگری هانس کریستین آندرسن
- از سری کتابهای فندق
- نویسنده: رولد دال
- مترجم: محبوبه نجفخانی
- تصویرگر: کوئنتین بلیک
- انتشارات: افق
مشخصات
- نویسنده رولد دال
- مترجم محبوبه نجف خانی
- سال انتشار 1398
- تصویرگر کوئنتین بلیک
- انتشارات افق
نظرات کاربران درباره کتاب آقای روباه شگفت انگیز | رولد دال
دیدگاه کاربران