کتاب آفرین بر جان بابا

کتاب آفرین بر جان بابا سروده ی محمد گودرزی دهریزی توسط انتشارات قو به چاپ رسیده است.

ادبیات دفاع مقدس یکی از مورد علاقه ترین ژانر های ادبی برای علاقه مندان به کتاب خوانی است و امروزه کودکان و نوجوانان بسیاری هستند که می خواهند از خاطره ها، حس و حال و زندگی سربازانی که بعد از هشت سال دفاع قیورانه هنوز قهرمانانه زندگی می کنند، بدانند و همگام با خاطرات آن ها پیش بروند؛ یکی از این قیور مردان دفاع مقدس، جانبازان عزیز هستند که مورد توجه قرار می گیرند و این کتاب با در نظر گرفتن این موضوع و توجه به ” جانبازان ” عزیز، چندین سروده ی زیبا و دل نشین از زندگی جانبازانی که جان خود را فدا کرده اند، در اختیار مخاطبین علاقه مند به خواندن ادبیات دفاع مقدس قرار می دهد و جایگاه والای جانبازان عزیز را به زیبایی به تحریر در می آورد. هر سروده ی این کتاب، کوتاه و از زبان فرزندان این جانبازان که گاه نابینا شده و یا دست و پای خود را برای میهن فدا کرده اند، بیان می شود و از قهرمانی این جانبازان قیور به زیبایی و با لحنی کودکانه گفته می شود و گاه از تشبیه هایی بسیار زیبا استفاده شده تا تأثیر پذیری بالایی داشته باشد و به گونه ای بتوان از آن ها تشکر کرد و قدرشان را دانست.

 

فهرست

  دروازه بان بال ها و بادها برنده یک نفر خبر نشد! شیر بی دست و پا گمشده شطرنج مامان پدر ویلچر سیمی دست روی دست آفرین بر جان بابا

برشی از متن کتاب

دروازه بان   بابای من دروازه بان است دروازه بانی فرز و عالی سد می کند دروازه ها را با یک عصای خشک و خالی وقتی که دشمن توپ می زد دروازه بان جبهه ها بود در بازی توپ و گلوله اون دیده بان جبهه ها بود با تیم سختی مثل دشمن جنگید و پیروز زمین شد خود را به توپ دشمن زد یکباره پایش آهنین شد در بازی ما توی کوچه او بهترین یاز زمین است حق دارد این بازیکن جنگ چون هر دو پایش آهنین است   برنده   این طرف تیم من است آن طرف تیم پدر دور تا دور زمین پر شده از رهگذر شوت بابا می کند از تمام ما عبور پای او گل می شود می نشیند توی تور پای بابا می رود توپ می ماند به جا من خجالت می کشم در حضور بچه ها آن طرف بابای من غرق خنده می شود گل نمی زند ولی، او برنده می شود

شاعر: محمد گودرزی دهریزی تصویرگر: عاطفه ملکی جو انتشارات: قو