کتاب آثار نایاب صادق هدایت - جهانگیر هدایت

کتاب آثار نایاب صادق هدایت به کوشش جهانگیر هدایت در نشر چشمه به چاپ رسیده است.

آثاری که در این کتاب توسط جهانگیر هدایت جمع آوری شده اند نوشته ها و ترجمه های صادق هدایت از سال های 1310 تا 1325 هستند. صادق هدایت روشنفکر تکرارنشدنی و در گروه پدران داستان نویسی نوین ایرانی است. او که از زمانه ی خودش جلوتر بود، نتوانست با این روزگار طی کند و خودش به زندگی اش خاتمه داد. صادق هدایت برخی از آثارش را نه با اسم خودش بلکه با نام هایی همچون منشی حضور، قومسکین جامه، پ، مازیار، ا.م، علینقی پژوهش پور، محمد رحیم گردان سپهر و یا ص.ه امضا و منتشر می کرد که در روزنامه ها و مجلات به صورت پراکنده منتشر می شدند. یافتن این آثار و جمع آوری آن ها کاری بسیار دشوار بوده است که توسط جهانگیر هدایت صورت گرفته است. او در ابتدای هر کدام از آثاری که در کتاب آورده شده است مقدمه ای قرار داده و توضیحاتی کوتاه درباره ی اثر داده است. آنچه به اهمیت این کتاب می افزاید، علاوه بر پرده برداری از آثاری که منتقدان و مخاطبان هدایت تا کنون با آن ها مواجه نشده بودند و رونمایی از جنبه های دیگر وجودی این متفکر بزرگ ایرانی، حفظ ادبیات صادق هدایت است به همان گونه که خودش نوشته بود؛ چراکه این نوشته ها ویرایش نشده اند و عینا منتشر شده اند. این مجموعه شامل چند داستان طنز، ترجمه، پژوهش هایی در فرهنگ عامیانه، داستانی علمی-تخیلی و آثاری دیگر از این نویسنده ی برجسته است.

برشی از متن کتاب

«ای زرتشت پاک! همانا نشان به پایان رسیدن هزارمین سال تو و آغاز بدترین دوره ها این خواهد بود که:صد گونه، هزار گونه، ده هزار گونه دیوها با موهای پریشان، از نژاد خشم، کشور ایران را از سوی خاور فراگیرند. همه چیز را بسوزانند و نابود کنند: میهن، دارایی، مردانگی، بزرگمنشی، کیش، راستی، خوشی، آسایش، شادی و همه ی کارهای اهورایی را پایمال کرده، آیین مزدسنان و آتش (ورهرام) از بین برود، آن گاه با درندگی و ستمگری فرمانروایی کنند.» (بهمن یشت 2-24) «انیری اروم آیگان و ترکان چه اوا ایرانکان ... اندا فرشکرد همی پیوندد.» (مینوخرد 21-25) شاهرخ عرق ریزان گام های سنگین برمی داشت و از ما بین شاخسار انبوه درختان کهن به دشواری می گذشت. موهای ژولیده کرک شده روی شانه اش ریخته بود. چشم های درشت و آشفته او با روشنایی ناخوشی می درخشید. پیشانی گشاده و سفیدش از تیغ درخت ها خراشیده شده بود، دست چپ را جلوی بازوی راستش گرفته بود تا به مانعی برنخورد، از بازوی راستش خونابه بیرون آمده بود، جامه ی او پاره و پاهایش گل آلود بود. همین که چشمه ی کوچکی نزدیک آن جا دید، اخم پیشانی اش باز شد، آهسته و با احتیاط نزدیک رفت روی ریشه ی کلفت درخت بلوط جنگلی نشست که تنه ی پوکش از لای شکاف آن دیده می شد. اطراف خود را نگاه کرد، به نظر آمد که او نخستین کسی است که به این جا آمده. این جا به قدری دیمی و خودرو بار آمده و به طوری راه عبور را به همه گرفته بود که طبیعتا هیچ کس و هیچ جانوری به خیال آمدن این جا نمی افتاد.

فهرست

آثار نایاب صادق هدایت سایه مغول بازمانده ی داستان زلزله/معامله در سمنان بازمانده ی داستان چاقوکش/لات در برزخ بازمانده ی داستان عنکبوت نفرین شده بازمانده ی سفرنامه ی روی جاده ی نمناک معلم اخلاق سعدی آخرالزمان سرگذشت ماه چگونه شاعر و نویسنده نشدم؟ بازمانده ی قضیه ی فرشته ی زیردریایی مسلک علی بابا-هرکی دره ما دالونیم/هرکی خره ما پالونیم ملانصرالدین در بخارا استودیو تاشکند (1943) نقد بارزس اثر گوگول نقد صادق هدایت به رساله ی غفران ابوالعلاء معری ترجمه ی اکبر داناسرشت (صیرفی) تهران 1324 یادداشتی به ترجمه ی فرق الشیعه تصحیح و تنظیم افسانه ی ملاچغندر بلبل سرگشته جادوگری در ایران بوعلی و استاد عاق والدین ضحاک و فریدون شرط بندی

• مولف: جهانگیر هدایت
• انتشارات: چشمه