محصولات مرتبط
کتاب کلیله و دمنه با گردآوری عبدالله بن مقفع و ترجمه ی محمدرضا مرعشی پور در انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
"کلیله و دمنه" کتابی ماندگار و مشهور می باشد که داستان هایی عبرت آمیز و آموزنده ای را به مخاطب ارائه می کند. یکی از برهمنان بزرگ هندی، این کتاب را به زبان "سانسکریت"، برای ملک "دبشلیم"، پادشاه هند عصر خویش نگاشته و موفق گردیده که اثری با شهرت جهانی را خلق نماید. این فرزانه ی هندی که به "بیدپای" معروف می باشد، با هدف جلوگیری از رفتارهای ظالمانه و مورد ستم قرار گرفتن مظلومان، به روایت حکایت هایی از زبان حیوانات مختلف پرداخته تا به طور غیر مستقیم، بر قلب و روح دبشلیم نفوذ کرده و وی را از ارتکاب به این اعمال ناعادلانه و ناپسند باز دارد. در واقع، کلیله و دمنه که پنج فصل برگرفته از کتاب های مقدس هندوان، بخش هایی از "مهابهارا" و چند کتاب دیگر هندی است، برای اولین بار به درخواست "خسرو انوشیروان ساسانی"، توسط "برزویه ی طبیب" وارد ایران شده و سپس به زبان پهلوی ترجمه گردید. مولف در طول محتوای کتاب حاضر، با به کارگیری از بیانی ساده و روان، ضمن تشریح قصه های کلیله و دمنه، شیوه ی تفکرات و طرز نگرش نگارنده ی آن و هم چنین چگونگی و فلسفه ی آفرینش این داستان ها را بیان کرده و در نهایت، اثری خواندنی و روان را در اختیار خواننده قرار می دهد.
برشی از متن کتاب
کبوتر و روباه و مرغ ماهی خوار ملک دبشلیم به بیدپای برهمن گفت: این داستان را شنیدم اینک از کسی برایم بگو که راه را به دیگران می نمایاند و خود نمی بیندش. برهمن گفت: داستانش داستان کبوتر و روباه و مرغ ماهی خوار است. پادشاه پرسید: چه بوده است آن داستان؟ و او گفت: آورده اند ... کبوتری بود کخه بر نخلی سر به آسمان کشیده تخم می گذاشت و خرده خاشاکی را که برای ساختن آشیانه و گذاشتن زیر تخم ها نیاز داشت با رنج و سختی بسیار، به بالا می برد و این کار را که به پایان می رساند تخم می گذاشت و می پاییدشان تا جوجه هایش پوست را بشکنند و سر از تخم به در کنند و روباه که از هنگام آن آگاه بود، می آمد و پای درخت می ایستاد و بر سر کبوتر فریاد می کشید و تهدیدش می کرد که، اگر جوجه هایش را برای او پایین نیندازد، خودش بالا می رود و می گیردشان؛ و کبوتر پایین شان می انداخت و چنین می گذشت تا روزی که کبوتر تازه جوجه دار شده بود و مرغ ماهی خوار آمد و بر نخل نشست و او را که در اندوهی سنگین دید پرسید: ای کبوتر! چه پیش آمده است که این گونه غمگین و غصه دارت می بینم؟ و او پاسخش داد: ای مرغ ماهیخوار! روباهی هست که برایم دردسر می آفریند. جوجه های ام که سر از تخم به در می آورند پای نخل می اید و به فریاد تهدیدم می کند و من از ترس جوجه هایم را برایش پایین می اندازم. ماهیخوار به او گفت: این بار که آمد و تهدیدت کرد به او بگو جوجه هایم را برایت نمی اندازم. خودت بالا بیا و بگیرشان که اگر چنین کردی و آن ها را خوردی، من به پرواز درمی آیم و جان سلامت به در می برم و ماهی خوار پس از آموزاندن این نیرنگ به کبوتر، پرید و رفت و در کنار رود نشست و روباه که می دانست جوجه ها از تخم درآمده اند خود را به پای نخل رساند و چون همیشه بانگ برآورد و کبوتر همان پاسخی را به وی داد که از ماهی خوار آموخته بود. روباه پرسید: به من بگو چه کسی به تو یاد داده است که این پاسخ را بدهی؟ کبوتر گفت: مرغ ماهی خوار به من آموزانده است. و روباه پیگیر مرغ ماهی خوار شد و او را ایستاده در کنار رود دید و پرسید: ای مرغ ماهی خوار! اگر باد از سوی راستت بوزد، سرت را کجا می گذاری؟ و او پاسخش داد: در سوی چپم. و پرسید: اگر از چپت بوزد سرت را کجا می گذاری؟ که پاسخش داد: در سوی راست یا پشتم. و روباه باز پرسید: اگر باد از هر جا و هر سو بیاید، کجا می گذاری اش؟ که ماهی خوار پاسخ داد: زیر بالم پنهانش می کنم. روباه پرسید: چه سان زیر بالت می گذاریش... مگر می شود که چنین کنی؟ ماهی خوار گفت: البته که می شود. و روباه گفت: پس به من نشان بده که چگونه این کار را می کنی. به جانم ...
فهرست
درآمد مقدمه ی کتاب فرستادن برزویه به سرزمین هند برای فراهم آوردن این کتاب هدف کتاب ترجمه ی بزرگ مهر بختگان داستان شیر و گاو کنکاش در کار دمنه کبوتر طوقی بومان و کلاغان بوزینه و سنگ پشت راهب و راسو موش و گربه پادشاه و فنزه شیر و روباه ماده شیر و تیرانداز و روباه ایلاذ و بلاذ و ایراخت پارسا و مهمان گردشگر و زرگر شاهزاده و یاران اش کبوتر و روباه و مرغ ماهی خوار پایان
(ترجمه از پهلوی به عربی) نویسنده: عبدالله بن مقفع مترجم: محمدرضا مرعشی پور انتشارات: نیلوفر
نظرات کاربران درباره کتاب کلیله و دمنه - عبدالله بن مقفع
دیدگاه کاربران