محصولات مرتبط
کتاب مدیریت ارتباطات به قلم جان ماکسول
"مدیریت ارتباطات" کتابی جذاب و خواندنی در رابطه با آموزش راه کارهایی موثر و کارآمد به مخاطب، جهت افزایش توانایی برقراری روابط اجتماعی می باشد. امروزه توانایی ایجاد رابطه با دیگران نقش به سزایی در موفقیت افراد دارد؛ ارتباط، عملی است که طی آن یک یا چند نفر به تبادل آگاهی، نقطه نظرها، گرایش ها و تجربه ی خود می پردازند. همه ی انسان ها برای ادامه ی زندگی خود به ایجاد ارتباط مستقیم و غیر مستقیم با دیگران، نیازمند هستند در این راستا کسی که در ایجاد ارتباط با دیگران موفق تر عمل کند می تواند به قدرت، اعتماد به نفس، احترام، بهبود و ارتقای کیفیت سطح زندگی خود دست پیدا کند.
به طور کلی، ضرورت ایجاد مهارت برای ارتباطات جهت روابط اجتماعی قوی و انعطاف پذیر بر کسی پوشیده نیست. این موضوع، محوریت کتاب حاضر را در بر می گیرد که مولف، با به کار گیری زبانی ساده و گیرا و هم چنین اشاره به روایت هایی واقعی موجب جذابیت و شیوایی اثر حاضر شده و به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار می کند و مطالب آموزشی و موثری را جهت ایجاد ارتباطات مناسب و موفق، ارائه می دهد تا او را در رضایت مندی و جذب مشتری و برقراری ارتباط با دیگران یاری کند.
کتاب مدیریت ارتباطات به قلم جان ماکسول و ترجمه ی سعید گل محمدی در انتشارات نسل نو اندیش به چاپ رسیده است.
فهرست
مقدمه فصل اول: چرا ارتباطات برای کسب موفقیت مهم است؟ ارتباطات مستحکم
- احترام
- تجربه های مشترک
- اعتماد
- ارتباط دوطرفه
- لذت های مشترک
چرا مردم در درک یکدیگر موفق نیستند؟ ترس خود محوری شکست و ناکامی در درک تفاوت ها عدم شناسایی شباهت ها چیزهایی که هرکس باید دربارهی دیگران بداند
- هرکس دوست دارد برای خود کسی باشد
- برای کسی اهمیت ندارد که شما چقدر میدانید، مهم آن است که بداند چقدر به او اهمیت میدهید
- همگان به کسی نیازمندند
- همه میتوانند کسی باشند، بهشرط آنکه کسی آنها را درک و باور کند
- کمک به یک نفر فقط او را تحت تأثیر قرار نمیدهد، بلکه اثری فراگیر دارد
دیگران را درک کنید فصل سوم: چگونه مشوق دیگران باشیم؟
- بیشتر مردم به خود ایمان ندارند
- اغلب افراد، کسی را که به آن ها ایمان داشته باشند در کنار خود ندارند
- اغلب افراد متوجه میشوند چه کسانی به آن ها ایمان دارند
- اغلب افراد هرکاری میکنند تا در سطح ایمانی که به آن ها دارید زندگی کنند
چگونه به دیگران ایمان بیاوریم باورشان کنید، پیش از آنکه پیروز شوند توانمندی شان را تقویت کنید موفقیت های گذشتهی آنان را یادآور شوید هنگامیکه شکست را تجربه میکنند به آنها اعتماد به نفس هدیه کنید برخی موفقیت ها را با هم تجربه کنید موفقیتهای آینده را ترسیم کنید منتظر سبک جدیدی از زندگی باشید فصل چهارم: چگونه میتوان با مردم ارتباط برقرار کرد؟ بهترین دوستان شنونده باب هرگز ارتباط برقرار نکرد احساسات قلبی، در اولویت قرار دارد ارتباط جمعی یا خصوصی برای ارتباط با هر فرد، زمانی خاص درنظر بگیرید به هر کس یک نمرهی 20 بدهید! ارتباط قوی تر با چالش بیشتر همراه است نتیجهی برقراری ارتباط در محل کار فصل پنجم: چگونه شنونده ای خوب باشم؟ ارزش گوش دادن گوش دادن، روابط را میسازد گوش دادن آگاهی شما را بالا میبرد گوش دادن ایده خلق میکند گوش دادن موجب حس وفاداری افراد نسبت به شما میشود گوش دادن روشی عالی جهت کمک به خود و دیگران است چگونه میتوان مهارت گوش دادن را پرورش داد؟
- هنگام گوش دادن به طرف مقابل (سخنگو) نگاه کنید
- حرف طرف مقابل را قطع نکنید
- روی درک متقابل تمرکز کنید
- بیدرنگ نیاز طرف مقابل را مشخص کنید
- احساسات و عواطف خود را بشناسید
- زود قضاوت نکنید
- صحبت های طرف مقابل را در فواصل طولانی جمع بندی کنید
- برای فهم بهتر صحبتهای طرف مقابل سؤال کنید
- همیشه گوش دادن به صحبتهای طرف مقابل را در اولویت قرار دهید
صداقت از مسائل کوچک شروع میشود صداقت، ویژگی درونی است
- صداقت در موقعیت ها تعریف نمیشود
- مبنای راستی و صداقت، اعتبارنامه نیست
صداقت با شهرت یکی نیست صداقت، بهترین دوست انسان است صداقت را سر لوحهی زندگی خود قرار دهید وجودتان را به صداقت و اعتمادپذیری و رازداری بیارایید فصل هفتم: مهمترین رابطهی من کدام است؟ تلاش جهت باهم ماندن گامهای لازم جهت استحکام خانواده بیشتر از یکدیگر قدردانی کنید تمام دنیا در مقابل از دست دادن خانواده ام بی ارزش است طوری برنامه تان را تنظیم کنید تا زمان بیشتری را با خانواده بگذرانید با بحران ها بهگونهای مثبت برخورد کنید آسان ترین راه برای گریز از مشکل حل آن است ارتباطات خود را همیشگی کنید بهدنبال دلایل ایجاد ارتباط باشید عواملی که ارتباط سالم را تهدید می کند کنترل کنید صداقت و شفافیت را سرلوحه ی روابط خود قرار دهید شیوه ی ارتباطی مثبت را مدنظر داشته باشید ارزش های مشترک داشته باشید زندگی مشترک خود را بازسازی کنید فصل هشتم: چگونه میتوان هم به مردم خدمت و هم آنان را رهبری کرد؟
- یک رهبر نمونه دیگران را بر خود مقدم میداند
- یک رهبر نمونه به خدمت کردن اعتقاد دارد
- یک رهبر نمونه اساس را بر خدمت به دیگران میگذارد
- یک رهبر نمونه به فکر موقعیت و جایگاه خود نیست
- یک رهبر نمونه خدمت به دیگران را با عشق و علاقه انجام میدهد
چگونه میتوان فردی خدمتگزار بود؟
پیش بهسوی عمل
برشی از متن کتاب
همه تشویق شدن را دوست دارند. زمانی که زمین افتاده اند، تشویق موجب ایستادن آن ها و زمانی که دل سرد شده اند، موجب دلگرمی شان می شود. یک مشوق خوب باید مردم را به بهترین ها فرا خواند و آن ها را باور کند. در حقیقت اطمینان به مردم، اساس برقراری ارتباط مثبت و حفظ آن است که در دنیای امروز ما کمیاب و نادر است. اینک به چهار حقیقتی که درباره ایمان به انسان ها وجود دارد نگاهی بیندازیم:
- بیش تر مردم به خود ایمان ندارند.
چند وقت پیش داستانی از سری داستان های مصور جف مک نلی می خواندم. شخصیت اصلی آن، شو، یک ویراستار بداخلاق روزنامه بود که در محل پرتاب توپ بیس بال ایستاده بود. بازیکنی که باید توپ را از او دریافت کند به او می گوید: «به پرتاب بلندت ایمان داشته باش.» کمی بعد شو می گوید: «گفتن این حرف برای اون راحته؛ اما وقتی کار به ایمان داشتن خودم می رسه، یک کافر مطلق می شوم.» آن چه انسان های امروز تجربه می کنند همین است. آن ها در باور خود به مشکل دچارند و می پندارند موفق نخواهند شد. حتی اگر در انتهای تونل نوری ببینند فکر می کنند به یقین یک قطار است که به طرف آن ها می آید، نه نوری به سوی روشنایی و نجات! آن ها در قبوا هر مسئولیتی همیشه مشکلات را می بینند؛ اما در حقیقت مشکلات به ندرت موجب شکست می شوند، حال آن که اغلب عدم ایمان به خود سرچشمه ی شکست است. با کمی اعتماد به نفس و ایمان به خود می توان دست به کارهایی خارق العاده زد، در حالی که بدون این عامل، اوقاتی بسیار سخت خواهند گذراند.
- اغلب افراد، کسی را که به آن ها ایمان داشته باشد را در کنار خود ندارند.
جیمز کلر در کتاب فقط برای امروز داستانی را نقل می کند: «گل فروشی دوره گرد، کسب و کارش کساد بود. ناگهان ایده ای به ذهنش خطور کرد. او تابلویی را در کنارش نصب کرد که بر آن نوشته بود: این گل یاس در طول روز به شما احساس ارزشمند بودن می بخشد تنها در ازای مبلغ ده سنت.» با این کار فروشش زیاد شد. در جامعه ی امروز ما اغلب مردم احساس تهایی می کنند. آن احساس قوی اجتماعی بودن که انسان ها از آن لذت می برند به ندرت بین مردم دیده می شود و اغلب افراد از حمایت خانواده ای که سی یا چهل سال پیش پشتوانه ی محکمی برای فرد بوده اند برخوردار نیستند. برای مثال به گفته ی بیل گلاس: «والدین نود درصد از زندانیان هنگام رشدشان به آن ها گفته بودند که تو روزی به زندان خواهی افتاد.» برخی از والدین به جای این که به فرزندان خود بیاموزند چگونه به خود اطمینان داشته باشند و عزت نفس آن ها را بالا ببرند، روح آن ها را تخریب می کنند. از نظر اغلب مردم حتی نزدیک ترین کسان آن ها هم باورشان ندارند و از آن ها حمایت نمی کنند. پس جای شگفتی نیست که حتی چیزی به کوچکی یک شاخه گل نیز بتواند به عنوان یک وسیله ی روحیه بخش، رویکرد فرد را نسبت به روزی که در پیش دارد، تغییر دهد...
نویسنده: جان ماکسول
مترجم: سعید گل محمدی
انتشارات: نسل نو اندیش
مشخصات
- مترجم سعید گل محمدی
- نوع جلد جلد نرم
- قطع جیبی
- نوبت چاپ 1
- سال انتشار 1393
- تعداد صفحه 160
- انتشارات نسل نو اندیش
نظرات کاربران درباره کتاب مدیریت ارتباطات | جان ماکسول
دیدگاه کاربران