loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب آقای جودت و پسران | ارهان پاموک

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب آقای جودت و پسران اثر ارهان پاموک

کتاب آقای جودت و پسران به قلم اورهان پاموک و ترجمه‌ی عین‌له غریب توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است. "پاموک" در کتاب آقای جودت و پسران، سه بخش از زندگی خانواده‌ای متمول و پرجمعیت را روایت می‌کند. در خلال معرفی این خانواده، به تصویرسازی سه دوره‌ی مهمِ کشور ترکیه نیز می‌پردازد. بخش اول کتاب با ماجرای کاراکتر "آقای جودت" آغاز می‌شود، او تاجری موفق است که از کودکی کار کرده و با سختی‌های فراوانی توانسته است اوضاع زندگی‌اش را رو به راه کند. او حالا تصمیم دارد بعد از یک عمر کار و زحمت، کمی به زندگی شخصی‌اش برسد و با نامزدش ازدواج کند.

نویسنده در بخش دوم کتاب، سی سال بعد را به تصویر می کشد که آقای جودت صاحب نوه شده و کارهای تجارت خود را به دست پسرانش سپرده است. بخش سومِ داستان، قهرمان جدیدی دارد؛ پسر آقای جودت قهرمان این بخش از کتاب می باشد و ماجراهای قصه حول زندگیِ این پسر می چرخد. از طرفی، در این زمان ترکیه با کودتای نظامیان رو به رو شده و مملکت اوضاع خوبی ندارد. "آقای جودت و پسران" رمانی 959 صفحه ای است که می تواند لحظات بسیار دلپذیری را برای شما به ارمغان بیاورد، پس پیشنهاد می کنیم مطالعه آن را از دست ندهید.

کتاب آقای جودت و پسران که اولین رمانِ "ارهان پاموک" به حساب می‌آید، در سال 1982 نوشته شد و کمی بعد توانست جایزه ملی ارهان کمال و جایزه بهترین کتاب سال را برای نویسنده‌ی تازه کارش به ارمغان بیاورد.

بخشی از کتاب آقای جودت و پسران؛ نشر چشمه

آن سال ها او پیش پدرش کار می‌کرد. شاخه ها و تنه ها را می‌برید، تخته ها و هیزم ها را انبار می کرد، خسته می شد و سر شب تا شام می ‌خورد خوابش می گرفت. زیر لب گفت «من هم دوست نداشتم از اینا باشم که کارشون یدیه. من هم دوست داشتم درس بخونم. من هم دوست داشتم مایه دار باشم» این خاطرات به رغم حزنش از طرفی مایه مسرت آقای جودت نیز بودند.

با خود گفت «اون روزا همه همدیگر را دوست داشتند. من رو هم دوست داشتند. اما من... من از اونا فرار کردم» آقای جودت از اینکه مجبور بود پیش آن هایی برود که سال ها پیش از پیش شان فرار کرده است می ترسید. آهی کشید و افزود «شاید اصلا من را نشناسن. و اگه بشناسن حتما مسخره ام می ‌کنن. ولی شاید هم از این سر و وضع و از این درشکه خوششون بیاد. در هر حال در این که حوصله سربر و کسل کننده خواهد بود هیچ شکی ندارم» حوادثی را که حدس می ‌زد دقایقی بعد برایش رخ خواهد داد، جلوی چشمانش مجسم کرده و خجالت کشید.

با خود گفت «لابد پشت سرم میگن جوجه از تخم دراومد تخمشو نپسندید. میگن من از اونام که خیرم به هیچ... چرا اینجوری شد؟ همه این...» وقتی آقای جودت به این چیزها فکر می کرد درشکه از مقابل وزارت اقتصاد و دارایی می گذشت، جایی که دو طرفش صرافی بود و دفاتر مالی که در اصل کار همه شان نزول خواری و ربا بود و همه هم از این خبر داشتند.

کارگران بیچاره که حقوق ماهیانه شان کفاف نمی داد از مشتریان همیشگی این دفاتر بودند. دفاتری که آقای جودت درآمدشان را به کل ناحق و غیرمنصفانه می دانست. زیر لب گفت «همه اینها به خاطر پوله دیگه. من هم بخاطر پوله که الان اینجوری بی کس و کار شدم. همه چیز زیر سر این پوله. آخه یه بچه مسلمون که... لابد اونا هم میگن یه بچه مسلمون نباید از این کارا بکنه و برای همین هم تحقیرم می کنن» آقای جودت دوباره حوادثی را که حدس میزد دقایقی بعد در محله هاسکی برایش رخ خواهد داد جلوی چشمانش جان داده و از این که اغلب صحنه های آن شرم آور بودند غرق عرق شد.

درشکه از محله آکسارای گذشت و پیچید سمت چپ و وارد یکی از خیابان‌های فرعی شد. در حالی که هنوز تا محله هاسکی مسافت قابل توجهی مانده بود.

آقای جودت که مشغول تماشای اطراف آن خیابان بود زیر لب گفت «همه ش چیزای شبیه هم. همه چیز شبیه همه. انگار اینجا هیچی عوض نمیشه. اون دیوارا، اون پنجره های رنگ و رو رفته، اون سفال های خزه گرفته، اون... هیچی عوض نشده، هیچی. اینا اینجا درست همونطور زندگی می‌کنن که دویست سال پیش هم... نه دنبال پول درآوردن هستن. نه دنبال چیزای جدید. اینا چیر ندارن، اِ... خواست ندارن، حالا نه حرص و طمع ها ولی خوب یه ذره...  توروخدا کثافت رو نگاه کن. یعنی هیچ کدوم از اینا به عقلش نمیرسه این زباله دونی را جمع کنه ازین جا؟ آره دیگه، فقط بشینن تو قهوه خونه و رهگذران رو سیر کنن، همین!


فهرست


فهرست کتاب آقای جودت و پسران

درباره نویسنده

قسمت اول سرآغاز

فصل اول صبح

فصل دوم مسلمان و تاجر

فصل سوم ژون ترک

فصل چهارم داروخانه

فصل پنجم محله قدیمی

فصل ششم عصرانه

فصل هفتم خانه باغ پاشا

فصل هشتم در رابطه با زمان، خانواده و زندگی

فصل نهم خانه ای سنگی در محله نیشان تاشی

فصل دهم خواسته بیمار

فصل یازدهم عاقلان و جاهلان

فصل دوازدهم شب و زندگی

قسمت دوم

فصل اول یک فاتح جوان در استانبول

فصل دوم ولیمه ی عید

فصل سوم بعد از ظهر

فصل چهارم دوستان قدیمی

فصل پنجم یک خانه دیگر

فصل ششم چه باید کرد؟

فصل هفتم پیش از آغاز سفر

فصل هشتم زن ها در محله ی بی اغلو

فصل نهم پایان یک روز

فصل دهم نامه هایی از شرق

فصل یازدهم تعطیلات در محله ی بشیکتاش

فصل دوازدهم عمو و برادرزاده نظامی اش

فصل سیزدهم نامزدی

فصل چهاردهم پیاده روی در هوای پاک

فصل پانزدهم مهندسی شاعر مسلک در جشن نامزدی

فصل شانزدهم نامزدی جاه طلب

فصل هفدهم نیم قرن زندگی تجاری من

فصل هجدهم مراسم تشییع جنازه

فصل نوزدهم کودک و گرما

فصل بیستم ما چرا این طور هستیم؟

فصل بیست و یکم میخانه ای در محله ی بشکیتاش

فصل بیست و دوم دفتر خاطرات - 1

فصل بیست و سوم عیدی دیگر

فصل بیست و چهارم طوفان

فصل بیست و پنجم اتاق راستینیاک

فصل بیست و ششم صبح روز اول

فصل بیست و هفتم شاعر در محله ی بی اغلو

فصل بیست و هشتم برای وقت کشی

فصل بیست و نهم دفتر خاطرات - 2

فصل سی ام دو دوست دار قدیمی

فصل سی و یکم بیداری

فصل سی و دوم مصایب یک تاجر

فصل سی و سوم ندای دل

فصل سی و چهارم ضیافت

فصل سی و پنجم همان بحث های کسل کننده همیشگی

فصل سی و ششم عزیمت به جزیره

فصل سی و هفتم ریل گذاری

فصل سی و هشتم شب آخر

فصل سی و نه پاییز

فصل چهلم آنکارا

فصل چهل و یکم دختری از هر نظر شایسته جمهوریت

فصل چهل و دوم در خانه نماینده مجلس

فصل چهل و سوم دولت

فصل چهل و چهارم آمال آقای وکیل

فصل چهل و پنجم در جوار نویسنده اصلاح طلب

فصل چهل و ششم میان جمعی ترک متعصب

فصل چهل و هفتم دلتنگی

فصل چهل و هشتم آلام آقای وکیل

فصل چهل و نهم خانواده ، اخلاق و غیره

فصل پنجاهم باز هم در استانبول

فصل پنجاه و یکم سفر

فصل پنجاه و دوم هنوز در جستجو

فصل پنجاه و سوم با جوانان

فصل پنجاه و چهارم زمان و انسان واقعی

فصل پنجاه و پنجم ختنه

فصل پنجاه و ششم یوم الحساب

فصل پنجاه و هفتم عروس دریایی

فصل پنجاه و هشتم یک یکشنبه

فصل پنجاه و نهم فروریختن

فصل شصتم دفتر خاطرات - 3

قسمت سوم: حرف آخر

فصل اول روزی نو

فصل دوم آپارتمانی در محله ی نیشان تاشی

فصل سوم خواهر

فصل چهارم یک دوست

فصل پنجم تلفن

فصل ششم شام

فصل هفتم همه با هم

فصل هشتم دفترچه های قدیمی

فصل نهم زندگی - هنر

فصل دهم مدیحه ای در باب گذر زمان



  • نویسنده: ارهان پاموک
  • مترجم: عین‌له غریب
  • انتشارات: چشمه

درباره اورهان پاموک نویسنده کتاب کتاب آقای جودت و پسران | ارهان پاموک

«فریت اورهان پاموک» را بیشتر در ایران به علت قلم روان و دل‌نشینش، یک نویسنده با آثاری ماندگار می‌دانند.آنچه رغبت ایرانیان را به سمت نوشته‌های پاموک بیش‌ازپیش می‌کند، الهام گرفتن وی از عناصر فرهنگی ایرانی، به‌گونه‌ای ملموس و قابل‌درک است. ازاین‌رو ایرانیان دوستدار اشعار عطار و شاهنامه ناخواسته با نوشته‌های وی احساس قرابت و نزدیکی می‌کنند. ...

نظرات درباره کتاب آقای جودت و پسران | ارهان پاموک


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب آقای جودت و پسران | ارهان پاموک" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل