معرفی کتاب وینی پو و یک روز طوفانی
خرس مهربانی به نام پو در جنگل زندگی می کرد. یک روز طوفانی پو تصمیم می گیرد به دیدن دوستانش برود؛ اول به سراغ دوست قدیمی اش پیگلت رفت. اما به محض این که به خانه ی او رسید باد به قدری شدید شد که آن دو را از زمین بلند کرد و به خانه ی جغد در بالای درخت کوبید. جغد که از دیدن آن ها بسیار تعجب کرده بود تا می خواست آنها را به خانه دعوت کند، باد شدید تر شد و خانه ی جغد را به همراه آن سه به زمین کوبید. ظاهرا پو اشتباه کرده بود و آن روز فرصت مناسبی برای دیدار دوستانش نبود! به خانه برگشت؛ شب، باران شدیدی شروع به باریدن کرد.
برشی از متن کتاب وینی پو
آن روز طوفانی تبدیل به یک شب طوفانی شد. بیرون از خانه ی پو باران همین طور می بارید و می بارید و می بارید. نزدیکی صبح، تقریبا تمام آن جنگل بزرگ را سیل فرا گرفته بود. هنگامی که پو از خواب بیدار شد، دید تمام ظرف های عسلش روی آب شناور است. همان طور که داشت لباس می پوشید، تصمیم گرفت مقداری عسل بخورد. پو داشت ته ظرف عسل را لیس می زد که ناگهان متوجه شد سرش داخل ظرف گیر کرده است! قبل از این که بتواند سرش را آزاد کند، در حالی که روی آب شناور بود و سرش در ظرف گیر کرده، و پاهایش در هوا تکان می خورد از خانه خارج شد.
نویسنده: شرکت والت دیزنی مترجم: آزاده محضری انتشارات: پینه دوز
نظرات کاربران درباره کتاب وینی پو و یک روز طوفانی
دیدگاه کاربران