کتاب وحشی اثر دیوید آلموند و ترجمه ی نسرین وکیلی با تصویرگری دیو مک کین توسط انتشارات آفرینگان به چاپ رسیده است.
بلو پسر بچه ای است که می تواند تفکرات و احساساتش را به خوبی بنویسد؛ به همین خاطر مشاور مدرسه از او خواست تا احساساتش را ثبت کند؛ گرچه بعدها بلو از نوشته هایش پشیمان شد و به نظرش رسید که نوشته هایش خیلی احمقانه بوده است. به همین خاطر سعی کرد مدتی ننویسد؛ تا اینکه بعد از مرگ پدرش تصمیم به نوشتن داستان شخصی خیالی به نام وحشی را گرفت. وحشی زندگی عجیبی داشت، نه خانواده ای و نه دوستی، نمی دانست ازکجا آمده و حتی نمی توانست حرف بزند. در جنگل از میوه ها، ریشه درختان و خرگوش ها تغذیه می کرد و از چند چاقو آشپزخانه، چند تا چنگال و یک تبر که از فروشگاه دزدیده بود به عنوان سلاح استفاده می کرد. از تعقیب خوشش نمی آمد و هر کسی که تعقیبش میکرد را می کشت، گوشتش را می خورد و استخوان هایش را دفن می کرد؛ اما او دارای یک ویژگی خاص بود و آن هم اینکه از بوی بدن افراد می توانست تشخیص بدهد که چه کسی خوب و یا چه کسی بد است.
در این بین بلو یک همکلاسی به اسم هاپر داشت که همیشه او را اذیت می کرد، همین اذیت کردن ها، باعث نفرتش از هاپر شده بود و همیشه در این فکر بود که از هاپر انتقام بگیرد، به همین خاطر تصمیم گرفت در داستانش شخصی شبیه هاپر را وارد کند تا بتواند حداقل، در داستان حالش را بگیرد. اما اتفاقاتی در اطراف بلو رخ می دهد که انگار کسی در دنیای واقعی دارد انتقام او را از هاپر می گیرد و …
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.