محصولات مرتبط
درباره کتاب هیاهوی زمان
کتاب هیاهوی زمان به قلم جولین بارنز و ترجمه سپاس ریوندی در انتشارات ماهی به چاپ رسیده است.
این رمان نسبتا کوتاه به داستان زندگی پرتنش «دیمیتری شوستاکوویچ»، یکی از پرآواز ترین آهنگسازان شوروی سابق میپردازد. جولین بارنز فراز و نشیب های زندگی شوستاکوویچ را با در نظر گرفتن تاثیر فشارهای سیاسی وارده از استالین و فضای حساس سیاسی بعد از انقلاب سوسیالیستی حاکم بر کشور شوروی به زیبایی و با نثری آمیخته به طنزی تلخ روایت میکند.
این رمان تلاش بیوقفه و آمیخته با ترس این آهنگساز را برای راضی نگهداشتن حکومت و فرار از دیکتاتوری بیرحمانهی استالین اینگونه نشان میدهد که هر ضربهی محکم و ناگهانی بر درخانۀ خود را آوای مرگ خود قلمداد میکرده است. داستان زندگی او گواه این مسئله است که به راستی او نه در زندگی و نه در موسیقی خود آزاد نبوده است. از کارهای آشنای او میتوان به سمفونی هفت، که به سمفونی لینینگراد معروف است، اشاره کرد که در بحبوحه ی جنگ جهانی دوم نوشته شده است. بارنز در عین حال که از تلاش شوستاکوویچ برای ایجاد تعادل میان شخصیت تاریخیاش، رابطهاش با دوستان و پدر و مادر و همسر و فرزندانش و دستگاه حکومتی برایمان میگوید، تظاهرات شگرف شوروی را نیز روشن میسازد و درنهایت یک تصویر خیره کننده از یک موسیقیدان با استعداد و یک اکتشاف درخشان از معنای هنر و جایگاهش در جامعه ارائه میدهد.
جولین بارنز نویسنده و منتقد ادبی انگلیسی است که خالق آثار درخشانی همچون «درک یک پایان»، « چیزی برای ترسیدن وجود ندارد» و «هیاهوی زمان» میباشد. او در سال 2011 برای کتاب «درک یک پایان» موفق به کسب جایزۀ من بوکر شد.
- نویسنده: جولین بارنز
- مترجم: سپاس ریوندی
- انتشارات: ماهی
مشخصات
- نویسنده جولین بارنز
- مترجم سپاس ریوندی
- نوع جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 4
- سال انتشار 1397
- تعداد صفحه 186
- انتشارات ماهی
جولین بارنز
جولین بارنز کیست؟
جولین بارنز، نویسنده پست مدرنیست و منتقد ادبی انگلیسی است که به رمانها، مقالات و داستانهای کوتاهش شناخته میشود. در ادامه، به بیان مختصری از بیوگرافی جولین بارنز و بررسی آثار او پرداخته شده است. اگر از علاقهمندان به رمان خارجی و کتاب های جولین بارنز هستید و یا قصد خرید اینترنتی کتاب های جولین بارنز را دارید، در ادامه با ما همراه باشید.زندگینامه جولین بارنز
جولیان پاتریک بارنز، در نوزدهم ژانویه 1946، در لستر، به دنیا آمد و تنها شش هفته پس از تولدش، خانواده به حومه لندن نقلمکان کردند. خانواده او، فرهنگی و پدر و مادرش، هر دو معلم فرانسه بودند. جولین از همان کودکی، قوه تخیلی قوی داشت و به ادبیات فرانسه علاقهمند شد. در سال 1956، به همراه خانواده به نورث وود در میدلکس نقلمکان کرد؛ همان مکانی که رمان اولش در آن اتفاق میافتد. او از سال 1957 تا 1967 در مدرسهای در شهر لندن درس خواند، سپس به تحصیل زبان در کالج مگدالن آکسفورد پرداخت و در سال 1968 فارغالتحصیل شد. او پس از فارغالتحصیلی، شروع به فرهنگنویسی واژهنامه انگلیسی کرد و پس از آن در مجلات و روزنامهها مشغول به نوشتن نقد و ویراستاری ادبی شد. از سال 1979 تا 1986، بهعنوان منتقد در تلویزیون حضور پیدا کرد. از سال 1980، بارنز نوشتن رمانهای خود را با رمان مترولند آغاز نمود و به این کار، تا به امروز ادامه داده است. جولین بارنز با نامهای «دن کاوانا» در رمانهای پلیسیاش و «ادوارد پیگ» نیز آثاری را منتشر نموده. او در سال 1979، با پت کاوانا، یک کارگزار ادبی، ازدواج کرد. این ازدواج تا پایان عمر پت دوام داشت. پت، در بیستم اکتبر سال 2008، بر اثر تومور مغزی از دنیا رفت. سه کتاب «طوطی فلوبر»، «انگلیس، انگلیس» و «آرتور جرج»، به ترتیب در سالهای 1984، 1998 و 2005 نامزد دریافت جایزه «من بوکر» شده بودند تا اینکه در سال 2011، او برای کتاب «درک بیپایان»، موفق به دریافت این جایزه شد. علاوه بر این، بارنز تا کنون مفتخر به دریافت جوایز زیادی شده است، این جوایز عبارتاند از: جایزه سامرست موام، در سال 1981، در سال 1985، جایزه یادبود جفری فابر، 1986، جایزه ای ام فورستر از آکادمی و انستیتو هنر و ادبیات امریکا، 1993، جایزه شکسپیر، 2004، جایزه ادبیات اروپا از دولت اتریش و در همان سال نشان شوالیه هنر و ادب، 2008، جایزه ادبی سن کلمنته، 2011، جایزه دیوید کوهن و در همان سال، جایزه کتاب کاستا، 2012، جایزه ادبیات اروپا، 2015، جایزه زینکلار، 2016، جایزه ریگفرید لنز، 2017، نشان لژیون دونور فرانسه و جایزه اورشلیم، در سال 2021. تا کنون جولین بارنز، 14 رمان و یک داستان کوتاه با نام خود و 4 رمان با نام دن کاوانا، 12 اثر غیرداستانی و دو ترجمه را منتشر کرده است.نگرش فلسفی جولین بارنز در رمانهایش
بارنز به سبکی نو داستان میگوید و در داستانهایش، برایندی از اندیشههای چندین ادیب و فیلسوف را بیان میکند. جولین بارنز، در زندگی خود، معتقد به ندانمگرایی یا آگنوستیسیزم است. دیدگاهی فلسفی که در عین باور واقعیت جهان، شناخت قسمتی از آن و یا کل آن را امکانناپذیر و دانستن درست و غلط ادعاهای مربوط به امور فراطبیعی را نامعلوم و یا ناممکن میداند. این فلسفه در آثار بارنز به چشم میخورد. در اکثر رمانهای بارنز، ابهام در حقیقت، نسبی بودن دانش و ادراک بشریت و تحریفپذیری آنچه که انسانها در یاد دارند به چشم میخورد.علاقه بارنز به گوستاو فلوبر
جولین بارنز، علاقه زیادی به ادبیات فرانسه دارد و شیفته گوستاو فلوبر است. فلوبر یکی از بزرگترین رماننویسان ادبیات غربِ اهل فرانسه بوده که بین سالهای 1821 تا 1880 زندگی میکرد. ازاینرو، از او در رمان «طوطی فلوبر» یاد میکند که در آن، شخصیت اصلی، همانند خودش، شیفته فلوبر است. دکتری انگلیسی و بازنشسته که به فرانسه سفر کرده، به مکانهای مربوط به گوستاو فلوبر میرود و به دنبال پیداکردن طوطی اوست که در همین حین، روابط عاشقانه فلوبر را نیز وصف مینماید.کتاب های جولین بارنز
- کتاب چشم پاینده
- کتاب مرگ
- طوطی فلوبر
- کتاب درک یک پایان / کتاب حس یک پایان
- کتاب هیاهوی زمان
- کتاب فقط یک داستان
- کتاب عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه
- کتاب آرتور و جورج
- کتاب طوح زندگی
- کتاب همهمه زمان
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران