loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب همیشه نگرانم! - نردبان

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب همیشه نگرانم!  از مجموعه ی کتاب های جولیا نوشته ی جولیا کوک و ترجمه ی عرفانه جوادپور توسط انتشارات فنی ایران به چاپ رسیده است.

کتاب از مجموعه ی " کتاب های جولیا " به چاپ رسیده است. در این مجموعه نویسنده در قالب یک داستان ساده کودکان را با برخی از عادات و اخلاق های ناپسند آشنا می کند و به آن ها کمک می کند تا با کنار گذاشتن این رفتارهای زشت فردی بهتر برای خانواده و جامعه خودشان باشند و مهارت های زندگی اجتماعی را به آنان می آموزد. نویسنده ی کتاب که خود معلم و مشاور مدرسه نیز می باشد از نزدیک با کودکان بسیاری که این مشکلات را داشته اند برخورد داشته و در این مجموعه تجربیات خود را در قالب داستان های کودکانه آورده است. در این کتاب کودکان با دختری به نام " ویلما جین " آشنا می شوند. ویلما برای هر مسئله ی کوچکی دچار نگرانی و اضطراب می شود. او نگران می شود که به اتوبوس مدرسه دیر برسد، یا امتحان ریاضی اش را خراب کند، نگران است در امتحان املاء کلمه ای را فراموش کند، نگران است به تولد دوستش دیر برسد و نتواند اسکیت بازی کند، او حتی نگران آب و هوا هم هست و ... تا اینکه مادرش با او درباره ی نگرانی هایش صحبت می کند و به کمک معلم مدرسه اش به او کمک می کنند تا با نگرانی هایش چگونه مقابله کند تا به آرامش برسد. راه کارهای آمده در کتاب اگر چه در قالب داستان آمده، اما در عمل بسیار کاربردی است و کمک شایانی به کودکان مضطرب می کند. کافی است تا والدین و مربیان با این دست کودکان صحبت کرده و علت نگرانی هایشان را کشف کنند. کودکان نیز می توانند خود به تنهایی با خواندن این کتاب راه حل های مقابله با نگرانی هایشان را بیاموزند. در انتهای کتاب صفحه ای به بزرگتر ها اختصاص دارد و نکاتی را درباره ی نحوه ی برخورد با کودکان مضطرب یاد آوری می کند که بسیار مهم و کاربردی هستند. نقاشی های کتاب را " آنیتا دوفالو " تصویر گر کتاب به زیبایی کشیده و اجرا کرده است. کتاب برای گروه سنی ب به چاپ رسیده است.

 


برشی از متن کتاب


اسم من ویلما جین است. صبح چهارشنبه نمی خواستم از رختخوابم بیرون بیایم ... چون که دلم نمی خواست به مدرسه بروم ... برای همین هم خودم را به خواب زدم. نگرانی مریضم کرده بود. هر روز صبح، وقتی از خواب بیدار می شوم حالم خوب است، اما بعد... دهانم خشک می شود، گلویم می گیرد، دندان هایم را به هم فشار می دهم، احساس می کنم اوضاع خیلی بد است، دل پیچه می گیرم، زانوهایم قفل می شوند، صورتم داغ می شود. نگرانم نگرانم نگران! آخر می دانی من ویلما جین هستم ماشین نگرانی! روز چهارشنبه نگران امتحان املا بودم. اگر املای کلمه ای را فراموش کنم چی؟ اگر همه زودتر از من امتحانشان را تمام کنند چی؟ نگران ریاضی هم بودم. اگر خانم معلم من را ببرد پای تخته که جلوی همه مسئله ی ریاضی حل کنم چی؟ اگر باز هم بچه ها موهایم را مسخره کنند چی؟ اگر مسئله را اشتباه حل کنم چی؟ اگر این را توی روزنامه ی مدرسه بنویسند چی؟ خانم معلم همین جوری نگرانی هایم را نوشت. بعد یک خط بزرگ وسط تخته کشید . بالای آن نوشت : «نگرانی هایی که می توانم کنترل کنم.» پایین تخته نوشت: «نگرانی هایی که نمی توانم کنترل کنم». بعد از من خواست برچسب نگرانی هایی را که فکر می کنم می توانم کنترل کنم در قست بالای تخته بچسبانم: «ویلما جین، من خوب می دانم چکار کنم. کمکت می کنم تا از شر این نگرانی ها خلاص شوی. نگرانی های تو را خیلی راحت می شود از بین برد. حالا بگذار بروم سراغ چند تا فوت و فن خیلی خوب که فقط معلم ها بلدند.» «اگر سر امتحان وقت بیشتری خواستی، کمی وقت اضافه به تو می دهم. اگر قرار باشد پای تخته مسئله حل کنی، شب قبل مسئله ی خودت را بهت می دهم تا توی خانه تمرین کنی.» «لیست غذاهای هر هفته را می دهم تا روزهایی که خوراک سبزیجات داریم، برای خودت ناهار بیاوری. خواهرم آرایشگر است قرار است در هفته ی بهداشت یک روز بیاید این جا و به همه بچه ها یاد بدهد چه کار کنند تا موهایشان خوب و مرتب باشد.» «می توانیم بازی های گروهی و مسابقه های جالبی برای زنگ های تفریح در نظر بگیریم. حتی می توانیم برنامه ی ناهار گروهی ترتیب دهیم. این طوری، بازی کردن با دیگران برای تو آسان می شود. من به تو کمک می کنم تا در طول روز وسایلت را پخش و پلا نکنی که وقتی زنگ خورد سریع جمع و جور کنی و از اتوبوس جا نمونی.» چون هیچ کس نمی تواند درباره ی آب و هوا کاری کند، برای این جور نگرانی ها، به کلاه نگرانی نیاز داریم. کلاه نگرانی را روی سرت بگذار و به همه ی چیزهایی فکر کن که نمی توانی درباره ی آن ها کاری کنی. این طوری همه ی فکرها از سرت بیرون می آیند و توی کلاهت جمع می شوند. حالا کلاهت را از روی سرت بردار. کلاه. نگرانی هایت را توی خودش نگه می دارد. هر وقت به نگرانی هایت احتیاج داشتی کلاه را دوباره روی سرت می گذاری و به آن ها فکر می کنی.

  • کتاب های جولیا
  • مهارت های زندگی
  • نویسنده: جولیا کوک
  • تصویرگر: آنیتا دوفالا
  • مترجم: عرفانه جوادپور
  • انتشارات: فنی ایران

جولیا کوک


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب همیشه نگرانم! - نردبان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل